به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۵/۲۰ ساعت ۱۴:۵۵
کد مطلب : ۱۳۴۹۵۵

شایسته‌سالاری،حضور زنان و دیگرهیچ

بابک خطی *
بهترین معیار برای تصدی موقعیت‌های کاری و شغلی بدون‌تردید شایستگی و توانایی افراد می‌باشد که ضمن رعایت عدالت در انتخاب، نوید بهبود در سازوکار مورد نظر بوده و پیشرفت شرایط جامعه را باعث می‌شود. مباحث اخیر در مورد لزوم حضور زنان در پست‌های عالی مدیریتی دولتی نیز در راستای همین شایسته سالاری بوده و بحث هایی که در مذمت آن با اصرار بر مساله جنسیت محوری و با دستاویز قرار دادن عبارت شایسته سالاری مطرح می‌گردد به نظر منصفانه نبوده و اهدافی برخلاف مفهوم این عبارت را همراه خود دارد که نیازمند تبیین و روشنگری است. سابقه و تجربه‌های ملی و جهانی نشان می‌دهد که هرجا فرصت‌های برابر در اختیار افراد جامعه قرارداده شده است زنان و مردان دوشادوش یکدیگر و برحسب توانایی‌های خود به طور تقریبا برابر موقعیت‌های شغلی را تا عالی‌ترین سطوح بر عهده گرفته اند.

این تجربه در سطوح جهانی حضور در بالاترین پست‌های مدیریت سیاسی را نشان داده است. در مورد تجربه‌های ملی نیز در کشورمان تا جایی که شرایط مساوی و مبتنی برتوانایی افراد برقرار بوده است، سهم‌های متوازنی از زنان و مردان در تصدی موقعیت‌های کاری و مدیریت دیده می‌شود. اساتید دانشگاهی، معلمین، شاغلین حرف پزشکی، وکلا، مهندسین و. . . مثال هایی روشن از شرایط امروز کشور ما است که جامعه بر مبنای شایسته سالاری از وجود هر دوجنس بهره می‌برد اما از جایی در مسایل مدیریتی از سطوح میانی (ریاست دانشگاهها، فرمانداران، استانداران. . .) تا عالی (وزارت، . . .) این رابطه به طور ناگهانی دچار گسست می‌شود و حضور یک جنس به طور قابل توجهی تقلیل می‌یابد.

وجود چنین عدم توازنی بیانگر این مساله است که گویی در منطقه‌ی مدیریت‌های کلان معیارهایی جز توانایی و شایستگی برای تصدی موقعیت‌های مدیریتی ملاک انتخاب قرار گرفته اند. بنابراین بحث‌ها و مطالبات مبنی بر الزام به حضور زنان در مدیریت‌های کلان می‌بایست به عنوان مساله‌ای در جهت توجه به حل این مشکل اساسی و رساندن این نابرابری و عدم توازن به شرایط تعادل و نزدیک به انصاف ارزیابی شود. نسبت دادن این خواسته مدنی در جهت تحقق شایسته سالاری است به بحث‌های صرفا جنسیتی بیش از دارا بودن روال منطقی نوعی آدرس نادرست دادن و فرار به جلو برای گریز از پاسخگویی در خدمت طیف هایی است که اساسا با حضور زنان در ساختارهای مدیریتی مشکل دارند و عبارت شایسته سالاری را در جهت نیل به این مقصود مصادره به مطلوب می‌کنند.

بنابراین یک بار دیگر قضیه را به طور مجمل مرور می‌کنیم: معیار انتخاب افراد شایستگی و توانایی در شرایطی می‌باشد که فرصت برابر صرفنظر از جنسیت، خانواده، رانت، قوم، نژادو. . . برای همه آنان برقرار باشد و باید به خاطر داشت این شرایط قدم‌های اولیه برای تحقق انتخاب افراد برحسب توانایی هایشان محسوب می‌شود و بدون حصول آن هرگز نمی‌توان از شایسته سالاری واقعی سخن گفت.
* پزشک