به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۰۲:۲۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۹ ساعت ۱۸:۴۷
کد مطلب : ۱۲۶۸۱۶

بازی مخالفان با نرخ رشد

روزنامه بهار:صداوسیماِی انحصاری از مردم می‌پرسد که آیا نرخ رشد اقتصادی 7 درصد را که دولتی‌ها اعلام می‌کنند لمس می‌کنید؟ پاسخ‌ها مختلف است؛ یکی می‌گوید: نه، من فرزندانم سی سالشان هست و هنوز بیکارند، دیگری می‌گوید: نه، من کارگاهم قبلا با سه شاگرد می‌چرخید و الان فقط یک شاگرد دارم، سومی می‌گوید: نه، من فقط گرانی را احساس می‌کنم، نفر چهارم هم می‌گوید: نه، همه اش آمارسازی است.
 
پاسخ‌ها مختلف است و در «نه» مشترک اند. گزارشگر صداوسیما که مامور اجرای طرح دیگران است به خوبی می‌داند که علت این «نه» شنیدن چیست. علت خیلی روشن است در هیچ جایی از این کره خاکی نتیجه آنکه نرخ رشد اقتصادی تنها برای یک سال پس از چند سال تجربه نرخ رشد منفی و نزدیک به صفر به هفت درصد برسد این نیست که همه بر سر کار می‌روند یا کارگاهی کوچک در گوشه‌ای از شهر اوضاعش تغییر می‌کند یا اجناس ارزان می‌شود و یا کسی متهم به آمارسازی می‌شود. 

«ملموس نبودن» آمارهای اقتصادی دولت بازی تازه‌ای است که جریان مخالف دولت روحانی به راه انداخته‌اند، این طراحی که هر چه به روزهای انتخابات96 نزدیک‌تر شویم پررنگ‌تر و پر سروصدا‌تر خواهد شد نوعی از عوام فریبی است که بر روی فراموشی ما مردم استوار است. به این معنا که گفته می‌شود که نرخ رشد هفت درصدی که مورد ادعای دولت است چرا برای مردم قابل لمس نیست؟ ما مردم هم به اطرافمان نگاهی می‌اندازیم و می‌بینیم آن چنان تغییر قابل لمسی رخ نداده است پس می‌گوییم «نه» آمارها دروغ است و باید به فردی بجز روحانی رای دهیم.

همه ماجرا کسب چند رای بیشتر است و در این راه آنان که شیفته قدرت شده‌اند از به بازی گرفتن الفبای علم اقتصاد هم ابایی ندارند. واقعیت آن است که نرخ رشد اقتصادی ایران در این یک سال اخیر به واسطه گشایش هایی که به واسطه برجام رخ داده است جهش مناسبی داشته و از حدود یک درصد در سال 94 به مثبت هفت درصد رسیده است اما مسئله اساسی این جاست که نرخ رشد همان «چوب جادویی» نیست که به دلیل اینکه تنها یک سال وضعیت مناسبی را تجربه کرده است برای همه ملموس باشد.

قاعدتا نباید از خاطرمان رفته باشد هشت فصل پیاپی رشد منفی را در دولت پیشین، حتما جریان مخالف به خوبی خاطرشان هست که فروش نفت در سال 94 به چه حدی رسید و نرخ رشد به همین دلیل در چه وضعیتی قرار گفت، اینکه ایران با توجه به ظرفیت هایش برای رونق اقتصادی نیاز به چند سال پیاپی نرخ رشد مثبت هشت درصد دارد بخشی از سیاست‌های کلان اقتصادی کشور است و. . . با کنار هم قرار دادن این موارد می‌توان به این نتیجه رسید که نرخ رشد هفت درصدی آن هم تنها برای یک سال به شکل طبیعی نمی‌بایست برای ما مردم حاضر در کوچه و بازار ملموس باشد و اساسا چنین نرخ رشدی تنها به معنای «عبور از وضعیت رکودی» و نه «رونق اقتصادی» است.

این که روحانی و تیم اقتصادی همراهش توانسته‌اند پس از سالها که اقتصاد ایران «نرخ رشد منفی و اندک» را تجربه می‌کرد کشور را به چنین نرخ رشد اقتصادی مناسبی برسانند نشان دهنده آن است که راه درستی انتخاب شده است و تغییر در این مسیر و بازگشت به وضعیت قهقرایی گذشته که حاصل کار حضور جریان مخالف دولت فعلی در قدرت بود قطعا به سود هیچ کس نخواهد بود؛ مگر آن که نانمان در رنج مردم باشد.