به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۵:۳۵
 
۴
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۴ ساعت ۱۵:۰۰
کد مطلب : ۱۲۱۳۳۰

راه‌های پیش روی اوباما و روحانی

گروه سیاسی: مجلس سنای آمریکا با اکثریت آرا طرح ظالمانه قانون «داماتو» را علیه ایران امضا کرد. به این ترتیب تمدید قانون تحریم‌ها علیه ایران (داماتو) برای یک دوره ۱۰ ساله دیگر تصویب شد. اکنون از یک‌سو در فرصتی کمتر از ۱۰ روز باراک اوباما، رئیس‌جمهوری حال حاضر آمریکا باید تصمیم نهایی را بگیرد که این طرح را امضا یا وتو کند و از دیگر سو حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران باید برابر اقدام آمریکاییان، رفتار متقابلی را انجام دهد.
روزنامه «فرهیختگان» افزوده است: سؤال این است که رؤسای‌جمهور ایران و آمریکا چه رفتاری درباره برجام خواهند داشت؟ به‌هر صورت برجام از یک‌سو میراث روحانی است و از دیگرسو میراث اوباما خوانده می‌شود و هر دو نفر مرتباً از مزایا و پایبندی به آن سخن گفته‌اند. طبیعی است که با این شوک جدی که به برجام وارد شده، هر دو طرف باید فکری به حال آن بکنند. 

راه پیش روی اوباما چیست؟

بنابر آنچه کاخ سفید اعلام کرده و نیز آنچه متصور است، رئیس‌جمهوری آمریکا ناگزیر به تایید تحریم‌های ۱۰ ساله است. حتی اگر او این طرح را وتو کند و خود را در روزهای پایانی ریاست‌جمهوری، مقابل نمایندگان و اعضای سنا قرار دهد باز این کنگره و سناست که باید تصمیم نهایی را بگیرند. اوباما راهی جز امضا ندارد. اگرچه ممکن است از ترفندهایی استفاده کند که این تحریم‌ها را بی‌اثر کند اما از آنجا که او در حال رفتن و ترامپ در حال نشستن بر صندلی کاخ سفید است، نباید چندان چشم‌انتظار آمریکایی‌ها بود؛ کما اینکه دل بستن به آنها کمکی به ما نخواهد کرد.

راه پیش روی روحانی چیست؟

رئیس‌جمهوری ایران در حال حاضر شاید در وضعیت دیگری قرار دارد. او نیز باید از میراث خود دفاع کند؛ اما از دیگرسو عده‌ای در داخل کشور عقیده بر این دارند که اکنون بهترین فرصت برای آن است که ایران زیر تعهد خود بزند و به بهانه اقدام خصمانه آمریکایی‌ها، روحانی در پاره کردن برجام پیش‌قدم شود. این خواسته بخشی از منتقدان روحانی است. کسانی که از روحانی در انتخابات شکست خوردند و ساز مخالف را علیه او کوک کردند و برجام را بی‌نتیجه و تحریم‌ها را ماندگار می‌دانستند، امروز روحانی را در شرایط سختی قرار داده‌اند که باید اقدام متقابلی علیه آمریکا صورت دهد. گروه دیگری هم هستند که چشم بسته‌اند و دل خود را به آمریکا گره زده‌اند و می‌گویند هیچ اتفاقی نیفتاده است و ایران اصلا نباید موضعی اتخاذ کند. اینان که دلباخته آمریکا هستند اگرچه محدودند اما به اتکای رسانه‌ها و تریبون‌های خارجی و سایت‌های مختلف تلاش می‌کنند نظر خود را به کرسی بنشانند.

دولت چه باید بکند؟

به نظر می‌رسد در این میان نظر دیگری هم هست؛ صدایی معقول که میان دعواهای سیاسی مرسوم کمتر شنیده می‌شود. درواقع اصل خردورزی به شما یادآور می‌شود که باید در همه حال از هیجانات کاذب پرهیز کنید. در گرداب هیجانات ممکن است در ابتدای امر شیرین جلوه کند اما از آنجا که ذات گرداب، نابودی و فرودادن داشته‌های موجود است، خردورزان تاکید می‌کنند تا جایی که می‌توانید از هیجانات دوری کنید؛ هرچند این امر در ابتدا برای شما سخت و ناگوار باشد اما قطعا شیرینی نتیجه، سختی راه را از یک‌سو هموار می‌کند و از دیگرسو خاطره بد آن را از بین می‌برد.

در وضعیت موجود به نظر می‌رسد باید توجه کنیم که آمریکا یک عضو از اعضای برجام بوده و اگر بدعهدی صورت گرفته، از سوی آنها صورت گرفته است. بنابراین ما در حال حاضر به جای آنکه به دنبال رفتار متقابل تند و تیز باشیم بهتر است به فکر یار جمع کردن علیه آمریکا باشیم. ما باید بلوک‌هایی از قدرت مقابل آمریکا تشکیل بدهیم. چه آنکه طی سال‌های آینده نیز ما با ترامپ به مشکل برخواهیم خورد، پس لازم است به جای آنکه خود را در دیوار محصور کنیم دور آمریکا دیواری از بی‌اعتمادی بکشیم و آنها را محدودتر و تصمیمات سیاسی آنها را بی‌اثرتر کنیم.

این روزها اتحادیه اروپا با ما همسوتر از سال‌های قبل است. یک پایه برجام هم آنها هستند و برجام میراث آنها نیز به شمار می‌آید، پس باید با یک دیپلماسی سنجیده و خردورزانه بدون رفتارهای هیجانی به این سمت و سو حرکت کنیم که یاران بیشتری برای خود بیابیم. این دور از انتظار نیست و زمینه‌های تحقق آن بیش از هر زمان دیگری وجود دارد.