به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۴۶
 
۶۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ساعت ۰۹:۴۴
کد مطلب : ۴۱۰۰۱
مقاله وارده

چرا من دیگر نمی‌خواهم یک معلم باشم!؟

محمد صادق‌احمدوی

گروه مقالات: بار دیگر دوازدهم اردیبهشت آمد و رفت و سیل تبریکات شفاهی و کتبی جهت تکریم مقام معلم سیل‌وارگونه در شبکه‌های صدا وسیما و رسانه‌های اجتماعی خودنمایی نمود. سیزده سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش دارم و دانشجوی دکتری هستم. دوستان کم کم صدایم می‌زند آقای دکتر! دکتر جان! در این سالها هر روز که به مدرسه می‌رفتم با عشق و امید به تربیت فرزندان و اصلاح وضعیت فرهنگی کشور تدریس می‌نمودم.

کتاب‌های مختلف غیر درسی، گفتگو درباره‌ی موضوعاتی که به ظاهر ممنوع و تابو بودند و تغییر دیدگاه نادرست اجتماعی و فرهنگی دانش‌آموزان حداقل کاری بود که به غیر از تدریس کتابهای خود آموزش و پرورش داشتم اما کم کم بعد از تاهل متوجه برخی زوایای دیگر معلمی شدم که پیش از این کمتر برای من آزار دهنده بود.

هزینه‌های مراسم ساده عروسی و لنگیدن در تهیه چند وسیله‌ برای شروع زندگی، چنان استرسی به زندگی ما وارد کرد که مدت کمی بعد از مراسم روانه بیمارستان شدیم. با لطف حضرت حق و قرض‌الحسنه‌های برادر خانم کارمند بانکی و برادر کوچکتر بنده‌ با شغل آزاد، مراسم ساده ما به خوبی برگزار شد. هزینه‌های بیمارستان با حقوق اول ماه و عیدی آخر سال پرداخت شد و اولین عید ما بدون خریدی سپری شد. اگر دعوت یکی از دوستان مهربان در نوروز به سفر نبود و بر عهده‌گرفتن بیشتر هزینه‌ها توسط ایشان نبود سفری حتی یک روزه هم در اولین بهار مشترکمان روی نمی‌داد.

تصمیم گرفتم رها کنم تمام آنچه برای برای سرزمینم بی‌منت انجام می‌دادم چرا که در همین شروع زندگی، شرمنده خانواده خویش شده‌ام. دوستان خویش را می‌بینم که با تلاش کمتر در بازار آزاد رفاه بیشتری برای خانواده خویش فراهم کرده‌اند؛ دچار تردید می‌شوم که آیا مسیر انتخابی من درست بوده است. دوست ندارم همسر مهربانتر از جانم در سختی باشد. دوست ندارم تنم بلرزد از اینکه به مراسمی دعوت شویم و شرمنده از هدیه ندادن باشم. دوست ندارم فرزندان مرا توبیخ کنند که به فرزندان دیگران توجه کردید و از ما غافل شدید و از فراهم کردن حداقلیت برای ما ناتوان هستید.

می‌خواهم دیگر به سخن مسئولان توجه نکنم که معلمی جایگاهی دارد و ارزش آن چیست. دیگر بس است. دِین خویش را به جامعه و دولت انجام ادا کرده‌ام. حال که دولت و جامعه ما را فراموش کرده‌اند باید به فکر خویش باشیم. سالهای سال است که وعده‌های مسئولان برای ما معلمان تو خالی شده است. می‌خواهم یک زندگی طبیعی داشته باشم. دیگر نمی‌خواهم یک معلم باشم.

این تصمیم را به دشواری گرفته‌ام! شاگردان سابق آنچنان از تاثیر من بر زندگی خویش سخن می‌گویند که ارزش کار معلمی برای من بیشتر نمایان شد. مناطقی که نه تنها فقر مادی در آنجا آشکار است که فقر فرهنگی حاکم بی‌چون و چراست. زمانی که این تصمیم را گرفتم و به دوستان و همکاران اعلام کردم آنان که مذهبی بودند روی ترش کردند و از عواقب آن در زندگی، سخت سخن راندند. اما چه کنم؟

ترس از آینده‌ی نامعلوم معلمی من را به این سوی کشاند. زمانی که مشاهده می‌کنم که یکی از آشنایان با مدرکی پایین‌تر از بنده وارد سازمان دولتی دیگری شده و با یک سال سابقه دریافتی بسیار بیشتری از من دارد، متوجه می‌شوم نمی‌توان امیدی به اصلاح این سيستم پر از عیب و نقص آموزش و پرورش داشت. اگر تنها غم نان بود شاید می‌شد تحمل کرد اما سخن در این مورد زیاد است و درد بسيار...

م.ح
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۰۶
درد دل و رنج‌نامه‌ات راخواندم، بس گریستم. (225481)
سیمرغ
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۱۲
همدردیم (225483)
afsaneh
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۲:۵۳
من ارزومه معلم بشم بعدم همدرد شما بشم حداقل کار داشته باشم...فعلا که معلمی شغل نورچشمیها وپارتی دارهاست (225572)
گوگول
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۴:۵۰
واقعا برای شما متاسفم
معلمی را می شناسی که برای خرید جهیزیه دخترش کلیه اش را فروخت؟
کدام پارتی ؟ کدام نور چشمی؟ فعلا که تعداد زیادی از معلم ها خار چشم شده اند تا نور چشمی!!!!!!!!! (225650)
afsaneh
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۷:۴۹
الان همین فردا صبح تشریف ببراموزش و پرورش ببین چند سال استخدامی نداره!!ولی نیروی جدید همینجور تو بازار کاره اینها از کجا میان غیر از اینکه سفارش شده هستند...من قبول دارم که حقوق معلمها پایینه ولی شما توجه به اصل حرف نمیکنید من برای شما متاسفم که فقط فکر میکنید معلمها پول جهزیه ندارند خیلیها هستند که پول جهیزیه که هیچ کمتر از اون رو هم ندارن.. (225712)
afsaneh
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۷:۵۲
3ماه تعطیلی تابستون....پنج شنبه ها و جمعه های هر هفته.....تعطیلا ت نوروزی از 25 اسفندتا 17 فروردین هر سال...شهادتها و ولادتها و مناسبتها....حوادت غیر مترقبه مثل سیل برف سرما زندگی ابگرفتگی معابر.....والله من از خدامه بیام جای شما باور کنید (225715)
گوگول
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۸ ۰۷:۵۴
من معلم نیستم ولی در یک خانواده فرهنگی بزرگ شده ام
نمی دانم چرا تا صحبت از معلمی می آید همه به سه ماه تعطیلی فکر می کنند
پدرم با 25 سال سابقه ماهی 750000 تومان حقوق دارد برای یک خانواده پنج نفری می دانی یعنی چه؟ تا حالا هیچ وقت آرزو کردی جای یک کارمند دیگه باشی ؟ یا فقط می خواهی معلم بشی؟ به قول پدرم روزی هزار بار تو سرمون میزنند که نون مفت دولت را می خوریم. چشم خیلی ها به این چندرغاز حقوق معلمی است واسه همینه که برکت نداره!! (225869)
Omid
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۱۳
من هم احتمالا همین تصمیم شما رو بگیرم و از این اموزش و پرورش بی صاحب بیرون بیام.واقعا خسته شدم از این همه بی تفاوتی و .........
خسته ام خسته خسته (225485)
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۲۳
سلام برادر عزیز من هم مثل شما معلم هستم و تازه ازدواج کردم همه اون مشکلاتی که برای تو پیش آمده بدترش برای من پیش آمده در حالیکه با حقوق معلمی حتی نمی توان تا نیمه ماه زندگی کرد حالا من هم به فکر شغل دیگر در کنار معلمی افتاده ام راستش من هم تو این مدت نامزدیمون کلی شرمنده نامزدم شده ام الان شش ماهه که از نامزدیمون میگذره و من نمیتونم حتی یه عروسی ساده بگیرم که بریم خونه خودمون همین جوری نشستم منتظر معجزه الهی موندم تا ببینیم چی میشه باور کن بعضی وقتا هم
تصمیم به جدایی به ذهنم میرسه (225488)
سروش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۳۶
اگه امکانش هست رها کن.پدر من دبیر بازنشسته است.در تمام عمرش مسافرت نرفته و هیچ تفریح و دلخوشی نداشته فقط استرس هزینه های زندگی.آلان هم که باید استراحت داشته باشه توی یک شرکت برای ماهی 250000هزار تومان ناقابل کار میکنه و باز هم استرس که تا اخر ماه حقوق فکسنی با این هزینه ها جواب میده یا نه.مادر هم با هزار بیماری میسازد چون پولی برای درمان نیست.بدبختی و فلاکت .همین. (225493)
من معلم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۳۷
درد دل خیلی از معلمان دلسوز بخدا شاگردم بهم گفت اشتباه کردین شغل معلمی رو انتخاب کردین دیده و مقایسه کرده با خیلی ها که با زحمت کمتر در زندگی دارن بهتر زندگی می کنن این یک واقعیت قابل لمس و آشکار هستش (225495)
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۰:۵۰
متاسفم که خودت را معلم می تامی (225503)
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۷:۵۰
معلم باید عزت نفس داشته باشد نه اینکه مشکلاتش را برای دیگران بازگو کند دانجشوی دکترا بهتر بود حقوق و مزایا خود و دیکران را مستد می کردی وبه پیش بالاترین مقام می بردی و از آن دفاع می کردی (225714)
داود خورسندی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۸ ۰۶:۵۱
دوست عزیز مثل اینکه فراموش کردید برخوردی را که هشت سال گذشته با مطالبات صنفی معلمان شد. احکام سنگینی که برای برخی از همکاران ما صادر شد (225865)
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۱:۰۱
کاش من هم معلم نبودم با این حقوق همیشه شرمنده زن و بچه ام هستم کاش یک
بیکار بودم تا سرکوفت خانواده نمی خوردم (225509)
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۱:۱۴
«نرود میخ آهنی در سنگ»
گوش بسیاری از بالانشینان ... ناشنوا شده
و مطئنم خود آنها حتی یک روز هم نمی توانند زندگی کنند
و وقتی درد نان داشته باشند قطعا دین را فراموش می کنند
بسیار دیده ام که می گویم. (225513)
درويشي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۱:۳۵
من نمي خوام كارگر باشم !!!!!! ميخوام معلم باشم
حاضرم جامو با هر معلمي كه بگيد عوض كنم
يه پولي هم سر ميدم (225533)
سید مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۶:۵۴
همین که گارگری خود را با معلم جامعه مقایسه کند و آرزوی جایگاه او را داشته باشد نشانه فلاکت جامعه و در هم ریختگی آن است. عزیز دل برادر (225701)
بهرام
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۲:۱۹
بله داری دکترا می گیری که فیلت یاد هندوستان کرده اما نگفتی تو چطور با این وضعیت داری دکترا می گیری به جای دکترا گرفتن می رفتی دنبال کار دیگه (225553)
سید مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۶:۵۵
برادر عزیز اگر این معلم دنبال کار باشه چطور بچه های من و شما رو درس بده (225702)
اقا دایی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۲:۳۴
همکار عزیز خوشحالم که زود به این نتیجه رسیدی. بنده بعد از 22 سال به این نتیجه رسیدم که حالا نه راه پیش دارم ونه راه پس. برو یک شغل دیگر پیدا کن و مدرسه را محل استراحت خود کن. جواب ان دنیا را کسانی بدهند که ما معلمان را به این روز انداختند. (225557)
بوشهر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۴:۰۲
. . . کنون 28 سال سابقه کار دارم و اگر بمیرم و زنده شوم دوباره معلمی را انتخاب خواهم کرد. لذتی که در درس دادن هست در هیچ شغلی نمی توان یافت . سختی ها زیاد است. هر معلم اول انقلاب سال 57 حقوقش برابر 14 سکه بهار ازادی بود و الان چه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (225628)
آرش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۲۳:۳۱
والله من که لذتی تو این شغل ندیدم. از معلمی هم حالم به هم میخوره. بعد 22 سال به فکر این افتادم که وارد بازارکار شوم والبته دارم میشم و قدمهای اولیه رو هم برداشتم. اگه اینطور به معلمی نگاه کن خیلی هم شغل مزخرفی نیست (225819)
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۴:۴۳
به ندای درونت گوش بده و همون کار را بکن. خیلی سخت است و لی وقتی چندماه بیرون از این سیستم باشی ذهنت باز میشه و می تونی برای آینده ات تصمیم های بهتری بگیری. (225647)
یک معلم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۷:۱۸
با سلام به تمامی عزیزان
من هم یک معلمم ، متاهل وبا همه این مشکلات. 4 سال سابقه دارم و فوق لیسانس- ولی بی پولی و مشکلات اقتصادی من را به اندازه موارد زیر زجر نمی ده :
1- بی فرهنگی که دامن خیلی ها را گرفته و من معلم هرچقدر تلاش میکنم سرخورده تر میشم.
2-بی انگیزگی بیش از اندازه اکثریت دانش آموزان و سرنوشت نامعلوم این نسل
3-.......... (225705)
یک معلم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۷:۲۲
3- بی تفاوتی اکثر معلمان عزیز که گاهی اوقات بهشون حق میدم.
4- مشکلات بسیار بدنه آموزش و پرورش که فقط موقع انتخابات یاد آن می افتند.
5-بی عدالتی هایی که اکثر اوقات در حق معلمها به خاطر کثرتشون اتفاق میفته و به یک امر معمول تبدیل شده.
و...... (225706)
سیدجلال
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۱۹:۱۰
من معلمم شغلم دوست دارم و حاضر نیستم عوضش کنم چون عاشقشم ولی بات موافقم همیشه شرمنده خانواده ام وقتی واسه خرید مانتو هم خانمم چن ماه باید منتظر بمونه وقتی نمیتونم بچم رو تو کلاس زبان ثبت نام کنم وقتی نمیتونم ..... (225728)
هنرمند
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۲۰:۵۸
دردنامه ات را خواندم ، در 18سال معلمی ام این دردها را از عمق وجودم لمس کرده ام اما هیچگاه لذت آموختن و یاد دادن و همکلام شدن با نوجوانان و جوانان معصوم را با هیچ پول یا موقعیت مادی عوض نمیکنم. زندگی سخت است بسیار سخت اما شرافتمندانه است هرچند که با نداشتن توانایی مالی ، عزت و شرافت فرد تحت الشعاع قرار میگیرد اما آنکه باید خجل باش آنهایی هستند که سالهاست فریاد میزنند که فرهنگ زیر بناست و شغل معلم انسان سازی است اما کمترین بودجه را به فرهنگ و آموزش و پرورش میدهند. من با افتخار معلم هستم! (225769)
معلم مجرد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۲۱:۴۱
معلم ها اگه زن معلم بگیرن دیگه تقریبا وضع شون میشه سطح عادی زندگی از لحاظ اقتصادی
ولی مشکل این هست دختر های های معلم شوهر معلم نمی خواهند (225786)
تجربه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۲۳:۱۹
برو یک زن کارمند از ارگانهای دیگه بگیر که حسرت به دل نمونی (225815)
پوريا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۷ ۲۳:۰۶
اگر کسي بتواند معلم خوبي باشد خيانت کرده است اگر به کار خوب ديگري بپردازد

چراکه معلمي شغل انبيا و تعليم مقام خداييست.

(دکتر علي شريعتي ) (225811)
داود خورسندی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۸ ۰۶:۴۴
من با 24 سال سابقه کار مدر ک کارشناسی ارشد وهمسرم 20 سال سابقه کار وکارشناسی درد تو همکار عزیز را بخوبی می فهمم . سالهاست به نتیجه ای که شما رسیدی رسیدم . دوستانی که نتوانستند از سد کنکور عبور کننند و با مدرک دیپلم در نهادها وسازمان ها ویا بانک ها استخدام شدند را دیدم . انزمان که ما وارد اموزش وپرورش شدیم اینقدر دایره استخدام ها تنگ نبود. ولی من هم همیشه شرمنده همسر وفرزندانم هستم با اینکه انها را صاحب یک نجابت ذاتی می دانم . اموزش وپرورش برای من بیماری قلبی را پس از یک سکته به ارمغان اورد (225864)
صادق
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۳/۰۲/۱۸ ۰۷:۰۴
در عصر دانش : کارهای علمی فرهنگی بسیار مظلوم - کارهای دلالی ، توپ شوت کنی و ... پر درامد ....جابجایی ارزش ها ... نبودن هر چیز در جایگاه خودش .... (225866)