از سوی دیگر اگر به ضرورتهای مدیریتی هلال احمر نگاهی دقیقتر داشته باشیم، هلال احمر از آن دست سازمانهایی است که بدون شک بخش اعظمی از مأموریتها و وظایفش در شرایط و وضعیتهای بحرانی تعریف میشود. بحرانهایی که دارای شرایط ویژهاند و در اکثر اوقات نمیتوان آنها را پیشبینی کرد. آثار مخرب یک بحران باعث میشود مردمی که تا قبل از آن، نیازمند کمک نبودند، به محض وقوع بحران محتاج یاری و امداد باشند.
در شرایط بحرانی، تصمیمگیریها برای کاهش آثار مخرب و سامان بخشیدن به اوضاع، ویژگیهای خاصی را طلب میکند، چراکه در این وضعیت معمولاً اطلاعات ناقصی از شرایط در اختیار مدیران قرار دارد و از سوی دیگر زمان برای تصمیمگیری بسیار محدود و فشرده است.
با این حال غیرقابل پیشبینی بودن بحرانها به معنای آن نیست که نتوان تمهیداتی برای مواجهه با بحرانهای احتمالی در نظر گرفت؛ اما چنینی تمهیداتی نیازمند مدیریتی کارآمد، چابک و البته بهرهمند از دانش است.
حال جمعیت هلال احمر بنا بر وظایف حاکمیتی که بر عهده دارد باید در مواقع بروز بحرانهایی نظیر سیل، زلزله و جنگ و دیگر بحرانها، در داخل و خارج مرزها به امدادرسانی و خروج مصدومان و قربانیان این حوادث کمک کند که بخش مهمی از این وظایف توسط نیروهای داوطلب و جوانانی انجام میشود که زیر چتر هلال احمر، با اقدامات بشردوستانه و انسانی همراه میشوند تا در شرایط بحرانی یا پیشگیری از بحرانها، نقش مؤثری را ایفا کنند. به همین دلیل است که اداره امور جوانان این جمعیت و توسعه مشارکت جوانان در تصمیمگیریها و فعالیتهای مربوط به آنها و همچنین تربیت و آموزش جوانان به منظور آماده ساختن آنها در انجام خدمات امدادی و عامالمنفعه، از جمله اهداف خاص هلال احمر تعریف میشود.
با چنین اوصافی، اگر دوباره به بحث نخست این نوشتار بازگردیم، باید تأکید کنیم که مدیریت در وضعیت بحران متفاوت از مدیریت در شرایط عادی است. بنا به تعاریف آکادمیک، فرآیند پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالمسازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران میگویند. در واقع مدیریت بحران، علمی کاربردی است که با جمعآوری اطلاعات از بحرانها، تحلیل روی این اطلاعات را انجام میدهد تا بهوسیله آن بتوان یا از بروز دوباره بحرانها جلوگیری کرد یا در صورت بروز بحران، اثرات مخرب آن را کاهش داد و با آمادگی لازم، اقدام به امدادرسانی سریع، مؤثر در جهت بهبود اوضاع کرد.
چنین تعاریفی از مدیریت بحران و البته با نگاهی به وظایف و مأموریتهای جمعیت هلال احمر و شاخصهای بهرهمندی از نیروهای جوان برای انجام این مأموریتها، بیش از هر چیز مؤلفههای مدیریت ارشد این سازمان را ترسیم میکند.
حالا در روزهایی که بحث انتخاب دبیرکلی هلال احمر مطرح میشود، توجه به شاخصهای فوق میتواند چشمانداز امیدوارکنندهای را برای انجام مأموریتها و وظایف این سازمان تداعی کند.
در واقع با توجه به شاخصهای تشریحشده برای مدیریت بحران و البته وظایف هلال احمر، گزینهای میتواند همسو با این شاخصها و وظایف، موفق عمل کند که علاوه بر سابقه حضور در عرصههای مدیریتی و تجربه فعالیت در این سازمان، از دانش کافی برای نوآوری، خلاقیت و البته توانمندسازی نیروهای این جمعیت برخوردار باشد و بتواند میان ایدهها و دانش نخبگان کشور با نیروهای عملیاتی و جوان، پیوندی کاربردی ایجاد کند. چنین هدفی میسر نمیشود مگر آنکه این مسئولیت به نیروهایی واگذار شود که همزمان از دانش کافی برای مدیریت بحران، نیروی جوانی برای حضور مستمر و خستگیناپذیر در موقعیتهای تصمیمگیری بحرانی و البته سابقه حضور در هلال احمر و تسلط به مأموریتها و وظایف این نهاد و همچنین تحصیلات مرتبط با وظایف اصلی هلال احمر برخوردار باشد.