محمد توکلی
گروه سياسي: وقتی به عناوین اتهامی آن دسته از اهالی رسانه و فعالان حقوق بشر که در زندان به سر میبرند نگاهی میاندازیم یکی از آنها فعالیت تبلیغی علیه نظام است. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که به واقع چه چیزی مصداق این عنوان اتهامی است؟ وقتی به نوشتهجات و سخنرانیهای این افراد نگاهی بدون پیشداوری میاندازیم چیزی جز نقد برخی اقدامات و سیاستها نمییابیم.
نقدهایی که فارغ از اینکه قبولش داریم یا خیر طبق اصل امر به معروف و نهی از منکر و قاعدهی النصیحة لائمة المسلمین وظیفهی آحاد جامعه است. اینکه بندهی نویسندهی این مطلب یا شمای خوانندهی آن این دسته از نقدها را میپذیریم یا خیر این جا محل بحث نیست و آن چه موضوع نوشتهی پیش روست بررسی این پرسش است که فعالیت تبلیغی علیه نظام به چه معناست؟ و مصداقهایش چگونه کشف میشود؟
آیا اساسا این عنوان اتهامی، آزادی را به عنوان یکی از آرمانهای انقلاب57 مردم ایران دچار محدودیت شدیدی نکرده است؟ آن که میخواهد نقدی را مطرح کند چگونه باید بفهمد که این نقد او مصداق فعالیت تبلیغی علیه نظام است یا خیر؟ به عنوان مثال نوشتهها یا اقدامات فلان روزنامهنگار یا فعال اجتماعی، که این روزها بواسطهی احکامشان خبرساز شدهاند با چه متر و معیاری فعالیت تبلیغی علیه نظام خوانده میشود؟
پاسخ این پرسشها در گفتگوهایی شفاف و اندیشهای و البته در فضایی آزاد پیدا میشود. سکوت دستگاه قضا در برابر اینگونه سووالات و ابهامات تنها باعث غبارآلودتر شدن فضا و خودسانسوری بیش از پیش اهالی رسانه خواهد شد که نتیجهی چنین خودسانسوریهایی برای نظام خسرانی بس بزرگتر از فعالیت تبلیغی علیه نظام خواهد بود. این عنوان اتهامی در دنیای سیاست شبیه اصطلاح سیاه نمایی در سینما شده است، اصطلاحی کش دار که هر کسی از ظن خود آن را تفسیر میکند و این چنین است که مثلا نشان دادن موضوعی در یک فیلم که فیلمسازش اصطلاحا خودی نیست مصداق سیاه نمایی میشود و نشان دادن همان موضوع در فیلمی در جشنوارهی عمار نشانهی دلسوزی برای نظام و به قصد اصلاح امور و امر به معروف و نهی از منکر است.