به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۴:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۹ ساعت ۱۱:۲۸
کد مطلب : ۱۲۳۸۰۷
ضرورت تقویت آموزش‌های فنی‌و حرفه‌ای

راهکار نادیده اشتغال

دکتر محمدرضا عبدالله‌پور
روزنامه بهار
با ورود آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای به عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و آموزشی، این آموزش‌ها و نهادهای متولی آن به عنوان یکی از کارگزاران اصلی توسعه در کشورهای درحال توسعه، معرفی شده‌اند. در تمامی اسناد و برنامه‌های توسعه‌ای، این آموزش‌ها به عنوان عامل خیزش اقتصادی معرفی شده که بخش‌های اقتصادی و صنعتی از آبشخور آن‌ها ارتزاق می‌نمایند. بنابراین سازمان‌ها و نهادهای متولی آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای، برنامه‌ها و اسناد استراتژیک خود را برای بازه‌های زمانی تا سال 2025-2030 مشخص می‌نمایند که این اسناد،  نقشه راه کشور جهت آموزش‌های مهارتی منتج به شغل، با نگاه به متغیرهای درونزا -برونزا، بازار کار و ملزومات جهان پساصنعتی و شغل‌های جدید است.

Rلزوم تدوین استراتژی توسعه مهارت‌های ملی
تعریف، تدوین و اجرای استراتژی توسعه مهارت‌های ملی، رکن رکین سیاست‌گذاری مهارتی است. از سویی توانمند نمودن اقشار جامعه در تمامی سطوح و بسترسازی اشتغال، ذاتی آموزش‌های فنی و حرفه‌ای است. در ضرورت اشتغال باید عنوان نمود که اشتغال بخشي از پازل توسعه و پيشرفت كشور است،اشتغال نيازمند نگرشي سيستمي و مشاركت همه مسئولان و ذي‌نفعان اعم از کارگر و کارفرما بوده و بايد به اين مهم توجه شود.از سویی  متغير اشتغال يك ويژگي منحصر به فرد بوده و متغير وابسته است وعناصر مختلفي در متحقق شدن آن دخیل هستند.این متغیرها البته نباید به صورت تاخيري عمل نمایند که از اين جهت بايد همه دستگاه‌ها و ارگان‌ها و اجزاي حاكميت به روند اشتغال توجه كنند.

Rتعریف آموزش فنی و حرفه‌ای
به طور کلی آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای به مثابه یک واژه جامع به جنبه‌های فرآیند آموزشی درگیر با تکنولوژی و علوم مرتبط با آن، مهارت‌های عملی، نگرش، فهم و دانش وابسته به حرفه و شغل در بخش‌های متفاوت اقتصادی و زندگی اجتماعی اشاره دارد. در نگاه دیگر، آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، مهارت‌هایی را که مستقیما با شغل و یا یک حرفه خاص مرتبطند به گروه‌های هدف خود یاد می‌دهد.اهمیت این آموزش‌ها را باید اولا در ارتباط مستقیم  آموزش و اشتغال و ثانیا، کمک به سیاست‌های اقتصادی دولت جهت مولد نمودن دهک‌های پایین جامعه از لحاظ مهارتی می‎باشد.  آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای در تمامی کشورها، حتی کشورهای لیبرال که سطوح مختلف آموزش را خصوصی نموده‌اند، آموزش‌هایی دموکراتیک، همگانی و عمومی است و از آن‌جا که سازه‌ای چپ‌نما دارد، متعلق به اقشار فرودست اقتصادی است، لذا کنش حداکثری بخش خصوصی، برون‌سپاری حاکمیتی–تصدی‌گری را در این عرصه نپذیرفته و همچنان دولتی است.

Rآموزش فنی و حرفه‌ای در ایران
متاسفانه در بازه زمانی سال‌های گذشته، سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور، بدون راهبردی آینده‌نگر و کم اطلاع از فلسفه و ماموریت آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، روند را از جهت اصلی  منحرف و با ورود به میدان‌های آموزشی مانند برون سپاری غیرعقلانی و ورود کارآفرینان غیرمولد و طرح‌های هزینه‌بر، این سازمان را با یک افت آموزشی -  انگیزه‌ای مواجه نمود که  نمود آن کماکان محسوس و مشخص است. بنابراین و با توجه به گروه‌های هدف این آموزشها که طیف‌های کم‌برخوردار را شامل می‌شود، پرولتاریزه نمودن حداکثری این آموزش‌ها و دوری از رویکرد برون‌سپاری و کارآفرینی، این سازمان را به جایگاه اصلی خود یعنی یک سازمان با جهت کنش در میدان‌های صنعتی، خواهد رساند. تجربه کارآفرینی در سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور در سال‌های اخیر نشان داده که با نگرش بورژوامآبانه این طیف، کلیت سازمان، منتفع نخواهد شد، چرا که کنشگری کارآفرینان در بخش پارازیتی خدمات و نه صنعت بوده است.

Rلزوم رویکرد انتقادی در آموزش عالی
رویکرد انتقادی به آموزش عالی در اینجا و در این بازه زمانی می‌تواند رهگشا باشد. با شاخص‌هایی که در ذیل برای آموزش عالی برمی‌شماریم، نظام آموزشی فنی و حرفه‌ای نباید به بازتولید نابرابری‌های سرمایه آموزشی – اقتصادی کمک نماید. کارکردگرایی در آموزش عالی، گم شدن استقلال فکری و خلاقیت‌های واقعی و از طرف دیگر،  نظام‌های رسمی آموزشی با ایجاد سلسله‌مراتب‌های دیوان‌سالار، معرفت را به انحصار خود درآورده‌اند و از این رو است که این آموزش‌ها با نگاهی هژمون و فرادست،  آموزش‌های فنی و حرفه‌ای را حاشیه‌ای می‌نمایند. پیشنهاد عملیاتی در این مورد این است که  به جای موسسات معطوف به آموزش عالی منتج به مدارک رسمی  در سازمان فنی و حرفه‌ای،  باید دفتر مطالعات تجزیه و تحلیل شغل شکل گیرد چرا که در رویکردهای پست مدرن به پدیده اشتغال باید تفکیکی بین حرف تخصصی فنی که بعضی از آن‌ها به مشاغل نزدیک‌تر هستند و نیز حرف تکنولوژیکی و فناوری که قرابت بیشتری با سطوح عالی دارند قائل شد.

به علاوه باید تفکیکی قائل شد بین حرفه‌های خودآیند و خودجوش که کمتر علمی هستند و برای انجام دادن آن‌ها حتی نیازی به تحصیلات دانشگاهی نیست که از آن جمله‌اند مدیریت بازرگانی و اداری و حرفه‌هایی که مستلزم تحصیلات دانشگاهی و آمادگی عمل دقیق و بی‌نقص هستند همانند مشاغل بهداشتی و نهایتا اینکه فرق دیگری باید قائل شد بین حرفه‌هایی که با فرهنگ در ارتباط هستند و خدمات تخصصی معین و مشخص.بازنگری در منشا حرفه‌های تخصصی جدید و نظام‌های آموزشی فنی و حرفه‌ای ما را با مشکلات مشاغل در جهان امروز مواجه می‌کند و بدین ترتیب طبقه‌بندی مشاغل و تحلیل شغل بر اساس نوع کار امری ضروری به نظر می‌رسد.  

Rآموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای و سامان‌مندی یارانه‌ها
حتی می‌توان رد پای آموزش‌های فنی و حرفه‌ای را در سامان‌مند و جهت‌دار نمودن یارانه‌های پرداختی مشاهده نمود. آموزش‌های مهارتی سازمان آموزش فنی‌وحرفه‌ای امری موثر در زمینه جرح و تعدیل سیاست پرداختی  يارانه‌ها در یک بازه زمانی درازمدت  و جایگزینی آن با ابزار توليدی که باید  در اختيار افراد قرار گیرد است.می‌توان مردم را در فرآیند تولید، مولد ساخت. در نگاهی دیگر و از بعد کارویژه برون مرزی آموزش‌های فنی و حرفه‌ای می‌توان گفت که اشاعه  آموزش‌های فنی و حرفه‌ای  پارادایمی مغفول  است که مفاهیم، الگوها و ساختارهای پیشین مربوط به آموزش و دانش را دستخوش تغییر قرار داده است و ضرورت دارد در دستور کار سیاستی نظام اقتصادی  قرار گیرد.

باید عنوان نمود که اهمیت آموزش‌های مهارتی در افزایش تولید و بهره‌وری  واضح است؛ چرا که جامعه صنعتی امروزی در سطحی از صنعت قرار دارد که با جوامع سابق به طور کلی تفاوت دارد. بدین سبب باید گفت که اگر در برنامه‌های توسعه اقتصادی وصنعتی کشور، ضرورت آموزش فنی کارگران و ارتقای سطح مهارت افراد چنانکه باید مورد توجه قرار نگیرد توسعه صنعتی و پیشرفت تولید در سطح خواهد ماند و نیازمندی‌ها به قدرت‌های بزرگ صنعتی پابرجا خواهند ماند. برای برون رفت از این وضعیت یعنی رسانیدن سطح تولید و اقتصاد کشور به کشورهای بزرگ صنعتی، ضرورت ایجاب می‌نماید که اولا  نیروی انسانی مورد  نیاز صنایع در مدت کوتاهی تامین شود. ثانیا برنامه‌های آموزشی براساس نیازهای موردی صنایع تنظیم گردد و ثالثا تمام کارگران شاغل امکان تطبیق مهارت‌های خود را با تکنولوژی جدید که پیوسته در حال پیشرفت و تکامل است را داشته باشند. باید اشاره نمود که علی‌رغم زحمات بسیار در سامان‌مند نمودن این آموزش‌ها توسط متولیان ذی‌ربط، به دلیل عدم تعریف مشکل واقعی که همان تک کارکردی بودنآن به دلیل عدم وجود سیاست‌گذارهای حرفه‌ای و نبود دستور کار راهبردی و  فقر چارت سازمانی بوده، نیاز به بازتعریف و باز خوانش در کارویژه‌ها ی این آموزش‌ها، ضرورتی اجتناب پذیر است.

Rبی‌توجهی افراد به آموزش
کم اهمیتی جوانان به آموزش‌های رایگان و مولد فنی‌وحرفه‌ای هم از دغدغه‌های مدیران ارشد سازمان در سال‌های اخیر بوده که البته راهکاری برای آن اتخاذ نشده و هم اکنون هم مراکز آموزشی فنی و حرفه‌ای فاقد کارآموز هستند و یا با ریزش کارآموز مواجه‌اند. دلیل این امر را باید در عدم شناسایی گروه‌های هدف دانست. به طور کلی در این آموزش‌ها و دردو سطح فردی و نهادی باید میدان این آموزش‌ها را گسترده نمود.  
Rسطح فردی
•ترک تحصیل کنندگان واخراج شدگان از مدرسه
•علاقه‌مندان به آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و کاربلدی
•جویندگان کار و افراد دارای مشاغل نیمه وقت
•کارگران کم مهارت در بخش‌های رسمی وغیر رسمی
•صاحبان شرکت‌هایی با اندازه‌های خرد،کوچک و متوسط
سطح ملی و نهادی
•در سطح دولتی، وزارتخانه‌های دولتی،به‌طور کلی وزارت آموزش وپرورش یا وزارت تعاون و سازمان‌های تابعه آن.
•در سطوح منطقه‌ای ومحلی،مراجع مختلف محلی در صورتی‌که صلاحیت وشایستگی مناسب وتوان مالی برای اجرای تدابیر و اقدامات را داشته باشند.
•نهادهای مربوط به متحدان اجتماعی با نمایندگی بر پایه برابری،برای مثال آموزش فنی وحرفه‌ای ملی وآژانس‌های کاریابی.
•سازما‌ن‌های تجاری از قبیل اتاق‌های بازرگانی، اتحادیه‌ها و انجمن‌هایی که مشارکت و حمایت آن‌ها کمکی برای تضمین نیازهای بخش خصوصی است.
•بخش دولتی،خصوصی و موسسات  نیمه خصوصی، ارائه‌کنندگان آموزش حرفه‌ای وسرویس‌های مشاوره‌ای واشتغال در بازار کار.
•بنگاه‌های کسب و کار و ذی نفع در ارائه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای.
از فرازهای فوق می‌توان نتیجه گیری ذیل را به عنوان یک توصیه سیاستگذاری ارائه و آسیب‌شناسی استراتژیک سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای را در دوبعد درون سازمانی و برون‌سازمانی، تشریح نمود :
الف: درون سازمانی:عدم  وجود  سند استراتژیک آموزش‌های فنی‌وحرفه‌ای که ماموریت، چشم انداز و رسالت سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای برای آینده را مشخص نماید.
ب : برون سازمانی: دیده نشدن اهداف سازمان به عنوان «کارگزار توسعه»در برنامه‌های توسعه‌ای مانند «برنامه ششم توسعه» و یا «اسناد اشتغال در کشور»، دو نقیصه فوق را می‌توان در «گردش بی‌منطق در سیاست‌گذاری‌های سازمان»  و «فقر مدیریت حرفه‌ای و استراتژیک در سازمان» جستجو کرد.  اما سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور جهت برندسازی و داشتن یک گفتمان مهارتی که عدم وجود این گفتمان بزرگترین ضربه بر پیکره آن در حیات سازمانی‌شان بوده، نیاز به عملیاتی نمودن متغیرهای استراتژیک جهت آینده این آموزش‌ها دارد که این متغیرها در چهار سطح، مهارت‌های ارتباطی، رهبری، مدیریت دانش و تجاری همراه با  شاخص‌های عملیاتی به شرح ذیل است: (این متغیرها درونزا و در بعد سازمانی است)