به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۱۷:۵۳
 
۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۲ ساعت ۱۰:۵۱
کد مطلب : ۱۱۲۸۳۳
روايتي از رهبر ملي شدن صنعت نفت روي صحنه

زخمه تار و زخم «مصدق»

زخمه تار و زخم «مصدق»
گروه فرهنگی-رسانه ها: مصدق و حوادث کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همچنان مبحثی جذاب و بحث‌برانگیز در تاریخ ایران است؛ ازاین‌روست که بازخوانی آن در قالب آثار نمایشی توجه را به خود جلب می‌کند و مخاطبان جست‌وجوگر را به سالن‌ها می‌کشاند. این روزها روایتی تازه از این مرد تاریخ‌ساز و نیز آن دوران خاص تاریخی بر صحنه نمایش تالار وحدت است که کلاژگونه و در ضرباهنگی روزنامه‌وار این سوژه پرکشش را با حضور چهره‌های سرشناس مانند آییش، راد، رضا بهبودی، نرگس محمدی، خسرو احمدی و... بازخوانی می‌کند.

راپورت‌های شبانه دکتر مصدق، عنوان این نمایش است که تلاش دارد نخست‌وزیر خاص ایران را از لابه‌لای تیتر روزنامه‌های آن دوران رصد ‌کند، سیاست‌مداری که معتقد بود آزادی مطبوعات یک امر حتمی است؛ حتی اگر به ضررش بنویسند. حضور ٦٣ بازیگر، خاطره‌بازی با برخی ترانه‌های فولکلور دهه ٣٠ و... نیز از دیگر جذابیت‌های نمایشی این اثر محسوب می‌شود.

نمایش اما با وجود تم سیاسی، ترنمات احساسی و حماسی کم ندارد؛ ازاین‌رو با ترانه نوستالژیک «خوشه‌چین» آغاز می‌شود؛ اثری جاودانه که متن آن با تلاش‌های میهن‌پرستانه مصدق هم‌ساز است؛ خوشه‌چین با صدای محمدرضا منصوری در تاریکی تالار وحدت می‌پیچد تا پرده نمایش بالا رود، این آوازخوان جوان در کنسرت سال ٩٣ خود همین ترانه را در کنسرتش در همین تالار وحدت اجرا کرده بود و این‌بار خوانشی نوین دارد. منصوری می‌گوید: «موسیقی رنگ زمانه دارد و هر ترانه و حتی هر زخمه تار بازتاب‌دهنده دوره‌ای است که هم اهل فن آن را درمی‌یابند و هم در درازمدت اکثریت جامعه متوجه مقصود آن می‌شوند، همین دو ترانه که این شب‌ها در تئاتر مصدق اجرا شد، نمونه‌هایی خوب برای مقصود من هستند؛ آثاری که در اوج تنگناهای سیاسی و خفقان متولد شدند و از اشتیاق ایرانیان به میهن‌شان گفتند و به بیگانگان پیام‌شان را فرستادند. آثاری که در عین بازگویی ناب‌ترین احساسات به وطن، سیاسی و اجتماعی هستند و پیام‌شان را آشکارا به مخاطب می‌رسانند».

او ادامه می‌دهد: «جای چنین ترانه‌هایی نباید خالی بماند، البته آثار درخور توجهی هم این چند ساله خلق شده‌اند که اتفاقا گل هم کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد باز هم نیازمند ترانه‌های ملی میهنی هستیم که هم از منظر ترانه و هم از منظر موسیقایی روح زمانه معاصر را منعکس کنند».

او گفت: «در عصری زندگی می‌کنیم که جهانی‌سازی، همه فرهنگ‌های کوچک‌تر و خرده‌فرهنگ‌ها را می‌بلعد و راز مانایی در چنین هنگامه غریبی حفظ میراث فرهنگی - هنری است، شاید هیچ میراثی ماناتر و منتقل‌‌شدنی‌تر از موسیقی نباشد؛ هنری که وابستگی مکانی و زمانی ندارد و با یک کلیک می‌توان آن را به اقصا‌نقاط دنیا تسری داد. موسیقی ایرانی پتانسیل‌های بالایی برای جذب مخاطب دارد و حیف است در این روزگار که هر کشور در حال استیفای سهم خود از فرهنگ جهانی است از گسترش موسیقی کشورمان غافل بمانیم».

منصوری درباره لزوم ساخت موسیقی برای تئاترهای روی صحنه می‌گوید: «حیف است تئاترهایی روی صحنه می‌روند که برای‌شان موسیقی ساخته نمی‌شوند؛ چون ارائه موسیقی در خلال یک اثر نمایشی، تأثیرگذاری درخور توجهی دارد که نباید از آن غافل شد. از کمبود بودجه هنر نمایش باخبرم و می‌دانم بخش بزرگی از خلأ موسیقی در آثار نمایشی، ریشه در همین بی‌پولی دارد، بنابراین ابراز امیدواری می‌کنم با ترمیم این مهم، در مسئله موسیقی در تئاتر‌ها گشایش معناداری رخ دهد.
منصوری که سال ١٣٩١ با آلبوم موسیقی سنتی متفاوت «ترانه شو فریاد مرا»، خود را به جامعه هنری معرفی کرده معتقد است. «مدت‌هاست در سینما، آهنگ‌سازی برای فیلم به یک باور بدل شده است، اما این نیاز در تئاتر کشورمان جدی گرفته نشده، اکثریت تئاترها با موسیقی انتخابی پیش می‌روند که جای افسوس دارد و امیدوارم این نقص به‌زودی برطرف شود».

اما از موسیقی که بگذریم، درخشش فرهاد آییش در نقش مصدق نقطه عطف این نمایش است. آییش که به دلیل قد بلند، لاغری و صورت کشیده شباهت‌های ظاهری درخور توجهی به دکتر مصدق دارد، به لطف بازی زیبا، صداسازی و نیز بهره‌مندی از وسایل شخصی مانند عصا، بارانی بلند و عینک، خود را به‌ عنوان مصدق به مخاطب می‌باوراند.

آییش با تأکید بر حساسیت‌های بسیار این نقش گفت: «پیداست ایفای نقش مصدق با توجه به‌ خصوصیات بارزش دشوار است و وقتی این کار دشوارتر می‌شود که بدانید سالمندانی هستند که او را از نزدیک دیده‌اند؛ مادر من هم که البته مدت کوتاهی است در قید حیات نیست، در دادگاه مصدق حضور داشته و خاطراتی را از آن نقل می‌کرد؛ این به معنای شناخت از یک شخصیت معاصر تاریخی است که چالش بازی‌کردن به جای او را زیاد می‌کند و باعث می‌شود من هم ترس داشته باشم و هم انگیزه».

او افزود: «مطالعاتی در رابطه با این شخصیت داشته‌ام و سعی کرده‌ام او را درون خودم ببینم و بعدش آن را بر صحنه نشان دهم». ایرج راد در این نمایش ایفاگر نقش «روزولت» است. طراحی حرکت برای او چنان است که معمولا از بالای یک میز به کودتاچیان امر و نهی می‌کند؛ اوست که برای سقوط دولت مصدق حاضر است برای هر تیتر پنج دلار و برای هر عکس دو دلار بپردازد؛ راد درباره این نمایش می‌گوید: «زمانی که متن را خواندم، اول از همه به دنبال آن بودم که ببینم اتفاقات آن نزدیک به واقعیت است یا نه؛ اینکه این رویدادها در آن تاریخ بوده یا نه. شاید افرادی که حدود ٨٠ سال دارند، آن زمان و وقایعی را که رخ داده به خاطر بیاورند. من نمایش‌نامه را متنی دیدم که به‌دور از مسائل سیاسی و بیشتر اجتماعی است. هیچ نگاه تأییدکننده‌ای به سویی نداشته و از شکلی واقع‌گرایانه و تحلیلی برخوردار است. این مسئله از نظر من مهم بود».

«راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» تا بیستم مرداد ساعت ١٨ در تالار وحدت روی صحنه خواهد بود؛ نمایشی که هم‌زمان با بازسازی صحنه‌هایی از زندگی قهرمان ملی صنعت نفت، خاطراتی از تهران از پیچ شمیران تا سی‌تیر و... را تصویرسازی می‌کند که برای خودش خاطره‌بازی جذابی است.
مرجع : روزنامه شرق