علیرضا کفایی
گروه سياسي: روزگاری تلخ بر مردم میگذرد، محنت آن سالهای نکبتبار که عدهای نالایق یک شبه در صد ناز و نعمت شدند و مردمانی نان جو آغشته با خون هم نداشتند؛ رنج آن سالهای به اصطلاح مهرورزانه نه به همین بود؛ آنها با نام عدالت آمدند و غارت کردند و هر چه بود ربودند و ایکاش میرفتند، ماندند و مدعی شدند. این رنجی فزونتر است.
پس از دولتهای نهم و دهم و آن همه خسران که قلمها هم دیگر خستهاند از یادآوری اش و همه میدانند چه بر سر این ملت رفت، اکنون دولتی دیگر است که داعیه اعتدال دارد و به امید میخواند. شکی نیست که این دولت در راهی گام بر میدارد تا از دردها بکاهد و نشان داده است که عزم آن دارد تا به نابسامانیها پایان دهد و تا حدودی هم موفق عمل کرده اما غفلتهای بزرگی داشته و وعده هایی بر زمین مانده دارد.
اصلاحطلبان خود را هزینه کردند تا از رنج مردمان بکاهند، از بسیاری از خواستههای سیاسی و اجتماعی خود چشم پوشی نمودند تا آرامش و امنیت و امید پدید آید، هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم در انتخابات مجلس اصلیترین هدف را بر جلوگیری از ورود نااهلان افراطی قرار داده و سودای قدرت نداشتند و حاصل شد دکتر روحانی و مجلسی که شاید حاشیه کمتر دارد و این نتیجهای مثبت است که از دروغ و ریا و پرخاشگری و خشونت فاصله گرفته شد و عقلانیت حاکم شد اما مشکلاتی وجود دارد و هر چند بسیار از آنها مربوط به سوء تدبیر و عدم مدیریت و حتی خیانت دولتهای قبل است ولی این دولت هم تقصیر دارد و باید پذیرفت که در زمینه هایی نقصان و بیمبالاتی داشته است.
مسلم است که آقای روحانی تلاش فراوان دارند تا به مصائب مردم پایان داده و از مشکلات بکاهند و تا اینجای کار با همه فشارها و دشمنیهای داخلی و خارجی کارنامه موفقی داشتهاند اما اگر با این وضع کابینه و بعضی از این رجال بیحال و ناکارآمد ادامه دهند میترسیم که "این ذکر به سجود انجامد!"
آقای روحانی باید بدانند امروز با زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی کاملاً متفاوت است و نمیتوان با آن شیوه امور را اداره کرد ضمن اینکه جناب آیت الله در آن دوران اشتباهات فاحشی داشتند و خطاها را نمیپذیرفتند، انتقاد پذیر نبودند و بواسطه قدرتی که در آن روزگار داشتند کمتر خود را به نصیحت دیگران محتاج میدیدند و گاه مخالفین را به قول خودشان ادب میکردند؛ اینکه شیوه اداره امور توسط آقای روحانی تا حدودی نزدیک به آن نوع مدیریت است الا ادب کردن مخالفین؛ اولین غفلت جناب روحانی است و خطای بزرگ آقای روحانی که مکرر منعکس شده است وزارت کشور غیر همسو با نظر رای دهندگان است که از همان ابتدا نا امیدی بوجود آورد و اگر تمهید اصلاح طلبان و چشم پوشی از این خطا نبود شاید آقای روحانی در سامان دادن به برخی امور موفق نمیشدند. دود این غفلت و خطا اول به چشم خود آقای روحانی رفت و موانعی که همچنان بر سر راه دولت است را میبایست در استانداریها و فرمانداریهایی جستجو کرد که وزارت کشور با انفعالی عجیب با مشورت راه یافتگان مجلس قبلی برگزیده بود و امروز در برخی از استانها و شهرستانها دولت امید و مردم امیدوار از آن متضرر شده اند.
دولت در سیاست خارجی فراتر از انتظار و بسیار خوب عمل کرد اما در داخل میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد و متاسفانه ظاهر امر نشان میدهد که تغییر مثبتی را شاهد نخواهیم بود. آقای روحانی باید در فرصت باقیمانده تا انتخابات 96 که اندک زمانی است تغییرات اساسی در وزارت کشور انجام دهد و تیم اقتصادی خود را قویتر
از مجلس فعلی انتظار شاقی نمیتوان داشت، این مجلس توانایی ورود به مسائل سیاسی بزرگ را ندارد و فراکسیونهای مجلس منفعل و ناکارآمد و برخی از این راه یافتگان باری به هر جهت و اهل زد و بند و لابی گریاند
از این نماید. مردان اقتصادی این دولت توانایی لازم را در بوجود آوردن آرامش اقتصادی و اتخاذ سیاستهای درست و بهبود معیشت مردم ندارند.
امروز را اگر نیک بنگریم آنچه را دولتیان میگویند با آنچه در جامعه میگذرد توفیر بسیار دارد، تورم یک رقمی مورد ادعا در جامعه لمس نمیشود، درست که زمان لازم است تا برخی سیاستها خود را نشان دهند اما نمیتوان از مردم انتظار صبر ایوب داشت و مخالفین هم بیکار ننشسته اند. مخالفین نمیخواهند آقای روحانی تکرار شود و سابقه بیبند و باری و بد اخلاقی سیاسیاشان مشخص و از هر تهمت و دروغی استفاده میبرند تا دولت را ناتوان نشان دهند. نا گفته نماند هستند افرادی که خود را به این دولت و یا اصلاح طلبان وصل میکنند و از دشمنان هم بدتر عمل میکنند، فیشهای حقوقی، مربوط به دولتهای قبل باشد یا نباشد در این دولت سر بر آورده است و افرادی که در دایره اعتدال و اصلاح هستند مبالغ این فیشها را دریافت کردهاند.
کمیسیون برنامه و بودجه مجلس قبلی خواب بود و یا خود را به خواب زده بود و تشکیلات عریض و طویل برنامه و بودجه دولت و وزارت اقتصادی هم در غفلت و یا ناشی و شاید هم بیخیال. شکی نیست که این اتفاق، مغرضانه و برای بدنام کردن دولت و پوششی بر اختلاسهای کلان است ولی نباید از حقیقت گریخت و یا همه چیز را حواله داد به قبل از این دولت. فلان مدير دولتي با اين حجم دريافتي، واقعا چه دردی از این ملت دوا کرده اند و چه نوع کارشناسی دارند که این همه به جیب میزنند و آن کارمند محتاج عائله مند کم درآمد که دولت هنر کرده است و دوازده درصد به حقوقش افزوده! و آن کارگر بینوایی که تا اعتراض میکند به ضرب شلاق تیمار میشود به چه اعتماد کند؟
علاوه بر اینها آقای روحانی در زمینه رفع حصر موفقیتی نداشته و مطمئناً یکی از دغدغههای ایشان آزادی محصورین است و گامهایی هم برداشتهاند اما نتوانستهاند حاکمیت را قانع کنند و بهتر است تلاشهای خود و نتیجه کار را به اطلاع ملت برسانند. رفع حصر میتواند موجب وفاق ملی شود و اعتماد عمومی را باعث گردد، مهندس موسوی را نمیتوان به لحاظ سیاسی و حزبی در جبهه اصلاح طلبان و یا اردوگاه اصولگرایان تعریف کرد. آقای موسوی فراتر از هر دوجریان قرار دارد و منافع ملی ایجاب میکند این حصر هر چه سریعتر شکسته شود و خیال سیاسیون و دانشجویان و مردم آسوده و زمینه برای ایجاد آرامش سیاسی فراهم گردد. برخی از مشکلات در رابطه با خارج و نیز رفع تنگناهای سیاسی و امنیتی به رفع حصر گره خورده است. آقای روحانی ملاحظات را رها کرده و از اقدامات خود در رابطه با حصر با مردم سخن بگوید.
علی ایحال با وجود همه کاستیها دولت در پیشبرد اهداف نظام و توجه به منافع ملی و عزت و سربلندی کشور موفق بوده و تااندازهای از بار مشکلات اقتصادی کاسته است و علت مخالفت و بهتر است بگوئیم دشمنی بدخواهان هم همین موفقیتها است و اصلاح طلبان علیرغم گلایههایی که دارند از ایشان مجدد حمایت خواهند کرد و اصولگرایان منصف هم میپذیرند که آقای روحانی را بعنوان نامزد خود معرفی نمایند.
از مجلس فعلی انتظار شاقی نمیتوان داشت، این مجلس توانایی ورود به مسائل سیاسی بزرگ را ندارد و فراکسیونهای مجلس منفعل و ناکارآمد و برخی از این راه یافتگان باری به هر جهت و اهل زد و بند و لابی گریاند و بعضی رفتار سیاسی و حزبی معقولی ندارند ولی دولت میتواند در امور اقتصادی از این مجلس کمک بگیرد و البته با هشیاری.
آنچه مهم است حل و فصل مشکلات اقتصادی جامعه و کم کردن از بار مشکلات معیشتی مردم است و برای این کار همه باید تلاش کنند از اصلاح طلب و اصولگرا و آقای روحانی میتواند با حمایت مجددی که از ایشان میشود برنامهها و هدف گذاریهای خود را با انتخاب درست مدیران و مشورت با احزاب و جریانهای سیاسی و اساتید و کارشناسان پیش برده و از آلام مردم بکاهد.
پس بکوشیم تا رنجها کم کنیم
دل غمگنان شاد و خرم کنیم
که گیتی نماند و نماند به کس
بی آزاری و داد جوئیم و بس