روزنامه بهار: با وجود آنکه منتقدان «دلواپس» برجام خود به خوبی آگاهند که این توافق با تایید تمام ارکان نظام به سرانجام رسیده است و از آن مهمتر مورد پشتیبانی اکثریت ملت قرار گرفته اما همچنان بر طبل مخالفت با آن میکوبند. با وجود گذشت قریب به یک سال از اجرایی شدن توافق وین موسوم به برجام همچنان عدهای با شگردهای رسانهای از قبیل وارونه نمایی یا تقطیع گفتههای مقامات دولتی سعی دارند تا چنین وانمود کنند که برجام نه تنها فایده و ثمرهای نداشته است بلکه باعث افزایش فشارها و تحریمها هم هست!
اما واقعیت آن است که کمترین فایده برجام همین مقدار است که فروش نفت به عنوان مهمترین منبع درآمدی کشور را به وضع سابق برگردانده است، منبع درآمدی که در صورت عدم وجود برجام به واسطه تحریمها به صفر میرسید و قطعا باعث فلج شدن کشور میشد. روشنترین ثمره توافق موقت هستهای و پس از آن برجام مقایسه وضعیت بازار دارو و اوضاع کلی بهداشت و درمان در سالهای 90 تا 93 و پس از آن است.
حال بیاییم فرض کنیم که همه آنچه «دلواپسان» میگویند درست باشد و برجام هیچ سودی برای مردم نداشته است و همه اش ضرر باشد، پرسش این است که راه جایگزین چیست؟ تصور کنیم از صدر تا ذیل نهادهای تصمیم گیر در اختیار این اقلیت پر سر و صدا باشد؛ قرار است چه بکنند؟ برجام نه، چه چیزی آری؟ کارنامه آنان که در این سه سال و نیم رهبری جریان مخالف سیاست خارجی دولت روحانی را به دست گرفتهاند چگونه بوده است؟ راهی که سعید جلیلی و تیم همراهش به علاوه حامیان پر شمارش در ساختار قدرت میپیمودند به چه ختم شد؟ مقایسه عملکرد آنان که تلاششان به برجام ختم شد و منتقدانشان قطعا کار سختی نیست زیرا هر دو گروه حداقل یک بار این پرونده را در اختیار داشته اند.
هنگامی که به مقایسهای بیطرفانه مینشینیم با این موضوع مواجه میشویم که جریانی که مخالف برجام و هر چه که رنگ و بویی از برجام داشته باشد است در کارنامهاش در حوزه دیپلماسی هیچ برنامه مشخصی دیده نمیشود و دوران حضورش در این حوزه پر از وقایعی است که باعث فشارهای شدیدی بر زندگی مردم کوچه و بازار شده است.
به روزهای انتخابات نزدیک میشویم و طبیعتا در این روزها تحریف واقعیت سرلوحه عمل برخی قرار خواهد گرفت، توافق برجام نیز بهانه خوبی برای این گونه تحریفها برای کسب چند رای بیشتر است. یکی از راههای مواجه شدن با این نوع رفتارها این است که خطاب به جریان مخالف دولت پرسیده شود که راه جایگزینشان در حوزه سیاست خارجی به شکل عام و برجام به شکل خاص دقیقا چیست؟ از طرف دیگر به نظر میآید برای مواجه شدن با پدیدهترامپ در ایالات متحده نیازمند اتخاذ دیپلماسی هوشمندانهای هستیم که میتوان بهجرات گفت در کارنامه آنان که این روزها نامشان به عنوان رقبای دولت مستقر شنیده میشود هیچ نشانی از آن وجود ندارد.