محمد توکلي
گروه سياسي: با مخالفان سياسي بايد چگونه رفتار کرد؟ با همانها که دست به اسلحه نميبرند و اهل اقدامات مسلحانه نيستند اما مخالف همهي اقدامات يا برخي اقدامات و سياستهاي نظام هستند و اين مخالفت را هم در نوشتهجات و گفتههايشان بيان ميکنند. آيا اصولا قوانين نظام جمهوري اسلامي ايران، پديده «مخالف نظام» را به رسميت مي شناسد و براي مخالفان، حق حيات و حقوقي برابر با ديگر شهروندان قائل است؟ آيا بازداشت اين افراد و مجازاتشان راه حل مناسبي است؟ هدف از اين گونه مجازاتها چيست؟ آيا با برخورد قهري در نوع نگاه آن مخالف و ساختار فکري اش تغييري حاصل ميشود يا دليل و بهانهاي ديگر مييابد براي فزوني يافتن مخالفت هايش؟
به نظر ميرسد که ميبايست دربارهي اين موضوعات بسيار بيش از اين گفتگو کرد و هدف از اين گونه عکسالعملها نسبت به مخالفان را روشن کرد. اگر هدف درس عبرت دادن به ديگران باشد که تجربهي همهي اين سالها نشان داده که چنين مجازات هايي تاثير چنداني بر ديگران نميگذارد، اگر هدف، تنبيه فرد است که باز همان تجربه نشان ميدهد که اين حضرات در هنگام تحمل مجازاتشان هم از پشت ميلههاي زندان همان نظرات قبلي شان را گاه با شدت بيشتري ابراز ميکنند و اگر قصد و نيت تغيير در نگاه آنهاست طبيعتا راهش نميتواند اين باشد.
دادگاه و مجازات شايد مخالفي را گاليله وار وادار به تاييد نگاهي که ما ميپسنديم کند اما در باطن او و دستگاه فکري اش تفاوتي ايجاد نخواهد کرد. هنگامي که به او حکومت حضرت امير (ع) که عدل اش مورد قبول همهي آزادگان فارغ از هر مرام و مسلکي است نگاهي مياندازيم ميبينيم که مخالفان در بيان نظراتشان حتي پاي منبر آن مرد بزرگ کاملا آزاد بودند تا پيش از آنکه دست به شمشير ببرند.
وقتي به تجارب بشري در ساختارهاي سياسي که پيش از ما به سمت مردمسالاري رفتهاند هم نگاهي مياندازيم مشاهده ميکنيم که مخالفان سياسي غير مسلح هر چه آزادتر باشند پايههاي آن نظام مستحکمتر ميشود، به گفتههاي رهبران انقلاب57 مردم ايران هم که سري ميزنيم با مترّقيترين صحبتهاي آزادي خواهانه دربارهي نوع مواجهه با مخالفان سياسي و حتي عقيدتي روبرو ميشويم.
همان طور که ملاحظه ميشود رفتار قهري با مخالفان نظام سياسي در تناقض آشکار با سيرهي ائمهي اطهار، تجارب بشري و آرمانهاي انقلاب است، در نتيجه اگر دچار چنين وضعيتي شدهايم بر همهي دلسوزان نظام فرض است که براي تغييري هر چند اندک در اين رويهها فکري نمايند. در پايان ذکر اين نکته ضروري است که موضوع نوشتهي پيش رو نوع مواجهه با مخالفان سياسي نظام است نه افرادي که دلسوز جمهوري اسلامي هستند و براي استقرار و پيشرفت اين نظام از جان و مال و آبروي خود دريغ نميکنند اما بواسطهي نقدهايي که به برخي از اقدامات دارند برخوردهاي نامناسبي با آنها ميشود، دربارهي نوع مواجههاي که با اينان ميشود به جاي نوشتن بايد گريست زيرا جايگاه اين منتقدانِ دلسوز و معتقد به جمهوري اسلامي و آرمانهاي انقلاب که برخي شان از بزرگان انقلاب و نظام هم هستند بايد در بهترين جايگاهها باشد.