گروه مقالات: مدتي پيش شاید عموم مردم گریه نماینده تهران درمجلس، پس از تصویب جزییات توافق هستهاي را از تلویزیون دیدند. این نماینده گرامی که بلاتشبیه گویی عزیز بهتر از جانش را از دست داده یا آن نمایندهاي که گفته ميشود: پس از تصویب جزییات برجام سر انجامش به اورژانس کشید !هر دو مثل دیگر نمایندگان مجلس بر سر تصویب جرییات طرح برجام حساس بودند اما حساسیت این دو به نظر ميآید از نوع خیلی خاص بود که این چنین دگرگون شدند!
باید اعتراف کنم نمایندهاي که با «گریه» مخالفت اش را بر سر یک موضوع ملی نشان دهد تاکنون ندیده یا نشنیدم و اتفاقا تماشای همین صحنه پر از احساس این نماینده محترم انگیزه اصلی ام شدتا درمورد موضوع هاي دیگر که به نظرم اهمیت شان از توافق هستهاي کم تر نیست و باید بر آن ها هم گریست این یادداشت را تنظیم كنم. نخست ميخواهم درباره توافق هستهاي که گریه این نماینده محترم را درآورد و راستش نتوانستم گریه ایشان را درک کنم بنویسم.
تا آنجا که از صحبتهاي تیم مذاکره کننده هستهاي خودمان و طرفهاي مقابل به طورخیلی خلاصه از طریق رسانه ها شنیدم، بحث اصلی بر سر کاهش آزمایش غلظت اورانیم غنی شده از بیست درصد به زیر پنج درصد است که این توافق مانعی بر سر ادامه راه تحقیقات کارشناسان هستهاي به میزان توافق شده ايجاد نخواهد كرد.
طبق همین توافق پس از طی دوره تعیین شده و «به اصطلاح» پس از جلب اعتماد جامعه بین الملل، میزان آزمایش غلظت اورانیم در سطح بالاترهم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل فکرمی کنم این دست آورد درمقایسه با خواسته طرفهاي مذاکره کننده مقابل که در ابتدا خواهان برچیده شدن تاسیسات هستهاي و کلا ورود نكردن ما به بحث دانش هستهاي بود، گام بلند و دست آورد بزرگی است که در هر حال باید آن را غنیمت دانست. اما این نکته بسیار با اهمیت علمی دراین شلوغ بازار سیاسی را هم نباید از نظر دور داشت که طرفهاي مقابل هم به خوبی به این واقع بینی رسیده اند.
کارشناسان هستهاي ایرانی طوری امریکا و متحدان غربی اش را در مقابل عمل انجام شده کیش و مات کردند که دیگر نمی توانستند با زور و اجبار- تهدید و تطمیع یا با لشکرکشی و جهان گشایی، دانش هستهاي را از عمق حافظه و اندیشه علمی کارشناسان ما محو کنند. به همین دلیل باور دارم دربدترین شکل ممکن با فرض این که طرفهاي غربی به تعهدهاي شان هم پای بند نباشند، ایران در سطح کلان منافع غیر قابل جبرانی را از دست نخواهد داد.
چون عقیده دارم: در صورت تحمیل چنین شرایطی از سوی کشورهای مدعی در جایی قرارخواهیم گرفت که تا پیش از توافق قرار داشته ایم .فقط هزینه از دست دادن زمان و تامین مخارج بعضی تغییرات فنی راخواهیم داشت که مطمین ام درصورت ضرورت با مدیریت زمان و تدابیرلازم از طرف کارشناسان و مسوولان مان این چاله هم مثل گذشته با تلاش پر خواهد شد.
اما از موضوع هستهاي که بگذریم به گمانم موضوعهاي دیگری هم در کشور هست که پیش از در آوردن اشک نمایندگان، سال هاست که اشک موکلان آن ها را درآورده اما ندیدم یا نشنیدم نمایندگان مجلس- که عموما با وعده سامان دادن به وضعیت بهبوداقتصادی، ایجاد کارو رفاه اجتماعی و ... بر کرسیهاي مجلس جلوس کرده اند و هر دوره هم مصم تر از دوره قبل با اراده قوی تر «برای حل مشکل مردم» داوطلب شرکت در انتخابات ميشوند-برمرثیه یی که هر روز مردم آشکار و پنهان از مشکل هاي شان زیرلب زمزمه ميکنند، جز وعده، اشکی ریخته باشند!
آقای زارعی! با وجود گزارشهاي مفصل و جامعی که از طرف اداره گذرنامه کشور منتشر ميشود، هر روز گروهی نخبه و تحصیکرده-که هر کدام با سرمایه ملی این مردم به مرحله ثمردهی و خدمت به میهن رسیدند- از كشور خارج مي شوند، اما ما دست روی دست گذاشته ایم و این مهاجرتهاي زیان آور اشک هیچ کدام مان را در نمی آورد؟!
آقای حسینیان! چه گونه فاصله طبقاتی را- که هر روز هم شتاب بیش تری ميگیرد و سال هاست با آن دست به گریبان هستیم- ميبینیم ولی کارمان به بیمارستان نمی کشد؟! چه گونه ميتوانيم افزایش جوانان بی کار و سربار خانواده و جامعه و مهم تر از آن کاهش سن اعتیاد و شیوع بیماری ایدز در جامعه را نادیده بگیریم اما از افزونی آمار جرم و جنایت- که از سوی نیروی انتظامی و قوه قضایی یا کارشناسان جرم شناسایی گاه به مناسبتهاي مختلف منتشر ميشود- گله ميکنیم؟!
چرا براي افرادی که از آن ها به عنوان کارآفرینهاي برتر کشور نام برده شد و از دست مقامات دولتی هم لوح تقدیر و شایستگی دریافت کردند و در رسانه ها هم با آب و تاب از خدمات و ایجاد اشتغال وسیع شان به ويژه در حوزه صنعت نام برده شد، وقتی به تاریک خانه پرونده اعمال پنهان شان سرک ميکشیم متوجه ميشویم همین کارآفرین فوق برتر با استفاده از رانت و گذر از ارتباطهاي تو در تو و هزار پیچ از نردبان اعتماد افراد خاص بالا رفته اند و با نقض آشکار قانون و دور زدن صدها قانون دیگر و همچنین با سواستفاده از موسسههاي مالی و بانکی به این رشد باد کنکی رسیده اند؛ اشک نمی ریزیم؟!
چرا با وجود هشدار و اخطارهای پی یا پی سازمانهاي متولی بهداشت و سلامت جامعه مبنی بر وجود خطر و عوارض پخش پارازیت به ویژه بر سلامت بانوان باردارکشور و لزوم جلوگیری از آن، هنوز هیچ سازمانی مسوولیت پخش و توقف ارسال امواج پارازیت را بر عهده نگرفت؟! چرا هر روز نفوذ شبکههاي ماهوارهاي و جذب مخاطبان اش در جامعه ما گسترش ميیابد و تنها واکنش مجلس به این پدیده علمی آن هم در سالهاي پيش تصویب قانون منع و استفاده نكردن از آنتنهاي ماهوارهاي بود؛ در حالی که دستگاه عریض و طویل سازمان صدا و سیما- که با صرف هزینههاي فوق سنگین اش یکی از سازمانهاي رکورد دار تحمیل هزینه بر بودجه کشوراست- ميتوانست با ساخت برنامههاي جذاب و مردم پسندش و دوری از گرایش خاص سیاسی و انعکاس نظرها و سلیقههاي مختلف، هم بر حفظ بی طرفی اش تاکید کند و هم سهم خیلی بیش تری در جلب مخاطب داخلی داشته باشد...
چرا ردپای بعضی از نمایندگان مجلس و مقامهاي ارشد دولتی را در جریان اختلاس سه هزار میلیاردی- استفاده برخی از نمایندگان مجلس از بورسیههاي غیر قانونی وزارت علوم - توزیع مبلغ پنج میلیون تومان از سوی معاون وقت ریاست جمهوری به عدهاي از نمایندگان مجلس را دیدیم، اما گریهاي نشنیدیم؟
چرا زمانی که طرح پرسش از رییس دولت پیشین مورد حمایت شما برای رسیدگی به تخلفهاي متعددش در دستور کاراین نهاد قانون گذاری قرار گرفت؛ برای خنثی کردن رسمیت جلسه واز حد نصاب انداختن آن با برنامه اي از پیش طرح ریزی شده صحن مجلس را ترک کردید تا رییسجمهوري مورد حمایت تان مورد پرسش منتقدان قرار نگیرد و دراین خصوص هم به تذکرهاي رییس مجلس اعتنایی نشد!
چرا با وجودی که سازمانهاي متولی بخش آب کشور فریاد ميزنند استفاده بی رویه از آبهاي زیر سطحی و عمقی آتش به خرمن ذخایر آب کشور زده و تا کنون بیش از هشتاد و پنج درصد ذخایر آبی مان را مصرف کردیم، هنوز برای تصمیم گیری جدی و جلوگیری از ادامه این روند تردید و سر درگمی نشان ميدهیم؟! شما بهتر از من ميدانید اقتصاد و در آمد کشور ما هنوز تک محصولی و وابسته به نفت است؛ به همین دلیل وقتی با کاهش بهای نفت در بازار جهانی مواجه ميشویم اثراین کاهش در اقتصاد ما مثل اثر زلزله اقتصادی است. چرا بر این وضع گریه نمی کنیم؟!
چرا وقتی بحث خصوصی سازی یا تقویت بخش خصوصی مطرح شد، هیچ گاه پرونده و نحوه واگذاری صنایع به واگذار شدگان مورد ارزیابی مجدد قرارنگرفت تا مشخص شود اساسا صنایع مورد نظر به اهلش واگذار شده یا به غیر اهلش از طریق رابطه بوده یا براساس ضابطه؟ ميدانم از این دست موارد گفته و نا گفته و مشابه آن آنقدر بیان شده که قالب کلیشهاي آن درجیب هر رسانه ی نوشتاری، تصویری و شنیداری مخالف، موافق، دلواپس و اصلاح طلب و ... هست که نیاز به تکرار آن نیست.
اما خواستم به این نماینده بسیار محترم مجلس و دیگر دلواپسان یادآوری کنم «صرف» توافق هستهای- که بی شک با درایت مقام معظم رهبری، کارشناسان نظامی و دفاعی، متخصصان فنی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و دیگر مجریان مجموعا بکار گرفته شد، نه تنها جای گریه و نگرانی ندارد بلکه اتفاقا جای شادمانی بسیار هم دارد اما حالا که پرونده توافق هستهاي بسته شده و گریههاي شما هم اثر نداشته- بیايي با هم برای کارهایی که باید تا حالا انجام ميشد، اما نشد و هیچ وقت هم برای آن ها گریه نکردیم، گریه کنیم...