محمد توکلی
گروه سیاسی: از اواخر تابستان 84 و سفر احمدینژاد به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل معنای حضور در این نشست در ایران تغییر کرد و این سفر در اذهان بسیاری، جدیتر از آن چیزی که در واقع هست شد. با تغییر دولت هم آن نگاه به این موضوع تغییری نکرد و رییسجمهور روحانی هم با وجود اکراه اولیه برای عزیمت به این سفر حضور در آن اجلاس را به شکل هر سالهترجیح داد و حالا در سال چهارم ریاستش چهارمین سفر به مقر سازمان ملل را تجربه کرده است. این زیاده از حد جدی گرفتن این سفر فقط از یک جهت میتواند توجیه پذیر باشد و آن، کشوری است که مقر سازمان ملل در آن واقع است.
به این معنا که بخشی از مسئولین به درستی خواهان تغییر در وضعیتی هستند که چهار دهه در روابط ایران و امریکا وجود دارد و حضور در نشست سازمان ملل بهانهای است برای حضور در امریکا و تلاشهای مستقیم و غیر مستقیم برای تغییر در این وضعیت. اگر این سفر را با چنین نگاهی بنگریم آن گاه این بیش از حد جدی گرفتن اجلاس سالانه سازمان ملل قابل درک خواهد شد و اینکه ایران علاقه مند است که بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر حتما هر ساله در سطح رییسجمهور در آن شرکت کند قابل فهمتر میشود.
اما مشکل اساسی این جاست که این سفرها نتوانسته است هیچ تغییری در این وضعیت ایجاد کند و بهتر آن است که مشکل را در جای دیگری جست و جو کنیم. چه بخواهیم چه نخواهیم بخشی از مسئولین جمهوری اسلامی که تعدادشان کم هم نیست این دوری از میز مذاکره و قهر چهل سالهی دو طرف را خلاف منافع ملی میدانند و گاه در خلوت و گاه در جلوت، گاهی با زبان اشاره و گاهی با صراحت، زمانی از طریق رسانه هایشان و زمانی دیگر از زبان مشاورانشان این مسئله را عنوان میکنند. پس مشکل از کجاست که با وجود چنین نگاهی در بین برخی از مسئولان این قطارِ تغییر به حرکت نمیافتد؟
برای پاسخ به این سوال میشود نگاهی به مسیر رسیدن به برجام انداخت، آن جا که بخشی مسئولین در دولت سابق به درستی پیشنهاد مذاکره مستقیم با امریکا را مطرح کردند و بعد از رایزنیهای بسیار، تایید رهبری نظام و شورای عالی امنیت ملی را گرفتند. البته با وجود این تایید باز هم کار به درستی پیش نرفت تا در انتخابات92 مردم با صدایی رسا آن چه میخواهند را با رای شان اعلام کردند و از آنجا به بعد بود که کم کم نور امید در مسیری که به بن بست رسیده بود دیده شد و در نهایت یکی از مسائل مهم اختلافی بین دو کشور با مذاکره و توافقی برد – برد حل شد. دربارهی مسائل دیگر هم باید همین مسیر را طی کرد؛ رایزنی در سطوح بالای مملکت با اتکا به رای و خواست اکثریت. امکان این که چنین شیوهای سبب تغییر در وضعیت روابط ایران و امریکا شود قطعا بیش از سفرهای سالانه به بهانهی سازمان ملل و حضور در اندیشکدهها و تلفنبازی است.