به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۲:۲۵
 
۲۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲ ساعت ۰۹:۲۶
کد مطلب : ۱۰۳۳۷۸
نقد وارده

بررسی تحلیل محتویی سخنان قاضی‌پور

بررسی تحلیل محتویی سخنان قاضی‌پور
گروه سياسي: کیانوش بابایی در نقد ارسالي خود براي بهار نوشته است: حرفهای مناقشه برانگیز نادر قاضی پور را می‌توان از دو منظر بررسی کرد: بررسی شکلی یا فرمی (ادبیات گفتار) و بررسی محتویی.نگارنده قبل از ورود به بحث اعتراف می‌دارد که به برابری حقوق زنان و مردان باور و برابری میان زنان و مردان در بهره مندی از فرصت‌ها را از مصادیق عدالت می‌داند.

اما برای بررسی شکلی یا ادبیات یک گفتار یا سخنرانی قطعا باید به زمان و مکان آن توجه کرد.گرچه معتقدم ادبیات قاضی پور در کل پسندیده نیست لکن نباید از نظر دور داشت که این حرفها در روزهای تبلیغات انتخاباتی و در یک محفل محلی و به زبان محلی بیان می‌شود.هر سه موارد یاد شده می‌تواند در کاهش مجازات خطای قاضی پور، مورد نظر قرار گیرد.

قاضی پور سخنرانی تبلیغاتیش را به زبان محلی بیان می‌دارد همه آنانی که به زبانها و گویشهای محلی آشنایی دارند می‌دانند که در ادبیات شفاهی محلی، فضای بسیار بازتری برای بیان تمثیل‌ها بخصوص با تمثیلهای با مضامین جنسی وجود دارد. در واقع ادبیات کتبی و شفاهی مردم ایران، در برخورد با واقعیات زندگی، بسیار بازتر و مداراجویانه‌تر است نسبت به ادبیات رسمی حاکم بر کشور.قصه کنیز و کدو، از معروفترین تمثیلهای ادبیات فارسی در مثنوی است که با مضمون جنسی، حرص و آز را نکوهش می‌کند.

اما بررسی مواردی چند از سخنان قاضی پور...
1- «...پسری را داشتند ختنه می‌کردند...دختری گریه می‌کرد...»
این از تمثیل‌های ادبیات شفاهی مردم ایران است.
آیا جامعه امروز ما از ادبیات و تاریخ خود فاصله گرفته یا واقعا آوردن چنین مثلهایی در جمع نادرست است؟
آیا منع کردن گفتن چنین مثلهایی جامعه را از این گنجینه ادبی و آموزشی محروم نمی‌کند؟
آیا شنیدن اینگونه تمثیل‌ها واقعا باعث انحراف جوانان و نوجوانان می‌گردد و جای اینها فقط در کتاب هاست؟
2- «...مجلس جای بچه نیست...جای ک ر ه خ ر نیست...»
گرچه برای یک فارس زبان جمله بالا، بی‌ادبانه محسوب می‌شود لکن باید به معنی آن در زبان میزبان توجه صورت گیرد.
3- ذکر خاطره‌ای با شیخ قدرت علیخانی...
بیان این خاطره توسط قاضی پور دو وجه پیدا می‌کند یه وجه مربوط به خود قاضی پور و وجه دوم به شیخ قدرت علیخانی.
آنجا که مربوط به قاضی پور است به دلایلی که در قبل ذکر شد ذکر چنین خاطره‌ای در یک جمع محلی و با زبان محلی چندان ناشایست به نظر نمی‌رسد اما در بخش دوم نظر شیخ قدرت علیخانی صائب است.

و اما بررسی محتویی حرفهای قاضی پور...

1- «...آذربایجان از تهران به این طرف است...»
با توجه به وجود استانهای البرز، قزوین و...همچنین وجود اقوام غیر‌ترک و آذری دراین جغرافیا این حرفی بی‌پایه و اساس است...
2- «...در تهران و ایران تنها به یک نفر احترام می‌گذارم و آن رهبر ماست...»
این جمله از غرور و سرکشی قاضی پور نشات می‌گیرد.
آوردن واژه «تهران» در کنار واژه ایران، به نشان مصرف تبلیغات داخلی (محلی) برای قاضی پور است
قاضی پور ادامه می‌دهد «خود را نوکر رئیس جمهور نمی‌داند» ...در واقع می‌گوید از رئیس جمهور حساب نمی‌برد...
قاضی پور با گفتن این جملات از تمام ظرفیتهای قانونی برای به رخ کشیدن قدرت خود برای رای دهندگان و رقبا بهره می‌برد.
3- «...مجلس جای زن نیست جای مرد است...»
سویه مردسالارانه این جمله بیشتر از سویه زن ستیزانه آن است. گرچه افکار عمومی و نسل تازه جامعه ایرانی چندان این جمله را نمی‌پسندد لکن در برخی مناطق و شهرهای کوچک ایران هنوز این ادبیات خریدارانی دارد به آن نشان که قاضی پور بعد از گفتن این جملات مورد تشویق حضار قرار می‌گیرد...وی با بیان این جملات، احتمالا سعی در کاهش آرای کاندیداهای رقیب زن خود دارد. گرچه نگارنده مخالف این حرف قاضی پور است لکن مطابق اصول آزادی بیان می‌بایست برای امثال وی نیز این حق را قائل بود که عقاید خود را آزادانه بیان دارند تا رای دهندگان آگاهانه‌تر، اقدام به گزینش و رای دادن کنند.

4- «...اینها (زنان) را می‌فرستید مجلس بلا سرشان می‌آورند آبروی خودتان می‌رود...»
این از دسته حرفهایی است که نیازمند ارائه سند است. وهن به نمایندگان زن آذربایجان، در ادوار قبل، به راحتی از این گفته استنباط می‌گردد.

5- «...به لهجه من ایراد می‌گیرند...شما که فارسی حرف می‌زنید چه...خورده‌اید؟ »
قاضی پور بارها توسط همکارانش بخاطر لهجه اش مورد خنده واقع شده...بعضا کلیپهایی از سخنرانی وی در مجلس با موضوع لهجه ایشان انتشار یافته...بنابراین حرف وی در اینجا بیشتر ناظر و حامل بر دفاع از لهجه خود است و نه حمله به زبان فارسی و اقوام فارس، گرچه این دفاع به شکل بدی انجام گرفته است. آوردن جمله «...به لهجه من ایراد می‌گیرند...» و مقدمه‌سازی برای سخن بعدی، به روشنی نشان می‌دهد قاضی پور قصدش دفاع از لهجه خود است و نه حمله به زبان فارسی.

6- «...با ششصد- هفتصد نفر عراقی مواجه شدیم همه تسلیم شدند اما قدرت نگهداری نداشتیم مجبور شدیم از دستشان راحت شویم...» قاضی پور این جملات را در وصف شهامت و شجاعت خود بیان می‌کند و بعد ادامه می‌دهد «شاید در میان شما کسی نباشد که تابه حال سر یک مرغ یا گوسفندی را بریده باشد...» و اینجا می‌خواهد ازمیزان ناپسندی خطای احتمالی خود بکاهد.
وی اضلفه می‌کند «به خاطر اسلام این کار را انجام داده...» و البته در دین مبین اسلام، در مورد کشتن اسراء تفسیرهای متفاوت وجود دارد.