به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ - ۱۹:۲۷
 
۷
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۰۹ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۱۲۴۴۴۱
اسماعیل کهرم در گفتگو با «بهار»:

آتش‌نشانان را «گوشت جلوی توپ» کردیم

آتش‌نشانان را «گوشت جلوی توپ» کردیم
می‌گل هشترودی
روزنامه بهار
پس از وقوع فاجعه پلاسکو ابعاد مختلفی از این بحران مورد توجه رسانه‌ها، مردم و مسئولین قرار گرفت. اما در این میان گویی تبعات زیست‌محیطی بحران و اثراتی که گردوغبارها و آزبست‌های برآمده از آوارهای پلاسکو می‌توانند بر روی سلامتی شهروندان و به‌ویژه امدادگران داشته باشند نادیده گرفته شد. در این زمینه با دکتر اسماعیل کهرم فعال محیط‌ زیست و استاد دانشگاه که  مشاور رئیس سازمان محیط‌ زیست هم هستند به گفتگو نشستیم.
***
نظر شما راجع به حادثه پلاسکو چیست؟
ریزش ساختمان پلاسکو یک فاجعه بود، من به یاد دارم وقتی این ساختمان تازه ساخته شده بود مردم ایران دسته دسته به دیدنش می‌رفتند، بالاخره در آن زمانی که همه  خانه‌ها ویلایی بود و زمینی، ساختمانی هفده طبقه ساخته شده بود که اسم آن نیز پلاسکو بود و به هر حال تحولی بود در ایران.  به همین دلیل همه‌  مردم با اشتیاق می‌رفتند تا شاهد این تحول عظیم باشند. این موضوع مقدمه برج‌سازی و برج‌‌نشینی درایران  بود و حالا از بین رفتن آن به هر دلیلی،  باعث می‌شود قسمتی از پیشینه ایران محو شود. باید این را مد نظر قرار داد که حتی برج‌های دو قلو هم نتوانستند در برابر آتش مقاومت کنند چه برسد به ساختمان پلاسکو که این همه سال از ساخت آن گذشته بود و احیایی نیز در آن صورت نگرفته بود.
فکر می‌کنید فاجعه پلاسکو چه تاثیری در آلودگی هوای تهران داشته باشد؟
در پلاسکو 563 واحد تجاری وجود داشت که به جز جنس‌های درون مغازه، جنس هایی نیز در راهرو‌ها انبار شده بود  و همچنین خیلی از این مغازه‌ها تولیدی بودند. در واقع پلاسکو انباری بود از اجناس مختلف، به طوری که بنا به شنیده‌ها بازار پارچه تهران پس از سوختن پلاسکو، به دلیل از بین رفتن این همه جنس و پارچه متزلزل شده است، حالا این را در نظر بگیرید که با گذشته یک هفته از آن واقعه هنوز هم درطی آوار‌ برداری از زیر آوارها دود بلند می‌شود یعنی در واقع آتش در زیر آوارها هنوز هم وجود دارد. همه‌ی این دودها که فقط خدا می‌داند حاصل سوختن چه اجناسی است به هوای تهران اضافه می‌شود، در واقع پارچه ها، پلاستیک‌ها یا حتی اجناسی که اساسا نباید سوخته بشوند مانند باتری‌های موجود در این ساختمان، از باتری‌های معمولی گرفته تا باتری موبایل یا حتی یخچال هایی که در این محل وجود داشته و حالا گازهای مختلف خود را رها می‌کند، به طور قطع دود  و گاز ناشی از آن‌ها یک تاثیر بسیار بد بر روی انباشته دود‌های آلاینده هوای تهران  و ریه‌  مردم خواهد گذاشت. مسلما این موضوع در آلودگی هوای تهران بسیار موثر است و با وجود این الان شنیده می‌شود که این ساختمان چندین تن آوار داشته که همه‌  آن نیز قابل اشتعال است کما این‌که هنوز هم در حال سوختن است و تاثیر بسزایی در آلودگی هوای تهران دارد.
تاثیر بلند مدت این فاجعه در روند محیط‌زیست چگونه است؟
 اگر ما شاهد تحرکات جوی باشیم باعث می‌شود که این انبوه دود  و آلودگی پراکنده شده و از بین برود اما از آن‌جایی که ما همیشه در آسمان تهران و کلانشهر‌ها شاهد آلودگی هستیم پس نمی‌توان پیش بینی کرد که به طور قطع این آلودگی‌ها توسط تحرکات جوی از بین خواهد رفت اما اتفاقات جوی مثل باد یا طوفان‌ و باران، تگرگ و برف این آلودگی‌ها را شسته و به درون جویبارها خواهد برد که از این طریق وارد سفره آب زیرزمینی خو اهد شد. اما مخرب‌ترین آثار آن، این است که آوار‌ها و نخاله‌های حاصل از آن که به هزاران تن رسیده است کجا ریخته می‌شود؟ معمولا آن‌ها را در مسیر رودخانه‌ها می‌ریزند. یعنی در واقع همان مسیری که در زمان ایجاد سیل آب رودخانه قرار است از آن مسیر به دریاچه‌ای یا دریایی ریخته شود. اما آیا می‌دانند ریختن این همه بار در بستر رودخانه چه پیامدی خواهد داشت؟ اگر خاطرتان باشد چند سال  پیش در یک شرایط این چنینی، در زمان ایجاد سیلاب در مسیر مشخص خود حرکت نکرده بلکه به سمت ساختمان‌های ساحلی حرکت کرد، در واقع آثار دائمی و تاثیرات بلند مدت آن به این بستگی دارد که این آوار کجاها تخلیه شده باشد. این که رودخانه‌ها از مسیر خودشان خارج شوند بیشترین آسیب را خواهد زد، در حال حاضر مسیر سفید رود 500کیلومتر از مسیر اصلی خود انحراف پیدا کرده است چون از بستر این رودخانه شن و ماسه و مصالح ساختمانی استخراج کردند. انحراف مسیر رودخانه‌ها یکی از دلایلی است که بیشترین آسیب‌های محیط‌زیستی را سبب می‌شود.
در حادثه 11 سپتامبر گفته می‌شود که اکثر امداد گران و آتش نشانان دچار سرطان شده‌اند آیا امکان آن وجود دارد که این اتفاق برا ی آتش نشانان ما نیز رخ دهد؟
به این نکته باید توجه کرد که خیلی از آتش‌نشان هایی که سر صحنه حضور دارند و بدون هیچ‌گونه ماسک مخصوص  این دود‌ها و هوای مسموم را تنفس می‌کنند در آینده به خیلی از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های ریوی مبتلا خواهند شد. آن چند نفری هم که در بین این جمعیت آتش‌نشانان از ماسک استفاده می‌کنند، ماسک‌هایی است که در بازار می‌توان تهیه کرد و کارایی خاصی حتی در مقابل آلودگی هوا هم ندارد چه برسد به این نوع آلودگی ها. سؤال من این است که آیا واقعا بودجه برای تهیه لوازم و تجهیزات مورد نیاز از جمله ماسک‌ها مخصوص وجود ندارد؟ آیا این آتش‌نشانان به واقع آموزش‌های لازم را نمی‌بینند که در مقابل این نوع گازها باید چگونه از خود مواظبت کنند؟ به گفته کارشناسان خارجی خیلی از افرادی که در گروه‌های امداد و نجات و آتش نشانانی، در حادثه 11 سپتامبر حضور داشتند و گازهای حاصل از آتش سوزی را استنشاق کرده‌اند دچار بدترین بیمار‌ی‌ها شده و درگذشتند این در حالی است که آنها از بهترین و مدرنترین لوازم وتجهیزات و ماسکهای آمریکایی استفاده کرده اند. آیا واقعا مسئولین ما نمی‌دانند که این دود‌ها چه بر سر این آتش‌‌نشانان خواهد آورد؟ ما از آتش‌نشانانمان به عنوان گوشت جلوی توپ استفاده می‌کنیم و آنها را مانند گلادیاتورها با دست خالی به استقبال شیر می‌فرستیم. عده‌ای از آتش ‌نشانان مان که از بین رفته‌اند لا اقل از آن توان و نیروی باقی مانده به این صورت استفاده نکنیم. تصاویر این آتش نشانان در سرتاسر جهان منتشر شده و این باعث آبروریزی ما است که جهانیان می‌بینند ما با آتش نشانان جان بر کف خودمان چگونه رفتار کرده  و این‌ها را در دل آتش و دود رها می‌کنیم. بدون شک بیشتر از آنچه در آمریکا برای آتش نشانان رخ داد و آن‌ها را مسموم کرد برای آتش نشانان ما پیش خواهد آمد و ما آن‌ها را از دست خواهیم داد.

توسی
Germany
۱۳۹۵/۱۱/۰۹ ۱۶:۴۳
جالب بود وقابل توجه (347696)