مرتضی آژند *
آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو به مثابه پیشنمایشی از تهران در خطر است، نمایشی از همه نداشتهها؛ از ضعف مدیریتی، تجهیزات تا عکس العمل مردم، پیشنمایشی که تاوان اجرای آن را تعدادی از عزیزان جان بر کف آتشنشانمان دادهاند. تهران شهری است که بیش از 220 سال پایتخت سه حکومت قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی بوده و در حال حاضر با مسائلی مواجه است که نظر کارشناسان را به انتقال مرکزیت از آنجا به جایی دیگر معطوف کرده است.
خطر بالقوه خسارات ناشی از زلزله، مشکلات زیستمحیطی و آلودگیهای هوا، گرههایترافیکی غیرقابل حل، افزایش مضاعف هزینههای شهری و... از عواملی هستند که انتقال پایتخت را به عنوان یکی از راهحلهای موجود مطرح میکنند. تمرکز حدود 15درصد جمعیت کشور (25 درصد جمعیت شهرنشین کشور) 25 درصد تولید ناخالص ملی، 33 درصد صنایع و تولید صنعتی کشور، 60 درصد تولید ماشین آلات صنعتی، 41 درصد صنعت ساختمان کشور، 30 درصد تولید مواد غذایی، 39 درصد دانشگاهها و مراکز پژوهشی و نهایتاً 29 درصد دانشجویان و نیز حضور بخش عمده دولت مردان کشور در این شهر آسیب پذیری آن را از اهمیت فوقالعادهای برخوردار ساخته است، به طوری که میتوان گفت هرگونه آسیب بر پیکره این شهر آسیبی جبران ناپذیر به کل کشور خواهد بود.
در حدود نیمی از این مردم در خانههایی زندگی میکنند که هیچ مقاومتی در برابر زلزلهای با قدرت 7 ریشتر را ندارد. سطح بافتهای فرسوده تهران با معیار ناپایداری در برابر زلزله، 14000 هکتار از 26000 هکتار مجموع مساحت بخش مسکونی تهران برآورد شده است، متراکم بودن بافتهای شهری جنوب تهران، وجود کوچههایی با عرض بسیار کم و فقدان فضاهای باز شهری که قابلیت استفاده برای پناه گرفتن در موقع زلزله، اسکان موقت، تخلیه آوار و سایر استفادههای کمک رسانی را داشته باشد، بر شدت بحران میافزاید.
از لحاظ جغرافیایی و زمینشناسی شهر تهران در یک گستره طبیعی واقع شده که چندین رشته گسل فعال و نقاط لرزه خیز پراکنده در آن وجود دارد. از میان بسیاری از گسلهای فعال در منطقه، محتملترین گسلهای خطرناک عبارتند از: گسل جنوب ری (طول: حدود 20 کیلومتر) ؛ گسل شمال تهران (طول: حدود 90 کیلومتر) ، گسل مشا (طول: حدود 200 کیلومتر) ؛ بر اساس مطالعات انجام شده توسط مشاوران ایرانی و نیز آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن (جایکا) و مرکز مطالعات زلزله و زیست-محیطی تهران، در صورت فعال شدن گسل ری، تعداد ساختمانهای آسیبدیده در کل شهر تهران480000 واحد برآورد گردید که در این صورت نسبت کل خسارت، 55 درصد خواهد بود.
در صورت فعال شدن گسل شمال تهران، تعداد ساختمانهای آسیب دیده در کل شهر تهران، 310000 واحد برآورد شد، که نسبت کل خسارت 36 درصد میباشد. با فرض فعال شدن گسل مشا، نسبت خسارت برای اکثریت مناطق شهری تقریباً 10درصد است به استثنای منطقه12 که در آن نسبت خسارت 30 درصد است. در سناریوی زلزله برای تهران در بدترین حالت زلزله مدل گسل ری در شب است با بدون امدادرسانی که 822/382نفر تلفات انسانی در شهر تهران خواهد داشت و در بهترین حالت زلزله مدل گسل مشا در روز است با امدادرسانی کامل 377/12نفر تلفات انسانی در شهر تهران خواهیم داشت. جمعبندی اثرات زلزله حاکی از آن است که اصلیترین خسارت محتمل، تلفات انسانی کثیر آن است. در مراحل بعدی آسیبهای که به تاًسیسات زیرساختی شهر وارد میآید و پس از آن خسارتهای وارده بر ساختمانهای عمومی است.
زلزله خیز بودن تهران و ری و دیگر مسائل باعث شد تا از سال 68 فکر انتقال پایتخت، به عنوان راهی برای حل مشکلات تهران مطرح شود. اما مراجع مسئول در آن زمان ساماندهی تهران را عملیتر و مناسب-تر تشخیص دادند و از فکر انتقال منصرف شدند. در ادامه سیاستهای انتقال پایتخت؛ مجمع تشخیص مصلحت روز شنبه (9 آبان 1388) انتقال مرکز سیاسی کشور در مکان مناسب جهت بهبود و اصلاح استقرار جمعیت را به تصویب رساند.
هدف از این طرح را جدا کردن پایتخت سیاسی از مراکز اقتصادی و زمان اجرای آن را تا پایان برنامهی چشمانداز در سال 1404 عنوان کردند؛ ولی هنوز مشخص نشده که این مرکز سیاسی قرار است به کدامشهر منتقل شود. دیگر اینکه رئیس دولت دهم در سال 89 به ضرورت خروج 5 میلیون نفر از تهران به دلیل وقوع زلزله احتمالی اشاره کرد و اسامی 163 شرکت و سازمانی دولتی که باید از تهران بروند را توسط هیات دولت اعلام کرد.
بعد از یک سال معاون استاندار تهران درباره نتیجه طرح خروج کارمندان از تهران اعلام کرد 10 هزار کارمند از تهران خارج و به استانها منتقل شدند و 10 هزار کارمند دیگر هم میروند، بدینگونه طرح انتقال کارمندان نیز با شکست رو به رو شد. تا همچنان مدیران بحران کشور و تهران هشدار دهند که اگر وضعیت تهران اینگونه پیش رود امیدی به امداد فوری در زمان وقوع حوادث نیست.
باید اذعان کرد که تقریبأ اکثر سیاستهای تمرکززدایی از تهران به شکست انجامیده است و نتوانسته جلوی مسائل و مشکلات رو به رشد تهران را بگیرد؛ از طرفی راهحلها دولت و مجلس و مدیران شهر حتی در کاهش آلودگیهای تهران هم نتوانسته موفق عمل کند، تا ضعف رویکردها محسوس باشد.
شاید راهکار نجات تهران و کشور از شرایط موجود، شکستن تمرکز قدرت چندبعدی آن است. بر اساس تجارب بسیاری از کشورهای جهان، یکی از مؤثرترین شیوههای موجود؛ انتقال و جابهجایی نقشهای سیاسی، اداری و اقتصادی شهر تهران به سایر نواحی کشور است تا بدین وسیله از بار جمعیتی تهران در مقابل زلزله احتمالی کاسته شود و فرصت ایمنسازی و مقاومسازی به مسئولین مربوطه داده شود و در صورت وقوع زلزله خدمات رسانی با کیفیت و سرعت بیشتری انجام شود.
تهران چه پایتخت باشد چه نباشد، به عنوان بزرگترین شهر و قطب صنعتی، اقتصادی و دانشگاهی کشور بایستی مورد توجه قرار گیرد و برای حل مشکل زلزله، آلودگی هوا،ترافیک و... چاره اندیشی شود. اگر بحث بر سر زلزله خیزی شهرهاست، بهترین راه ایمنسازی و مقاومسازی سازه هاست؛ چرا که امنترین نقطه کشور از نظر لرزه خیزی، کویر لوت است. ولی شهرهای بزرگ و آباد کشور در طول تاریخ به تدریج از کویر فاصله گرفتهاند که دسترسی به آب و زمینهای مستعد کشاورزی از جمله عوامل این امر بودهاند.
*کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری*کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری