به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۱۳:۲۳
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۳ ساعت ۱۰:۴۱
کد مطلب : ۱۲۷۳۸۸
حاشیه نوشتی بر فیلم «ماجرای نیمروز»

شکارِ خائن ...

گروه فرهنگ و هنر: داستان اصلی ماجرای نیمروز در مورد «خدمت و خیانت» به «خلق» است و هر کسی از زاویه دید خویش «خدمت» و «خیانت» و «خلق» را تعریف می کن
شکارِ خائن ...
محمدآزاد  جلالی زاده

نمی دانم «محمدحسین مهدویان» کارگردان ماجرای نیمروز، فیلم «سی دقیقه بامداد» کاترین بیگلو که درباره  به دام انداخته شدن بن لادن توسط یک افسر سابق زن سازمان سیا است را دیده یا نه، اصلاً تحت تاثیر آن بوده یا نه؟ اما سکانس جلسه ای که گروه امنیتی و اطلاعاتی درباره حمله به یکی از سه خانه ای که احتمال حضور «موسی خیابانی» یکی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین در آن می رود، تصمیم می گیرند، به شدت شبیه سکانسی از فیلم بیگلو -- با بازی کم نظیر جسیکا چستین در نقش مایا -- درآمده که بر روی احتمالات حمله به خانه ای بحث می کنند که امکان دارد بن لادن در آنجا مخفی شده باشد، به ویژه آنکه در هر دو فیلم اعضای تقریباً باتجربه ترِ تصمیم گیر تسلیمِ نظر و پافشاری عضو جوان تر و شاید بشود گفت به نوعی کم تجربه تر فیلم می شوند و در هر دو فیلم نهایتاً معلوم می شود حرف و نظری که «مایا» در آن فیلم و «حامد، با بازی مهرداد صدیقیان»  در این فیلم ارائه می دهد، درست بوده است.

داستان اصلی ماجرای نیمروز در مورد «خدمت و خیانت» به «خلق» است و هر کسی از زاویه دید خویش «خدمت» و «خیانت» و «خلق» را تعریف می کند و اوج صراحت این تعاریف سکانسی است که حامد و فریبا، با نام سازمانی «سهیلا» در ساندویچی با هم بحث می کنند. ماجرای نیمروز فیلمِ تمامْ عیار و تجربه ای عالی برایتان خواهد بود اگر:

الف» به تاریخ معاصر و پر پیچ و خَم ایران علاقه داشته باشید.

ب» مطالعات و یا آگاهی هر چند مختصری از وقایع اوایل انقلاب و ابتدای دهه شصت شمسی داشته باشید.

ج» به سینمای مستند داستانی و یا شبه داستانی علاقمند باشید.

د» اهل فیلمهای جدّی و خوش ساخت با طراحی صحنه و لباس عالی، فیلمبرداری خوب، حرکت دوربین مناسب و فیلمنامه خوب و قابل قبول و  ...  در مورد موضوعات جدّی باشید و دنبال عشق های سلام و یا خداحافظ از هند و ایران نباشید.

ه» با قاب های بسته و نفس گیر و تنگِ تصویر، مأنوس باشید و به دنبال قاب های باز و دکوپاژهای چشمگیر نباشید.

و» برایتان مهم باشد که بازیگران علاوه بر بازی خوب، با نقش خود زندگی کرده باشند و برایتان جالب باشد که جواد عزتی و احمد مهرانفر در فیلمی به جای آنکه دنبال طنز و لودگی باشند به دنبال ستون پنجم نفوذی اند و مهدی پاکدل با آنهمه معصوميّت میمیکی اش !؟ نفوذی و یکی از خائنان رده بالا باشد.

ز» برایتان مهم باشد که تمام درگیری مهم فیلم بر سر موضوعی است که نماد نهایی اش موسی خیابانی نامی باشد که در انتها برای ۳۰ ثانیه تصویرش را می بینیم که کشته شده است و مورد شناسایی قرار می گیرد.

ح»آدمی باشید که با وجود علاقه به سیاست و پلشتی هایش! منصف باشید.
 
اگر این ویژگی ها را دارید؛ می توانید به سالن تاریک سینما بروید و نقاط ضعف فیلم -- از جمله موارد حفره در فیلمنامه؛ عشق معلق و شکل نگرفته فیلم؛ سکانس های بی دلیل فیلم از جمله سکانس  دیدار سرتیم گروه با آیت الله بهشتی و نمایش چهره ی بد گریم شده بازیگر نقش کوتاهِ کوتاه آیت‌الله؛ سکانس های اغراق شده از جمله صحنه انفجار انتحاری که طاهره «با بازی لیندا کیانی»، تواب فیلم و خواهرش در آن هستند و مواردی از این دست -- را نادیده گرفته و با لذت و ولع به تماشای یکی از بهترین فیلم هایی بنشینید که پس از انقلاب در مورد یکی از موارد عجیب و غریب در تاریخ این مرز و بوم ساخته شده است و از روایت تصویری این واقعه لذت ببرید و اگربنا به هر دلیلی یکی از این ویژگی ها را ندارید به دیدن فیلم ننشینید، تا هم خود خسته نشوید و هم بعدا ایرادات عجیب از فیلم نگیرید.