به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۸ - ۲۰:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ ساعت ۱۴:۵۵
کد مطلب : ۱۵۷۷۳۹

جای خالی صداقت!

جای خالی صداقت!
هوشنگ عطاپور
این روزها صحبت از گوهر‌های گم شده زیادی در جامعه  است، شاید مهمترین آنها، "صداقت" باشد. صداقت در روان‌سازی روابط بین فردی و گروهی مانند اشک چشم است که اگر نباشد، چشم خشک شده و بینایی اش را از دست می‌دهد. در روابط اجتماعی هم صداقت حذف شود، صفا و صمیمیت در جامعه از بین می‌رود و روابط انسانی خشک می‌شود و اعتماد از بین می‌رود. هدف از طرح این موضوع، بازگشت به نتایج کمپین #فرزندت_کجاست. به دنبال راه‌اندازی این چالش در شبکه‌های اجتماعی، تعدادی از مسوولین و مقامات ارشد کشور، افاضه فضل نمودند و در نهایت مشخص شد، با کمال تاسف فرزندان مسوولین ارشد نظام همه، بیکار و یا خانه دار هستند و یا در مشاغل بخش خصوصی فعال هستند و یکی از آنها هم به شغل اکثر پیامبران (چوپانی) مشغول است.

شهروندان از این ظلمی که در حق فرزندان مسوولین ارشد روا شده، غصه خوردند و همچنان هم ناراحت هستند که ما همه، کارمند دولت و شغل‌های آنچنانی داریم، ولی متاسفانه فرزندان مسوولین محترم مجبور هستند که در مشاغل نه چندان مهم گرفتار شرایط سخت تامین معاش زن و بچه‌های خود باشند!...اما، سوالی که به هر حال ذهن شهروندان را مشغول کرده است، میزان رفاه و درآمد این ژن‌های خوب و آقازاده‌ها از مشاغل آزاد؛ و خانه داری و دامداری است؟ مشکل شهروندان شغل دولتی مسولان ارشد نیست.

چون پول و درآمدی در مشاغل دولتی وجود ندارد. مگر یک صاحب منصب و مدیرکل پاک دست، در مشاغل دولتی چه قدر درآمد دارد که ژن‌های خوب رغبت کنند وقت خود را در این مشاغل، صرف رفع و رجوع گرفتاریهای عدیده شهروندان بکنند و به دهها شخصیت سیاسی، نماینده محترم مجلس شورای اسلامی، امامان محترم جمعه و جماعات، نهادهای نظارتی و...پاسخگو باشند؟ قطعا «اشرافیت نوین» به دنبال حقوق بخور نمیر اداری و دولتی نیست؛ بلکه با تاسیس یک شرکت کوچک خانوادگی و اتصال به کانال رانت‌های دولتی و همکاری با گروهی از اهالی کسب و کار و معتمدین بازار، می‌توان به راحتی میلیاردها تومان درآمد داشت، و مالیاتی هم پرداخت نکرد. جای خالی صداقت در همین جا مشخص می‌شود. مسئولان هیچ اجباری به ورود به این چالش نداشتند.

زیرا موضوع کمپین، حریم خصوصی آنها بود و می‌توانستند به آن پاسخ ندهند. نه قانون و نه افکار عمومی نمی‌توانست آنها را به افشای اطلاعات خانوادگی مجبور نماید اما ورود آنها در این کمپینگ حکایت از نوعی بی صداقتی و سوء استفاده از کنجکاوی افکار عمومی داشت. اما اکنون افکار عمومی این سوال را از این مسئولان محترم می‌پرسد: مهم نیست فرزند شما شاغل بخش دولتی نیست، چون نان و آبی در این بخش نیست، مهم میزان درآمد ماهانه این بیکارها، شغل آزادها، و. . . از همان مشاغل دولتی است؟ در اینجا رسانه‌ها باید به وظیفه و مسوولیت حرفه‌ای خود عمل و شفاف‌سازی کنند.

البته در اجرای مسوولیت حرفه‌ای هم نباید خدایی نکرده از دایره عدالت و انصاف خارج شد. بهتر است رسانه‌ها این ژن‌های خوب و آقازاده‌ها را پیدا کنند و از خودشان بپرسند که مدیرعامل یک شرکت خصوصی هستند، دامداری می‌کنند، واقعا شغلی ندارند و از مساعدت پدر و مادر برخوردار هستند، و یا عضوهیات مدیره شستا، شرکت‌های صندوق بازنشستگی کشوری و... می‌باشند! به هر تقدیر، توصیه‌ای به این مقامات ارشد دارم: «صداقت مهمتر است». دیر یا زود کیفیت زندگی و میزان رفاه آنها در مقایسه با شهروندان آسیب پذیر جامعه روشن خواهد شد، افکار عمومی به تدریج با شرایط اقتصادی گذشته و حال شما آشنا خواهند شد. ولی آنچه مهم است رو راست بودن با مردمی است که به شما اعتماد کردند و حق حکومت را به شما وکالت دادند، امیدواریم شما هم وکلای همچنان مورد اعتمادی باشید.

محمد
Europe
۱۳۹۷/۰۵/۲۹ ۱۵:۱۱
بعدش میگن چرا مردم به مسئوالان اعتماد ندارند ، حتی مدام میگن مردم مقاومت کنید ! (360915)