به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۴ - ۱۹:۲۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۲ ساعت ۱۱:۰۳
کد مطلب : ۱۲۸۷۴۷
به بهانه نمایش مجدد «ناخدا خورشید»؛

ارجمند: سینمای ما یک تقوایی بیشتر ندارد

ارجمند: سینمای ما یک تقوایی بیشتر ندارد
مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار:
داریوش ارجمند یکی از بهترین بازیگرهای سینمای ماست. او در هر نقشی که بازی کرده، حضوری درخشان داشته و خاطره آن نقش را در ذهن مخاطب ماندنی کرده است. شاید این اواخر مخاطبان سینما و تلویزیون، داریوش ارجمند را به خاطر بازی متفاوتش در نقش حشمت فردوس سریال‌ستایش‌به خاطر بیاورند و بسیاری هم معتقد باشند که او در نقش مالک اشتر سریال‌امام علی‌خوش درخشیده است اما پیش از این نقش ها، ارجمند شخصیتی بی مانند و مثال زدنی را در فیلم ماندگار‌ناخدا خورشید‌ایفا کرده که به عنوان اولین تجربه‌های کاری اش، نقشی از یاد نرفتنی است. بازی ارجمند در نقش یک ناخدای سختکوش، تنها و مال باخته در‌ناخدا خورشید‌آنقدر عمیق، متفاوت و اثرگذار است که به سختی می‌شود او را از نقش و نقش را از او جدا کرد. از آن شخصیت‌هایی که بی شک در ذهن مخاطب نقش می‌بندد و در یادها می‌ماند. وقتی باخبر شدیم که نسخه قدیمی این فیلم توسط فیلمخانه ملی بازسازی شده و قرار است به بهانه سی سالگی‌اش در جشنواره جهانی فجر به نمایش درآید،  پای صحبت‌های ناخدای‌ناخدا خورشید‌نشستیم.
***
فیلم‌ناخدا خورشید‌چه ویژگی هایی داشت که همچنان گیرایی خودش را دارد؟ چرا در حال حاضر فیلم هایی مثل‌ناخدا خورشید‌با آن روایت داستانی، پرداخت سینمایی و فضاسازی عالی اما کاملا بومی با بازی‌ها و تولید سنگین دیگر ساخته نمی‌شوند؟
چون سینمای ما یک ناصر تقوایی بیشتر ندارد. هر حسنی که آن فیلم دارد، مربوط به آقای ناصر تقوایی است و این تاسف برای هنر و سینمای ایران تا ابد باقی خواهد ماند که او دیگر فیلم نمی‌سازد. او آدم قائم به ذاتی است، شعر و داستان می‌فهمد. درک خوبی از تئاتر و معماری و نقاشی دارد. تقوایی به معنای واقعی هنرمند است.

توقف کاری ایشان خواسته یا ناخواسته برای سینمای ما یک فرصتی است که از دست رفته  اما سوای توان و تجربه ناصر تقوایی که پشتوانه فیلم‌ناخدا خورشید‌است، چرا چنین فیلمی را نمی‌توان در سینمای امروز که امکان تخصیص بودجه بیشتر، پیشرفت فنی بیشتر و امکانات اجرایی وسیع‌تر دارد، ساخت؟ در حال حاضر رفتن به سراغ سوژه‌ها و فیلم‌های این چنینی، جز وآثار سنگین و عظیم قرار می‌گیرند و در نهایت هم تهیه کننده، عطای ساخت چنین اثری را به لقایش می‌بخشد. این طور نیست؟
طبع هنرمندان و مردم ما عوض شده است. الان دوره، دوره کثرت است. در حال حاضر کسانی هستند که فیلم هایی می‌سازند و تمام افتخارشان، میزان فروش فیلم است. فیلم هایی که به لعنت حق هم نمی‌ارزد. مدام هم می‌گویند مردم مشارکت ندارند و با سینما قهر کرده‌اند یا اینکه مردم با حمایت از یک فیلم آن را انتخاب می‌کنند، این روند ارزش گذاری، جز پایین آوردن سلیقه مردم و فرهنگ جامعه، هیچ اثر دیگری نداشته است. در صورتی که تقوایی اهل این حرف‌ها نبود. او کسی است که هم بلد است‌تراژدی بسازد و هم طنز. همان کسی است که می‌تواند قهرمان تحویل سینما بدهد و این‌ها را در آثارش اثبات کرده است.
توانمندی تقوایی را در فضاسازی، شخصیت نویسی قهرمانانه و طراحی صحنه‌های‌ناخدا خورشید‌به وضوح می‌توان دید. کدام اثر او ضعیف بوده؟ مگر«‌ای ایران» ‌بد بود یا آخرین کارش،‌«کاغذ بی خط» ‌؟ آثارش یکی از دیگری درجه یک‌ترند.

اخیرا فیلمخانه ملی اقدام به بازسازی و اصلاح نسخه‌های برخی از آثار برتر تاریخ سینما کرده است. سال گذشته فیلم‌گاو‌ساخته مهرجویی را آماده و در جشنواره جهانی فجر رونمایی کرد. امسال هم این روند ادامه داشته و فیلم‌ناخدا خورشید‌ساخته ناصر تقوایی آماده شده است. درباره این اقدام چه نظری دارید و فکر می‌کنید این حرکت فرهنگی در نگهداری و اصلاح آثار مهم تاریخ سینما موثر است؟
این اتفاق خوب است و شاید بتواند یک تلنگری به مخاطب بزند و به یادش بیاورد که سلیقه‌اش کجا بوده و حالا کجا آمده است. از طرفی بازیگران مان هم ببینند هنرمندانی که در ساخت اثری مثل‌گاو‌کمک کرده اند، چطور عمل کرده‌اند و کارگردان‌های مان هم ببینند فیلمسازهای قدیمی‌تر چطور در دهه‌های 60 و 70 فیلم هایی ماندگار ساخته اند. الان دیگر سینمای ما نه قهرمانی ندارد و نه داستانی و کمتر سعی دارد تا محتوایی اخلاقی را به مخاطب ارائه دهد. متاسفانه سینما دچار دلقک‌بازی و بی محتوایی شده است. همان کسانی که به فروش بیشتر اما بی محتوای خودشان افتخار می‌کنند، در حال رقم زدن آینده سینما هستند. این حرفه، پر شده از آنها که کثرت بیشتری دارند مثل حساب بانکی بزرگتر، رخت و لباس مارک دار و ماشین گران‌تر، نه آنها که ارزش‌های هنری و تکنیکی دارند. دنیا، دنیای کثرت هاست و نه ارزش ها. مختص این حرفه هم نیست در جامعه تسری پیدا کرده است. جامعه ما گرفتار فرمالیسم شده و هر چیزی به خاطر فرم و مارک و ظاهرش پذیرفته  می‌شود.

فکر می‌کنید در شرایطی که از تمام رفتارها و واکنش‌ها برداشت سیاسی می‌شود، می‌توان فیلمی مثل‌ناخدا خورشید‌ساخت؟ بدون آنکه انگ سیاسی به آن زده نشود؟
چرا نمی‌شود؟ هر کاری که منطق داشته باشد، اگر شدتی هم در ابرازش باشد، پذیرفتنی است. مسائل سیاسی را هم با منطق و روایت درست می‌توان مطرح کرد. در غیر این صورت اگر فیلمی با روایتی غیر واقعی بسازید، با واکنش منفی هم روبه رو خواهید شد. طرح گفتمان باید درست باشد.

اگر کمی به گذشته برگردید، باز هم علاقه‌مندید که در فیلم‌ناخدا خورشید‌بازی کنید؟
چه کسی می‌تواند با کارگردانی مثل تقوایی روبه‌رو شود و نخواهد که با او همکاری کند؟ مدتی پیش با آقای تقوایی صحبت می‌کردم و به او گفتم که هر چه دارم از شماست. ایشان گفتند هر چه بوده از استعداد و تلاش خودت بوده است. ولی من این طور فکر می‌کنم که اعتقاد او به اینکه من بازیگر با استعدادی هستم، راهگشای من شده است. تقوایی مرا برای سریال‌کوچک جنگلی‌انتخاب کرده بود بعد پروژه با مشکلاتی روبه‌رو شد اما بیکار ننشست و دست به کار ساخت فیلمی شد که حداقل بیست سال در صدر انتخاب منتقدین ایران قرار گرفته است. تقوایی افتخار این مملکت است به طور مثال این همه برنامه طنزی که در سینما و تلویزیون ساخته می‌شود. چرا این آثار نمی‌توانند موفقیت ‌دایی جان ناپلئون‌را تکرار کنند؟ نه اینکه کارگردان حسابی و کاربلد نداریم؟ فیلمسازان توانمندی داریم ولی آثار ماندگاری مثل‌اجاره نشین‌ها‌،‌گاو‌،‌شیر سنگی‌یا‌ناخدا خورشید‌ساخته نمی‌شوند و سوژه‌ها همه شبیه هم شده اند. کارگردان‌های این فیلم ها، آدم‌های بزرگی‌اند که همچنان در کنار ما هستند اما متاسفانه کم کارند. کارگردانی هم هست که در این آشفته بازار دو تا اسکار برای سینمای ما آورده است اما مورد تهاجم قرار می‌گیرد. دچار قدرناشناسی شده‌ایم.

افت فرهنگی که به آن اشاره کردید و ظاهرگرایی و کم رنگ شدن ارزش‌ها می‌توانند مسبب این اتفاق و تغییر گرایش مردم به سوژه‌های بی ارزش باشند؟
بی تاثیر نیستند. گفتم که دوره، دوره کثرت‌ها شده، نه ارزش ها. مارک و ظاهر در اولویت قرار گرفته است نه ارزشمندی و توانمندی ها.