بهار نیوز - براستی چه کسانی از انقلاب فاصله گرفته‌اند؟

گروه سياسي: یکی از بحث‌هایی که فراوان در برخی از مباحث آسيب‌شناسانه در ارزيابي معضلات جامعه كنوني ايران شنیده‌ و خوانده‌ایم بحث کلیشه‌اي و تکراری فاصله گرفتن جوانان نسل جدید از انقلاب و آرمان‌هاي آن است. این گفتار، بر آن است تا از نگاهی دیگر به این پرسش پاسخ دهد.

برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا معیارهایی را که نشان از یک شخص ادامه دهنده راه انقلاب است را باز تعریف کنیم. این معیارها به لحاظ ظاهری شاید تغییراتی داشته‌اند ولی همه ی این معیارها و تعاریف از اصل و اصول یکسانی تبعیت مي‌کنند. از جمله این معیارها و تعاریف مي‌توان به ایستادگی در برابر ظلم، اعتلای اسلام و ایران، مقاومت در برابر زیاده خواهی‌هاي دول استکباری و تلاش برای استقلال ایران اشاره کرد. اینها تعاریف معمول ومرسومی هستند که در وصف یک انقلابی بکار مي‌بردند و مي‌برند. حال آیا واقعا جوانان امروز از این شعارها و معیارها فاصله گرفته‌اند؟

در دهه اخیر که سرعت رشد تکنولوژی‌هاي ارتباطی مانند ماهواره، اینترنت، شبکه‌هاي اجتماعی بسیار سریع شده است، از مباحثی همچون تهاجم فرهنگی، انحراف جوانان و دور شدن جوانان از آرمانهای انقلاب نیز فراوان سخن یه میان آمده است و مي‌آید تا جایی که عملکردها یا بهتر است بگوییم فرافکنی‌هایی در واکنش به این تکنولوژی‌ها نظیر فیلترینگ یا جمع آوری ماهواره‌ها را شاهد بوده‌ایم. همه این اقدامات را به بهانه‌هایی از قبیل جلوگیری از تهاجم فرهنگی و فاصله گرفتن جوانان از انقلاب ترتیب مي‌دهند.

اما واقعیت چیز دیگری است واقعیت این است که این جوانان نیستند که از انقلاب فاصله گرفته‌اند بلکه این عده ی کثیری از انقلابیون دیروز هستند که از انقلاب و آرمانهای آن فاصله گرفته‌اند و این اعمال را برای مشروع جلوه دادن چهره خود انجام مي‌دهند. عده‌اي که انقلاب را دستاویزی قرار داده‌اند برای ضربه زدن به انقلاب و انحراف آن از مسیر خود. انقلابیون و مسئولانی که نقش کوچک و بزرگ خود در سالهای انقلاب را بهانه‌اي برای استفاده‌هاي شخصی خود کرده‌اند.

و همچنین آن را دستاویزی برای رسیدن به منصب‌هاي گوناگونی نظیر نمایندگی مجلس، مدیرکلی فلان سازمان و....قرار داده‌اند و از همه واضح تر از نقاب انقلاب برای رانت خواری‌هاي اقتصادی، اختلاس‌ها یا به انحصار در آوردن صنايع استفاده مي‌کنند. این چنین استفاده‌هاي شخصی را فراوان دیده و خواهیم دید و اما همین مسئولان و همین عده‌ی کثیر جوانان ما را صرفا به خاطر استفاده از برخی تکنولوژی‌ها و فناوري‌‌ها و پديده مد که در تمام دنیا مرسوم و رایج است، به کمک به ضد انقلاب، به غرب‌گرا بودن به دین‌گریز بودن به فاصله گرفتن از انقلاب متهم مي‌کنند.

باید یادآور شد که این جوانان که شما انگشت اتهامتان را به سوی آنها نشانه گرفته‌اید و گاه و بیگاه برایشان فیلترینگ و گشت ارشاد و...راه مي‌اندازید همان جوانانی هستند که به رغم مشکلاتی از قبیل بیکاری، ازدواج و به صورت کلی تر مشکلات اقتصادی عدیده‌اي که در هیچ دور ه‌اي از انقلاب حتی در دوران جنگ هشت ساله سابقه نداشته، پای نظام ایستادند و هنوز هم خواهان عزت و سربلندی ایران هستند و بارها این را به اثبات رسانیده‌اند.

همین قشر جوان بودند که در برهه‌هاي حساس به خصوص انتخابات ریاست جمهوری، که پای آبروی نظام و ایران در میان بود پای صندوق رای آمدند و به حق حماسه سیاسی مدنظر رهبر انقلاب را تحقق بخشیدند. اینها همان جوانانی هستند که پس از صحبت‌های گستاخانه‌ی نتانیاهو، در باره جامعه ایران و عدم رعایت حقوق بشر در ایران، به صفحه شخصی او حمله برده و او را آماج جنگ رسانه‌اي و اظهارات ضداسرائیلی خود قرار دادند. اینها همان جوانانی هستند که بعد از سخنان اوباما درباره برنامه اتمی ایران و گفتن جملاتی چون "همه گزینه‌ها روی میز" است به صفحه شخص او حمله کردند و او را به خاطر اظهاراتش مورد انتقاد قرار دادند.

آیا اینها در نوع خود نوعی مبارزه نیست آیا اینها نوعی اعلام همبستگی با نظام نیست صدالبته که هست و صد البته بسیا رساتر از سایر شیوه‌هاي مبارزاتی مرسوم. این جوانان مانند جوانان دهه چهل و پنجاه، اعلامیه ندارند شب‌نامه ندارند شعارهای آنچنانی سر نمی‌دهند ولی با همان روحیه و البته به روش خود و متناسب با مقتضیات زمان خود به استقلال ایران کمک مي‌کنند.

آنها با ابزارهای متناسب با زمان خود جبهه ایران را در مقابل زیاده خواهی‌هاي دشمن تقویت مي‌کنند و دیدیم که آنها چگونه با پذیرفتن مشکلات ناشی از تحریم به عزتمندی ایران و تقویت جبهه مذاکرات هسته‌اي کمک کردند که اگر بگوییم هیچ کم از رزمندگان جنگ هشت ساله ندارند سخن به گزافه نگفته‌ایم. و حال باید از این مسئولان پرسید که شما برای ادامه راه انقلاب و آرمانهای آن چه کردید و چه مي‌کنید؟ آیا جز این است که از نقاب انقلاب برای منافع شخصی و جناحی خود استفاده مي‌کنید؟

آیا جز این است که با افراط و تفریط‌هاي خود زمینه بدبینی ملت و جوانان را به نظام فراهم مي‌آورید؟ ایا جز این است که هر روز که پرده از اختلاس‌هاي مالی برداشته مي‌شود ردپاهای شما و هم قطارانتان در این اختلاس‌ها و رانت‌ها مشهود است؟ آیا جز این است که بخاطر منافع خود، کار را تا بدانجا پیش مي‌برید که با تبلیغات رسانه‌اي خود سعی در تخریب مذاکره کنندگان هسته‌اي و در نهایت تضعیف نظام در برابر جبهه غرب دارید؟ با این توضیحات قطعا سوالی که در عنوان بحث آورده شد را مي‌توانیم پاسخ دهیم.

پي‌نوشت ضروري: و صد البته كه هنوز هم (هرچند در اقليت) انقلابیونی از دیروز و مسئولانی هستند که قلبشان برای اعتلای ایران و ایرانی مي‌تپد و نه منافع شخصی.