کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

كي قرار است به مردم حق انتخاب داده شود؟

ساخت ایرانه؟

5 تير 1395 ساعت 8:34


علیرضا طالب‌زاده


گروه اقتصادي: حدود 40 سال برای خود مدت زمان درازی است که تولیدکنندگان ایرانی فرصت داشتند تا خود را با علم و ابزار روز مجهز کرده و کالاها و خدماتی در خور و شایسته جامعه ایرانی، تولید و ارائه کنند اما هنوز بعد از سه دهه و نيم، اغلب توليدات ساخت داخل، با همان تكنولوژي و خطوط توليد 70-60 سال پيش و به همان كيفيت، شکل و شمایل، تولید و به فروش می‌رسند. اقتصاد دولتی هم مزید بر علت شد تا به تولید کننده داخلی چندین دهه فرجه داده شود تا بی‌رقیب و كاملا انحصاري، سرش در لاک خود باشد و در بهشت تولید و عرضه با بيشترين سودآوري سیر کند.

دولت‌ها هم در طول این سال‌ها سنگ تمام گذاشتند: از وام‌های کم بهره و بی‌بهره گرفته تا وضع تعرفه‌های سنگين گمرگی و حمایت از صادرات و کنترل واردات و نظارت آبکی و پولکی بر کیفیت تولید و دست به یکی کردن با آنها در لوس کردن تولیدکننده داخلی  نقشي مهم ايفا كرند. در گذر این سال‌ها تولید کننده داخلی بلایی سر مصرف‌کننده ایرانی آورد که این اواخر سوال «ایرانیه؟» سوال معمول هر خریداری شد تا از خرید کالای ایرانی و حتی کالاهای خارجی که بروشور فارسی داشتند در صورت داشتن گزینه دیگر فرار کند و دنبال جنس‌های اروپایی، ژاپنی و کره‌ای و حتی‌ ترک و چيني باشد!

در طول این سالها برچسب «ساخت ایران» به یک استیگما تبدیل شد به طوری که حتی معدود تولیدکنندگان داخلی که اجناس قابل قبولی دارند با مارک‌های خارجی کالاهای خود را می‌فروشند.  توکیدکننده وطنی هر شگرد و خلاقیت منفی را که بلد بود سر مصرف کننده خلع سلاح شده و بی‌دفاع ایرانی آورد: روغن پالم در لبنیات و بستنی کرد، آب معدنی تقلبی زد، در تولید خودرو برای سود بیشتر از قطعات ارزان و بی‌کیفیت و غیر استاندارد استفاده کرد، برای سال‌ها آبلیموی صنعتی و بدون استفاده از میوه لیمو به خورد مردم داد، نوشابه‌های بی‌کیفیت به بازار داد، پراید را بی‌کیفیت کرد، بلانکت در قند مخلوط کرد، زیتون سبز را رنگ کرد و به جای زیتون سیاه به مردم قالب کرد، به جای رب گوجه مخلوط رنگ و کدو در قوطی‌ها بسته‌بندی کرد، پودر و عصاره میوه‌ها را با آب مخلوط کرد و به جای آب میوه صدرصد طبیعی جا زد.

لباس‌های چینی فله‌ای را وارد و با مارک‌ها و برندهای جهانی تزیین کرد، از سویای صنعتی در ساختن شکلات و شیرین جات به جای سویای غذایی استفاده کرد، در بسته‌بندی‌های زیبا و شکیل زعفران و نمک تقلبی روانه بازار کرد، برنج هندی را با بسته‌بندی ایرانی فروخت، چای را با رنگ و بوی غیرمجاز و سرطان زا آمیخت، کرم‌های بدون خاصیت را به مدد تبلیغات رادیو و تلویزیون دولتی به قیمت بالایی به مردم فروخت، سوسیس و کالباس را برای سالها از خمیر و ضایعات مرغ‌های هورمونی درست کرد، از نام‌ها و برندهای معروف جهانی برای سرپوش گذاشتن بر کیفیت ناچیز جنس خود سوء استفاده کرد، کورکورانه با کپی بسته‌بندی و شکل برندهای معتبر سر مصرف کننده ایرانی کلاه گذاشت، داروهایی بی‌خاصیت با‌ترکیبات مشکوک و ناشناحته با قیمت‌های گزاف و بعضا به اسم داروی گیاهی درست کرد، مرغ‌های هورمونی و بی‌خاصیت در زمان کوتاه پرورش داد و خدمات پزشکی را گران و به سطح نازلی رساند و. . . می‌توان صد‌ها مورد به این لیست اضافه کرد و ساعت‌ها درباره اش بحث کرد.

خبر تعطیلی کارخانه هایی مانند ارج و آزمایش که از زمان قبل از انقلاب فعال بودند اگر درست باشد طبیعی به نظر می‌رسد. این کارخانه‌ها در زمان تاسیس به تکنولوژی روز مجهز بودند و شاید بخش آر‌اند دی (توسعه و تحقیق) داشتند، اما در بعد از انقلاب به نظر می‌رسد با ماشین آلات قدیمی کار می‌کردند و شاید به علت تقاضای زیاد در بازار نیازی به تغییر و بالا بردن کیفیت و بروزسازی خود احساس نمی‌کردند درست به مانند داستان پیکان. اما روشن است که اینها تا ابد نمی‌توانند با تکنولوژی 50 سال قبل به کار ادامه دهند.

ملت ایران دین خود را به تولید کنندگان ادا کرده، شکیبایی قابل تحسینی به خرج داده و حسن نیت خود را در طول این سالها نشان داده است و دولت هم همیشه تا حد توان از تولیدکنندگان حمایت کرده است اما یک «امّای» بزرگ جلوی ما خودنمایی می‌کند: تولیدکنندگان (خواسته يا ناخواسته) نتواستند از این فرصت طلایی و طولانی حسن استفاده را بکنند و هر بلایی که دلشان خواست سر مردم آوردند و به نوعی نمک‌نشناس شدند هم شدند. مردم در طول این سالها چه به صورت اختیاری و چه به صورت توفیق اجباری (انحصار توليد در داخل و وضع تعرفه سنگين بر واردات همنوع آنها) از کالاهای عمدتا بي كيفيت ساخت داخل استفاده کرده‌اند.

اما با اين همه شكيبايي، اين هم خسارت و ناسپاسي داخلي‌ها... وقت آن نرسیده است که حداقل برای قدردانی از مردم و حمایت‌های بی‌دریغ آنها و حضورشان در صحنه‌های مختلف و برای رفاه و بهداشت آنها که حق مسلم آنهاست، مانع واردات کالاهای خوب به کشور نشویم و کالاها و خدمات درج یک از کشورهای پیشرفته صنعتي وارد کنیم؟ بهتر نیست به بهانه بحث اشتغال، توجه خود را به تولید‌کننده داخلی کم کنیم باشد که به خود بیاید؟ آیا به جای پراید نمی‌توان برای طبقه متوسط و پایین‌تر و حداقل برای کاهش آلودگی هوا، محصولات يك برند معتبر خودروسازي وارد و يا نهايتا براي ممانعت از بيكاري شاغلان در اين صنعت، آن را در داخل مونتاژ کرد و به قيمت مناسب عرضه كرد؟

آیا بعد از 35 سال نباید به مردم حق انتخاب داد؟ آیا خانواده ایرانی باید همان خودرويی را سوار شود و همان غدایی را بخورد که یک خانواد نپالی یا بنگلادشی می‌راند و می‌خورد؟ بعد از گذشت چند دهه که شاید بتوان اسمش را ریاضت اقتصادی گذاشت مردم ایران لایق و محقند که بهترین غذا را بخورند، بهترین آب را بنوشند، بهترین لباس را بپوشند، ماشین روز و امن برانند، از بهترین لوازم خانگی استفاده کنند و از بهترین خدمات استفاده کنند نه اینکه وضعیت «هر روز بدتر از دیروز» را شاهد باشند. شاید اگر 50 سال دیگر هم به تولید کننده داخلی فرجه داده شود آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و حتی همانطور که نشان دادند بدتر هم بشود.

می‌توانیم این بحث را به حیطه زیست محیطی هم بسط دهیم: می‌توان با استفاده از پیمانکاران و متخصصان زبده کشورهای پیشرفته و بکارگیری تکنولوژی، وسایل و تجهیزات بروز و پیشرفته آنها در تولید و استخراج به جای استفاده از محصولات بی‌کبفیت و تکنولوژی قدیمی کشورهای ضعیف و متخصصان کم دانش آنها اندکی از فاجعه‌های انسانی و زیست محیطی کاست.

حالا که تحریم‌ها برداشته شده است دولت می‌تواند حداقل در دارو و غذا روی کیفیت تمرکز کرده و کالاهایی را که مستقیما با سلامت مردم در ارتباط است از کشورهای پیشرفته وارد کند. شاید تنها مزیت تحریم‌ها، آشکار شدن پروپاگاندا و ضعف‌های ما در تولید و صنعت بود که این خود قدمی کوچک به جلو بود. همچنین نشان داد که پرده‌برداری از داروهای ضدسرطان و ایدز، سرابی بیش نبود و حباب ادعای خودکفایی در بعضی محصولات هم شکست و نشان داد که کشور تا توسعه پایدار راه طولانی و دشواری در پیش دارد.


کد مطلب: 110059

آدرس مطلب :
https://www.baharnews.ir/article/110059/ساخت-ایرانه

بهار نیوز
  https://www.baharnews.ir