باقر کاظمینسب
گروه مقالات: وجود سوابق عدم ولایت پذیری احمدینژاد همانند ماجرای معاون اولی رحیم مشایی، عزل مصلحی وزیر اطلاعات و سپس خانه نشینی 11 روزه و در نتیجه ترس از رد صلاحیت توسط شورای نگهبان، ایشان را واداشت که به زعم خویش دست به یک بازی دو سر برد بزند؛ دیدار با رهبری. هدف احمدینژاد از ملاقات با رهبری این بود که از یک طرف با فرض سکوت احتمالی یا پرهیز از اظهار نظر صریح مقام معظم رهبری، وی آنرا به منزله موافقت ضمنی قلمداد کرده و با بلیط رهبری از سد شورای نگهبان عبور کند. از طرف دیگر در صورت عدم موافقت رهبری، هزینه نیامدنش را نیز به جایگاه رهبری نظام تحمیل کند.
چنین «هزینهکردی» از جایگاه رهبری توسط احمدینژاد بارها مسبوق به سابقه است؛ بار اول وی در ماجرای عزل مشایی با اقدامی مشابه، موجب علنی شدن نامه رهبر انقلاب شدند. در آن واقعه نیز حضرت آیتالله خامنهای در نامهای خطاب به احمدینژاد از وی خواسته بودند انتصاب مشایی به عنوان معاون رئیسجمهور کان لم یکن شود؛ با این حال وی از پذیرش و اجرای آن خودداری کرد تا آنکه این نامه توسط حجتالاسلام ابوترابی علنی شد. بار دوم همین رفتار عدم تمکین و ولایتپذیری در ماجرای عزل حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات و قهر 11 روزه، به شکل حادتر و علنیتری تکرار شد.
حالا هم برای بار سوم احمدینژاد بدون توجه به توصیه رهبری که در خفا به ایشان گفته بودند: «آمدنش به صلاح نیست» و نباید با سفرهایش شائبه انتخاباتی ایجاد کند، به گرگان رفت. ایشان و اطرافیانش نتیجه دیدار را علنی نکردند تا با ایجاد یک مطالبه عمومی، بتواند خود را به انتخابات آینده تحمیل کند. توصیه رهبری به احمدینژاد حدود یک ماه پیش انجام شد اما احمدینژاد با ادامه سفرهای تبلیغاتی خود باعث شد توصیه خصوصی از سوی رهبری به صورت علنی و از پشتتریبون مطرح شده، به این صورت یکبار دیگر موجب تحمیل هزینه به نظام و رهبری شده است.
احمدینژاد اگر واقعا قائل به ولایت پذیری محض بود باید بلافاصله پس از دیدار با رهبری با اعلام رسمی از انتخابات کنار میرفت نه یک ماه بعد و آن هم پس از آنکه رهبری توصیه خود را بطور علنی بازگو کردند. این بار اولی نیست که احمدینژادیها این رفتار را در قبال رهبر انقلاب در پیش میگیرد و احتمالا بار آخر نیز نخواهد بود. تعدادی از یاران احمدینژاد منجمله حمید رسایی، میرتاجدالدینی و محمدرضا باهنر خبر توصیه رهبری به احمدینژاد را نفی نمیکردند اما معتقد بودند اگر درست است چرا خود رهبری آن را اعلام نمیکند؟
حال پس از اعلام رهبری و نقش بر آب شدن نقشه احمدینژادیها، این بار تصمیم گرفتند با رسانهای کردن لبیک! به توصیه رهبری در جهت رفع سو سابقه ولایتمداری، آزمونی که سه بار احمدینژاد در آن رد شده است، نسخه ریاستجمهوری خود را برای سال 1400 بپیچند. احمدینژاد نشان داده به این زودی قصد کنار گذاشتن ردای قدرت و سیاست را نداشته و به انحاء مختلف سعی در بازگشت به قدرت دارد؛ چیزی که از علاقه شدید احمدینژاد به دیده شدن نشات میگیرد.