بیابانکی با بیان اینکه «باید دانشکده شعر و داستان هم داشته باشیم»، شرح داد: ما علاوه بر دانشکده ادبیات، باید دانشکدهای داشته باشیم که شعر و داستان نوشتن یاد بدهد. دانشجویانی که جذب این دانشکده میشوند هم باید شاعران و نویسندگان باشند. این افراد باید بتوانند بدون کنکور وارد این دانشکده شوند و در فضای آکادمیک به نیاز ادبی آنها پاسخ داده شود، در حال حاضر تنها حوزه هنری و ارشاد به این نیاز پاسخ میدهد.
این شاعر درباره کارگاههای ادبی اظهار کرد: خود من هم تعریف درستی از کارگاه ندارم. کارگاههای کوتاه مثلا یک روزه، صرفا مباحث آموزشی را مطرح میکنند که قطعا خروجی زودهنگام نخواهد داشت، اما در مورد شعر باید در نظر گرفت که یک هنر زمانبر است. اگر هم قرار است به خروجی فکر کنیم قطعا جوابگو نخواهد بود.او ادامه داد: هر کانون ادبی یک هسته مرکزی که یک شاعر یا منتقد است خواهد داشت. این فرد شاعران جوان را اطراف خود جمع میکند و به مرور پس از مدتی شاعران خوب را به جامعه ادبی تحویل میدهد. اگر چنانچه کارگاه شعر و داستان را به عنوان یک کلاس در نظر بگیریم قطعا مفید خواهد بود ولی قاعدتا به این شکل نیست چون اکثرا به آن به شکل دورهمی و پاتوق نگاه میشود.
بیابانکی با بیان اینکه «کانونها و افراد باید فعالیت مستمر داشته باشند»، گفت: اگر کانونها و انجمنهای شعر فعالیت مستمر داشته باشند و افراد در آنها به صورت مستمر شرکت کنند قطعا خروجی خوبی خواهد داشت؛ کما اینکه خود من در هشت سال فعالیتم در کانونهای ادبی بسیاری از جوانان را دیدم که امروزه شاعران مطرحی هستند و از دل همین کارگاهها بیرون آمدند. همواره کانونهای شعر محل همافزایی شاعران موفق بوده است.
او همچنین افزود: اینکه یک هنرآموز در جمع حاضر شود و ذوقش را با دیگران به اشتراک بگذارد و از دیگران تأثیر بگیرد و بعد از مدتی بر دیگران تأثیر بگذارد؛ ماحصل یک انجمن ادبی و کانون شعر است ولی اینکه منتظر خروجی و نتیجه زودهنگام باشیم تلقی درستی نخواهد بود.
این شاعر درباره تأثیر کارگاهها بر خلاقیت هنرآموزان بیان کرد: کارگاههای ادبی کوتاه یک یا دو روزه میتوانند در بحث آموزش موثر باشند. اگر یک نویسنده یا شاعر دارای ذوق و خلاقیت باشد با شنیدن یک جمله راهش را پیدا میکند. اگر ذوق و استعداد هم نداشته باشد که سالها هم که در این کارگاهها شرکت کند بر او اثری نخواهد داشت البته فینفسه کارگاههای کوتاه مدت اتفاق بدی نیست.بیابانکی در واکنش به این اظهار نظر منتقدان که میگویند "کارگاههای داستاننویسی قلم کارآموزان را به مدرس نزدیک میکند و هویتِ فردی نویسنده را از بین میبرد" توضیح داد: اینکه هر کسی کار خلاقه انجام دهد یک زمینه میخواهد. هر نویسنده یا شاعری در ابتدای کار به یک الگو کوتاه مدت و بلند مدت نیاز دارد، هر فردی میتواند الگوی این خالقان باشد. الگوی کوتاهمدت میتواند مدرس کلاس و الگوی بلندمدت شاعران و نویسندگان بزرگ ایران و جهان باشد و این فینفسه ایراد به حساب نمیآید. کسی که ذوق و سلیقه دارد هم باید در ابتدای کار راهی را روبهروی خودش ترسیم کند.