به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۱۹:۳۲
 
۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۲ ساعت ۱۳:۰۳
کد مطلب : ۱۰۳۷۷۱
مقاله وارده

نوروز؛ گنجینه‌ای از سنت‌های دل‌پذیر

نوروز؛ گنجینه‌ای از سنت‌های دل‌پذیر
عزت‌اله عبدالهی نوروزی

اَبر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست!
این سبزه که –امروز- تماشاگه ماست
تا سبزه خاک ما، تماشاگاه کیست؟!


نوروز جشن بزرگ ایرانیان، از نظر تطابق طبیعی پدیده جالبی است که می‌تواند نشانگر فکر و اندیشه و نیز روحیات مردمان گذشته این سرزمین باشد. آغاز جشن نوروز «اول فروردین» زمانی است که آن را اعتدال بهاری گویند و به تعبیری افراط و تفریطی که شب و روز و تابستان و زمستان دارند از بین می‌رود و انسان در چنین روزهای تعادلی را احساس می‌کند که با روح و روانش سازگاری بیشتری دارد.

نوروز یکی از سازِه‌های هویت ماست و سرنام یک حقیقت است هم پیشینی و هم غایت تمام روزهای سال است. جهان با نوروز آغاز می‌شود و همآره به سمت نوروز می‌رود. نوروز یک آیین است و با برگزاری این آیین و مراسم‌های متنوعی که همجوار آن برگزار می‌شود نمایش کامل را در جشن آفرینش دوباره طبیعت به اجرا می‌گذاریم. نمایشی که از مرگ و نیستی زمستان شروع و در طبیعت و سرسبزی بهار ختم می‌شود.

نوروز، این عید کهن سال که گنجینه‌ای از سنت‌های دل‌پذیر است، تاریخی بس دراز و عبرت انگیز دارد. از روزگاران بسیار قدیم که تعیین تاریخ آن حتی از عهده‌ی تاریخ هم بیرون است تا امروز، این عید، با تمام سنت‌ها و آداب و رسوم خود همچنان در فراز و نشیب تاریخ و از خلال حوادثی عظیم راه خود را باز کرده و دنیای افسانه‌ای قدیم را به عصر دانش امروز پیوسته است.

ایران با قدمت هزاران سال تمدن و فرهنگ، خاستگاه سنت‌ها و رسوم مختلفی بوده است، گاه این رسوم و سنت‌ها مرزها را نیز درنوردیده و به سرزمین‌های مجاور و حتی نقاط دیگر عالم نیز منتقل می‌شدند، از سوی دیگر این رسوم و سنت‌ها گاه از فرهنگ‌ها و تمدن‌های دیگر تأثیر پذیرفته و به مقتضای زمان دچار تغییر و تحولاتی نیز شده‌اند، برگزاری مراسم نوروز قدمتی هزاران ساله در ایران دارد و به یکی از درخشان‌ترین و برجسته‌ترین سبک‌های فرهنگ ایران زمین تبدیل شده است و علی رغم تمام هجوم، بلایای طبیعی و سختی‌ها و مصائبی که بر پیکر این سرزمین وارد آمد، نوروز کماکان به عمر خود ادامه داد و ایرانیان هر سال با آغاز زندگی دوباره طبیعت و رسیدن بهار، جشن نوروز را برگزار می‌کردند.

مذهب اسلام نیز نوروز را به رسمیت شناخت و به واسطه مسلمان شدن ایرانیان در این مراسم تغییراتی به وجود آمد و نوروز هم در میان مردم و هم در میان حکومت‌ها، با علاقه و اشتیاق فراوان برگزار شد، یکی از نمادهای استقبال ایرانیان از بهار را می‌توان در اشعار شعرای ایرانی به خوبی مشاهده کرد. از منوچهری و فرخی سیستانی تا صائب تبریزی و ملک الشعرای بهار در وصف هوای دل انگیز بهاری و آمدن نوروز اشعار زیبایی سروده اند.

فرخی در وصف نوروز می‌سراید:
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
نوروز، نمادی از پیروزی عنصر نیک در نبرد فصل هاست، نمادی از بیداری طبیعت است و زمستانی که به رستاخیز حیات می‌انجامد. نوروز و حقیقت حیات، پشت و روی یک سکه‌اند و نوروز جوهر زندگی است. تاریخ پیدایی نوروز سر در افسانه دارد و آغاز آن معلوم نیست ولی می‌توان پنداشت که نوروز با خود زندگی آغاز شده و تا زندگی هست نوروز هم خواهد بود.

نوروز به تعبیر شریعتی: «خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت است و جشنی است که بر همه جشن‌های جهان فخر می‌فروشد و اسلام که همه رنگ‌های قومیت‌ها را زدود و سنت‌ها را دگرگون کرد نوروز را جلای بیشتر داد. نوروز یک جشن ملی است یک قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمینی.» (شریعتی، ‌کویر ص ۲۶۰)