به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۱:۱۶
 
۱۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۱ ساعت ۱۳:۰۵
کد مطلب : ۱۲۶۳۸۶

عشّاق نیمه خالی لیوان

صادق صدرایی-روزنامه بهار:  چند روز پیش بود که رئیس جمهور در نطقی از برخی گله کرد که گویا اساسا با شادمانی مردم مشکل دارند و از رفتار و گفتارشان چنین بر می‌آید که گویا شادی مردم را حرام می‌انگارند. به چند اتفاق در این سال‌ها توجه کنید؛ برجام و رفع تحریم‌های اثرگذار بر معیشت مردم، تلاش برای نوسازی ناوگان فرسوده هوایی کشور که میانگین عمر آن عددی خجالت آور را نشان می‌دهد، و در حوزه فرهنگ کسب جایزه اسکار و پیش‌تر از آن جشنواره کن توسط اصغر فرهادی و شهاب حسینی و.... واکنش اقلیتی خاص که‌تریبون‌های بسیاری را ملک طلق خود می‌دانند به این موارد را با شادی جمعی ملت ایران مقایسه کنید.

نتیجه این مقایسه جدا تاسف آور و نگران کننده است. هر گاه اکثریت ملت از افتخار و دستاوردی مشغول شادی و پایکوبی‌اند آنان به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف هستند و وقتی بهانه‌ای برای نقد نمی‌یابند شروع به وارونه نمایی می‌کنند.

با آمار و ارقام از دستاوردهای برجام گفته می‌شود و می‌گویند نه فلان تحریم هنوز سر جایش است، بررسی که می‌شود همه، حتی خودشان به این نتیجه می‌رسند که آن تحریم به پرونده هسته‌ای بی ارتباط است و اساسا ذیل ماموریت تیم مذاکره کننده تعریف نمی‌شود. پس از توضیح مطلب و اقناع ظاهری شان باز همان حرف قبل را تکرار می‌کنند و «روز از نو روزی از نو» خلاصه اش آنکه مرغ حضرات یک پا دارد و آن هم پایی است که فقط در مسیر مخالف خوانی در حرکت است.

می گویند چرا به جای تولید ملی هواپیما می‌خرید و به این پرسش ساده پاسخ نمی‌دهند که کدام تولید ملی؟ مگر ما در صنعت هواپیما‌سازی قدم قابل قبولی تاکنون برداشته ایم؟ یا با پنهان شدن پشت نیازهای معیشتی مردم و رنج‌های اقتصادی می‌گویند چرا این پول را صرف فقرا نمی‌کنید؟ مشخص نیست بی خبرند یا خود را به راه دیگری زده اند. واقعیت آن است که ایران ریالی برای خرید هواپیماها از بودجه جاری مملکت خرج نکرده است و مدل قرار داد «اجاره به شرط تملیک» است.

در این روزها هم «فروشنده» نقل محافلشان شده و آن را سیاه نمایی علیه کشور می‌نامند و از سیاسی بودن اسکار می‌نالند، دو پرسش اساسی در برابر چنین نگاهی این است که:
 ۱- دقیقا چه بخشی از فیلم اصغر فرهادی با همان تعریفی که از سیاه‌نمایی ارائه می‌دهید و بسیاری از اهل فرهنگ را به بهانه آن دچار محدودیت کرده‌اید مصداق سیاه نمایی است؟ مگر می‌توان فیلمی مروّج اخلاق را با برخی توهمات سیاه نما خواند؟
 ۲- بر فرض که اسکار سیاسی باشد برنده این میدان سیاست که بود؟ اصغر فرهادی بر خلاف برخی سیاسیون با رفتار و گفتارش بازی را به نفع ایران (بهتر بگویم میانه روهای سراسر جهان) برگردانده است، حال به جای آنکه قدردان او باشید، طلبکارید؟! از این نوع مصداق‌ها که به‌وفور یافت می‌شود می‌توان نتیجه گرفت که برخی اساسا با خواست اکثریت مشکل دارند و گویا فراموششان شده است که «میزان رای ملت است» از همین جهت هر جا در هر واقعه‌ای که مردم شادمان هستند این اقلیت تندرو و همیشه «دلواپس» بر طبل غم می‌کوبند.

سامان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵/۱۲/۱۱ ۱۴:۱۸
دلواپس نونش در گروه آنارشی و گل آلود بودن است. اسمش با خودش است. نقش دایه مهربان تر از مادر را دارد و نه از مهر مادری بهره برده و نه از ادب پدری.
میزان و متره او سر نخهایی است که میگیرد و این نخ ها نقطه مقابل منافع ملی است. نمونه اش پلاسکو و اسید پاشی است. که هر کجا زخم بر تن و بدن خسته و رنجور ملت افتاد خود را به کری و کوری زده و هر کجا آبی قرار است زیر پوست مردم بیافتد معرکه گیری می کند. نقش های نخ نمای ایشان کاملا هویدا و تکراری است. (349286)