به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۳۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۳ ساعت ۱۱:۴۱
کد مطلب : ۱۲۵۹۱۵
سرنوشت خانه‌های کهن پایتخت چه‌ می‌شود؟

هویت تهران در خطر

روزنامه بهار

خانه در فرهنگ ایران زمین جایگاه خاصی دارد و انواع دالان‌ها و نمای بیرونی و اندرونی‌ها همه و همه یادآور بخشی از زندگی مردمان ایران زمین است، در مکانی به نام «خانه». خانه ابعاد مختلفی دارد که هر کدام از آنها در فرهنگ ایرانی دارای مفاهیم خاصی است. چندی است که فروش خانه‌ها و تیشه‌زدن به ریشه این سنت‌های کهن که چیزی فراتر از مشتی آجر و خاک هستند، رونق گرفته. متأسفانه در این وانفسای زر و سیم، بلندکردن برجی عظیم در دل پایتخت دود گرفته و خسته، برایمان مهمتر از هویت فرهنگی شهر تهران است.

 در همین راستا کمیته امداد امام خمینی با انتشار آگهی عمومی، خانه تاریخی سپهبد امیراحمدی را به مزایده گذاشت تا بار دیگر یکی از آثار تاریخی پایتخت به حراج گذاشته شود و در انتظار تخریب برای تبدیل به مجتمع‌های تجاری باشد.هنوز خبر کشف خانه‌ بزرگ هفت هزار متری «سپهبد امیر احمدی» در رسانه‌ها دیده نشده که این‌بار خبر از آغاز مزایده این خانه‌ تاریخی می‌رسد. خبری که می‌تواند به راحتی ذهن‌ها را سمت خانه‌ «ملکه توران» ببرد. خانه‌ای تاریخی که آن هم در اختیار کمیته امداد بود و در نیمه‌شب به طور ناگهانی توسط لودرها به طور کامل تخریب شد و پس از آن بهانه‌ها برای این تخریب ناخواسته طرح شدند. بهانه‌هایی که این روزها در پی ویران شدن یک به یک آثار تاریخی شهرمان که فاقد هر گونه هویت تاریخی شده است برای ما آشنا است.

حالا کمیته مردم‌نهادِ «پیگیری حفاظت از خانه‌های تاریخی تهران» در اطلاعیه‌ای بار دیگر از مزایده‌ خانه «سپهبد امیر احمدی» و احتمال وقوع هر اتفاقی برای این خانه تاریخی خبر می‌دهد. خانه سپهبد امیراحمدی یکی از آثار تاریخی ارزشمند شهر تهران به مساحت ۷ هزار متر مربع است که در خیابان حافظ، نرسیده به میدان حسن آباد، بین خیابان‌های پیام انقلاب و شهید محمدعلی سید صدری قرار دارد.

بنا به گفته‌ عبدالله انوار- طهران‌شناس- سردار عظیم یکی از قزاق‌های بنام دوره قاجار و پهلوی بود و املاکی در حوالی میدان حسن‌آباد داشت که پس از ازدواج سپهبد امیراحمدی با توران (دختر سردار) خانه‌ای را در شمال میدان حسن‌آباد در اختیار دامادش گذاشت و در نهایت سند آن را در سال ۱۳۰۴ به نام سپهبد امیراحمدی کرد. محل اسکان و خانه اصلی سردار عظیم در پایین میدان حسن‌آباد، کوچه حمام شاهزاده قرار داشت.

سردار عظیم (پدرزن سپهبد امیراحمدی) بخش اصلی این بنا را در اواخر قاجار بنا کرد. سپهبد امیراحمدی هم بخش‌هایی از عمارت‌های این خانه را در دوران پهلوی اول و دوم احداث کرد. این بنا دارای ۱۱ عمارت تاریخی و با ارزش است که متاسفانه به دلیل کم‌کاری‌های سازمان میراث فرهنگی کشور، تا کنون در فهرست آثار ارزشمند شهر تهران شناسایی نشده و به ثبت آثار ملی نرسیده است. این بنا پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط بنیاد مستضعفان مصادره و سپس بخشی از آن به عنوان اداره کمیته امداد امام خمینی (ره) و سایر عمارت‌ها به عنوان محل اسکان کارکنان کمیته امداد استفاده شد. به مرور زمان این خانه‌ها و اتاق‌هایش تخلیه شد. در حال حاضر تنها ساکنین مجموعه یکی از کارکنان و نگهبان این اثر تاریخی است. عمارت‌های قاجاری این بنا متاسفانه به حال خود رها شده و در حال تخریب و ویرانی است.

حال به تازگی کمیته امداد امام خمینی (ره) پس از تخریب خانه توران در خیابان پسیان و تلاش برای تخریب ویلای ارزشمند پناهی اثر معمار فرانسوی دوبرول در خیابان انقلاب و تبدیل آن به یک مجتمع تجاری - اداری، خانه تاریخی سپهبد امیر احمدی را در آگهی عمومی با کاربری مسکونی و تجاری و قیمت بسیار کم به رقم عجیب ۲۴ میلیارد تومان به مزایده گذاشته است تا بار دیگر اثری از هویت شهر تهران از خاطره‌ها پاک شود و جای آن را مال‌ها و مجتمع‌های تجاری با نماهای رومی بگیرد.

سپهبد احمد امیراحمدی، نخستین سپهبد ایران، یکی از مهره‌های اصلی کودتای سوم اسفند، ۸ بار وزیر جنگ، ۲ بار وزیرکشور، ۵ بار فرماندار نظامی تهران، ۲بار فرمانده کل ژاندارمری، سالها فرمانده لشگرهای لرستان، آذربایجان و ۱۶ سال عضو مجلس سنا بود. سپهبد امیر احمدی خانه دیگری هم در شمیران دارد که پس از مرمت در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ به عنوان باغ موزه هنر ایرانی برای بازدید عموم بازگشایی شده است. با وجود همه توجیهات و  حرف‌های مشابهی که کمیته امداد می‌تواند برای مزایده یا احیانا تخریب این خانه‌ تاریخی بزند، قطعا اقدام به موقع میراث فرهنگی در بررسی خانه از نظر ارزش‌های تاریخی و ثبت این بنا و در همین حال تعیین عرصه و حریم آن می‌تواند به زنده ماندن این بنای تاریخی کمک بسزایی داشته باشد.

امری که در این میان مغفول مانده است کم‌کاری سازمان‌ها و نهادهای مربوط برای نجات این دست آثار است. شهر، هویت خویش را از اماکن و پاتوق‌های خاص خود می‌یابد. در این حالت در شهری به این وسعت چیزی که ما را با هویت تهران پیوند بزند دیگر یافت نمی‌شود. این امر را می‌توان در بخش دیگری نیز دید، هنگامی که خانه صادق هدایت نیز از دیدها پنهان شده است و عملی برای زنده نگاه داشتن یاد این نویسنده از سوی مسئولین صورت نمی‌گیرد. این رویکرد سیاسی به مباحث فرهنگی کمکی به مقوله فرهنگ نخواهد کرد.

خانه‌ها که رو به ویرانی دارند و از آن‌ها چیزی برجای نمی‌ماند بجز مرکز فروش و یا چیز دیگری، در این حال باید فکری به حال موزه‌ها کرد، موزه رضا عباسی یکی از مهمترین موزه‌های هنری تهران است که از پتانسیل بالایی برخوردار است در این حال فرامرز رنجبر صحبت‌هایی داشته است که می‌توان آن را خط رابطه‌ای میان وضعیت فرهنگی شهر تهران و موزه‌ها دانست. وی در مورد وضعیت موزه رضا عباسی گفت: موزه رضا عباسی پتانسیل کارهای بسیار بزرگ را دارد که بتواند در جریان فرهنگی شهر اثرگذار باشد، اولویت برنامه زمانبندی ما نگاه دوباره به مرمت آثار موزه‌ای یعنی ساماندهی کالبدی و اطلاعاتی آنهاست که در سال‌های گذشته کمتر به این مساله پرداخته‌ شده‌است.

وی در پاسخ به اینکه آیا صحت دارد که برخی آثار و وسایل شخصی صادق هدایت در مخزن موزه رضاعباسی نگهداری می‌شود؟ توضیح داد: بله این موضوع صحت دارد، در اوایل دهه 80 نیز نمایشگاه خوبی از آنها برگزار شد، در مورد برگزاری مجدد این نمایشگاه نیز ممانعتی نمی‌بینم و امیدوارم سیاست‌های سازمان میراث فرهنگی و اداره کل موزه‌ها باز در این منوال قرار بگیرد تا شاهد برگزاری مجدد نمایشگاهی از وسایل و آثار این نویسنده شهیر معاصر باشیم.

وی با بیان اینکه تعداد آثار موجود در مخزن موزه رضاعباسی از آثار درون ویترین‌ها بیشتر است، اظهار کرد: همانطور که در همه موزه‌ها این اتفاق می‌افتد به دلیل محدودیت فضای نمایش آثار متعددی در مخزن داریم که نمایش داده‌ نشده‌اند و تا زمانی که امکانات و شرایط مناسب و استاندارد ایجاد نشود، آنها را در مخزن نگهداری می‌کنیم. امیدواریم در برنامه‌ای درازمدت نمایشگاه‌های ما بیشتر و مخازن ما کمتر شود، زیرا آنچه در مخازن است، سرمایه ملی است.
مدیر موزه رضا عباسی در مورد اینکه آثار نمایش داده نشده متعلق به چه دورانی است؟ گفت: آثار موزه رضا عباسی متعلق به پیش از اسلام تا آخر دوره قاجار است و آثاری که نمایش داده نشده بیشتر متعلق به دوره پس از اسلام است.
در چنین وضعیتی به نظر می‌رسد تهران شهری تنها است که هر روز یک گوشه اش  را به بهانه‌های مختلف از دست می‌دهد، شهری زیبا با موزه‌های پر قدرت که متاسفانه بازدید کننده چندانی ندارد.