محمد خانهزر
گروه مقالات: ظهور گفتمانهای جدید در عرصه سیاسی اجتماعی ایران و ذیل گفتمان کلان انقلاب اسلامی را میتوان ناشی از تأثیر تحولات داخلی و بینالمللی دانست. در واقع با ارتحال حضرت امام خمینی (س) و پایان جنگ تحمیلی، عرصه سیاسی اجتماعی کشور شاهد ظهور و شکلگیری گفتمانهای نوین و عرصه رقابت این گفتمانها بوده است. شکلگیری گفتمان اصلاحطلبی در دوم خرداد 1376 با محوریت توسعه سیاسی و طرح مفاهیم جامعه مدنی، آزادی، قانونگرایی، جمهوریت و مردمسالاری و نیز پیدایش گفتمان اصولگرایی عدالت محور در سال 1384 را میتوان تحت تأثیر عوامل ذهنی و عینی و ضرورت تغییر در فضای گفتمانی جامعه ایرانی دانست.
انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 زمینه شکلگیری گفتمان نوین دیگری با نامگفتمان اعتدال را در فضای سیاسی اجتماعی ایران و ذیل گفتمان انقلاب اسلامی را فراهم کرد. هرچند که زمینههای شکلگیری گفتمان اعتدال به قبل از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باز میگردد، اما همراهی و حمایت از آقای روحانی و نهایتاً پیروزی ایشان در این انتخابات بیانگر عزم و تلاش جدی همه گروهها، جریانهای سیاسی و تشکلها و مردم جامعه برای تغییر اساسی در فضای گفتمانی کشور بوده است. بر این اساس شکلگیری و تثبیت گفتمان اعتدال نتیجه ائتلاف طیفها و جریانهای سیاسی مختلف همچون اصلاحطلبان سنتی، اصلاحطلبان مدرن، محافظهکاران سنتی، اصولگرایان میانه با اعتدالگرایان و اجماع اساسی بر نامزدی آقای روحانی بوده است.
اما آنچه در شکلگیری و هژمون شدن گفتمان اعتدال در عرصه سیاسی اجتماعی کشور بسیار مؤثر بوده و این گفتمان را در مقایسه با سایر گفتمانها متمایز کرده است؛ نقش نخبگان سیاسی و نظریه پردازان این گفتمان در طراحی گفتمانی دانست که از توانایی همجوشی سیاسی، جذابیت مفاهیم و شاخصهها، قابلیت و دامنه ائتلاف و قابلیت همبستگی اجتماعی بسیار بالایی برخوردار است و توانسته است که همراهی و همسویی اکثریت جریانهای سیاسی و نیز اکثریت مردم جامعه را با خود داشته باشد.
گفتمان اعتدال که مهمترین ویژگی آن ایجاد تعادل و توازن بین آرمان و واقعیت است، توانسته تا ثبات و آرامش نسبی را در جامعه ایجاد کند که در این فضا همه جریانهای سیاسی در عین اختلافات موجود بتوانند برای کسب جایگاهی از قدرت سیاسی در چارچوب قانون و به دور از تفکرحذف دیگری به رقابت سازنده بپردازند. علاوه بر این، این گفتمان توانسته است در عرصه سیاست خارجی با واقعبینی و تصمیمگیری بر مبنای عقلانیت، تقابل را به تعامل سازنده و گفتوگو و تعامل تبدیل کرده و زمینه ارتقاء جایگاه و منزلت جمهوری اسلامی ایران را در عرصه داخلی و بینالمللی و نیز توسعه و تعالی کشور را فراهم نموده و میان منافع ملی و مصالح اسلامی تعادل را ایجاد نماید.
با این اوصاف به نظر میرسد که گفتمان اعتدال با توانمندی و قابلیت و دامنه ائتلاف و نیز قابلیت همبستگی اجتماعی همچنان گفتمان برتر و حاضر در عرصه سیاسی اجتماعی کشور باشد و با این توانمندی و قابلیتها بتواند در ادامه مسیر، اکثریت جریانهای سیاسی کشور و افراد جامعه را با خود همراه کند. اکنون همه جریانهای سیاسی کشور به این نتیجه مهم رسیدهاند که خیر و صلاح کشور و منافع و مصالح عالیه نظام و کشور در اعتدال توأم با عقلانیت است؛ اعتدالی که در آموزههای اسلامی بهویژه قرآن مجید و نهجالبلاغه همواره بر آن تأکید شده و امت اسلام را امت وسط و متعادل معرفی کرده است.