روزنامه بهار: چهل روز از فقدان مردی میگذرد که به بسیاری درس صبر داد. صبر در برابر تهمتها و هتاکی هایی که نان عدهای در آن بود. روزی تندروهایی از یک سوی سپهر سیاست «عالیجناب سرخ پوش» اش خواندند و انواع و اقسام اتهامات از قتل و دزدی را به او نسبت دادند و او با صبوری از کنارشان عبور کرد. تا سالهای بعدش که جماعتی با نیت «قربة إلی الله» فحاشی به هاشمی را برابر با حمایت از رهبری گرفتند و جاهلها نمیفهمیدند که هاشمی «رفیق دیرین» هم اوست.
در برابر این جماعت هم سکوت کرد و هیچ نگفت. در انتخابات84 آن طور که نایب رئیس مجلس میگوید 110 نفر از نظامیان به واسطه تخلفات انتخاباتی محکوم میشوند و او باز هم با صبوری سکوت میکند و تنها در خطبهای غم انگیز در نمازجمعه تهران میگوید ماجرای انتخابات84 را به پیشگاه عدل الهی حواله میدهد و کیست که هاشمی را بشناسد و نداند که او در سرای باقی نیز از حق شخصی اش خواهد گذشت.
در انتخابات88 که دیگر جماعت مدعی بصیرت دست به شاهکارهای عجیب و غریبی زدند و در حالی که «آیت الله» اصلا در آن به عنوان نامزد حضور نداشت بیشترین شعارها و دشنامها را علیه او به کار بستند و باز او هیچ نگفت. هاشمیِ بزرگ در آخرین باری که اجازه یافت از خطبه نماز جمعه با مردم سخن بگوید هم هیچ اشارهای به جفاهایی که در حق خودش شده بود نکرد و مثل همیشه با تاکید بر نقش محوری قانون، راه حل هایی را برای حل بحران ارائه داد تا نشان دهد که نوع مواجهه او با نظام مانند کوتولههای سیاسی در برگیرنده دعواهای شخصی نیست و او همه صبر و توانش را در راه حفظ نظام و حل معضلات پیش رو به کار میبندد.
موسم انتخابات92 که آغاز شد باز هم جلوه دیگری از صبر «آیت الله» جلوه گر شد و در برابر حیرت جمع انبوه حامیانش از ماجرای غم انگیز و غیر قابل باور رد صلاحیت عبور کرد و در کنار بزرگِ جریان اصلاحات باعث ایجاد موجی از امید در بین مردم حاضر در متن جامعه شد. برای توصیف صبر مثال زدنی آقای صبور در آن ماجرا و دیگر وقایع و مواقع که ظلم هایی بر آن بزرگِ انقلاب روا داشته شد شاید همان جمله حجت الاسلام ناطق نوری بهترین تعبیر باشد که «هاشمی صبر را ذله کرده بود»