به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۱۰:۰۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۵ ساعت ۰۸:۰۹
کد مطلب : ۱۲۹۴۷۶

نمایشگاه کتاب وضرورت تعمیق در جامعه

هانا گلستان- روزنامه بهار
فصل اردیبهشت است و آغاز روزهای نمایشگاهی برای کتاب. نمایشگاهی که حالا به شهر آفتاب هم منتقل شده است و باید دید این انتقال برای این یار مهربان مضر خواهد بود یا مفید. قدر مسلم آن است که برای دیدار این یار مهربان آن کس که طالب باشد مسیرها خواهد پیمود حتی تا سر قله قاف؛ شاید این جابه جایی برای آنان که نمایشگاه کتاب را بیشتر برای گردش و تفریح و تغذیه انتخاب می‌کردند کمی دردسر آفرین باشد اما در کل باید منتظر نشست و دید که این دوره از نمایشـگاه و آمار بازدیدکنندگان و خریدارانش چه تغییری خواهد کرد. کتاب،  این روزها در ایران حال و روز خوبی ندارد. البته اگر از کنکوری‌ها و نکات خوشبختی آور و طالع بینی و چگونه یک شبه میلیونر شویم بگذریم؛ آمار مطالعه کتاب‌های مفید، عمیق و ارزشمند به شدت سیر نزولی دلهره آوری را می‌گذراند. دلهره آور از این نظر که جامعه‌ای که عمق مطالعاتش تستی و کنکوری و سریع السیر و سطحی باشد، از اساس با مفاهیم عمیق بیگانه خواهد شد. بیگانگی با عمق مفاهیم در دنیایی عمیق می‌تواندآینده جامعه را دچار بحران‌های عمیق کند. بحران هایی که هرچند به هشداردهندگان نسبت به آنها، لقب سیاه نمایان داده می‌شود؛ اما وجود دارد و در حال گسترش نیز هست. تقریبا کسر بزرگی از جمعیت ایران با عمیق‌ترین مفاهیم؛ معضلات و دغدغه‌های خود سطحی و از در شوخــی روبه‌رو می‌شوند. موید این مطلــب حضور میلیونی در برخی کانال‌ها و صفحات  فکاهی و سطحی است. حضوری که به ویژه در نسل جوان به شدت نگران‌کننده است.
نسل جوان و نوجوان ما کمتر در مطلب یا نوشته یا موضوعی عمیق می‌شوند و به فکر می‌روند، می‌توان به جرات گفت موضوعات و مسائلی که بتواند بیشترینِ جامعه ما را وادار یا حتی تحریک به تفکر عمیق کند از تعداد انگشتان دست هم کمتر شده است. دقیقا مانند فروش و تیراژ نسخه‌های کتب تفکر ساز. کتاب هایی که در انبارها خاک می‌خورند و نویسندگان و مترجمانشان در حسرت جامعه‌ای عمیق مو سپید می‌کنند از دردهای سطحی شدن جامعه.

عناوین کتاب‌های پرفروش را نگاه کنیم بیشتر شبیه تیترهای مجلات زرد است و بیشتر به مقولات احساسی و عاطفی می‌پردازد تا موضوعات عمیق عقلانی، علمی و فلسفی. این آفتی است که به جان موسیقی و شعر این کشور هم افتاده است. کتاب‌های شعر چاپ شده یا به قدری به لحاظ مفهومی ثقیل و حتی غیرقابل خوانش هستند که برای درک معانی و برقراری ارتباط‌ترجمه و تفهیم نامه‌ای هم نیاز دارند و برخی دیگر از فرط سادگی به طنز شباهت دارند تا شعر. به‌هرحال عمیق‌ترین مسائل علمی، فلسفی، سیاسی و حتی اجتماعی و هنری در قالبی سطحی به خواننده عرضه می‌شود با این بهانه که بهتر بفهمد. اما دریغ که فهمیدن فرآیندی بسیار سخت و طاقت فرسایی است. فرایندی که به لحاظ بسترساز‌بودن برای جامعه و فرد اساسا باید که به سختی صورت گیرد و هر تسهیل‌سازی در این فرآیند می‌تواند پروسه فهمیدن را فلج کرده و تبعات غیرقابل انکاری بر فرد و جامعه بر جای گذارد. فهمیدن به حکم فرآیند بودنش باید که سخت باشد و تا عمق ذهن و روح فرد نفوذ کند وگرنه همین ملغمه‌ای خواهد شد که جامعه ایران اکنون با آن دست به گریبان است. بسیاری از ما تنها تظاهر به تعمیق داریم و این تظاهر موجب دوگانگی‌های عمیق در سطح جامعه شده است. مفاهیمی چون لیبرالیسم؛ دموکراسی و آزادی‌های اجتماعی به این دلیل که در ذهن و مغز بسیاری از ما تعمیق نشده است در جامعه وضعیت خنده‌داری را به وجود آورده است که آنچه برای ما خوب است تنها برای ما خوب است و همسایه نباید بهره‌ای از این خوبی داشته باشد. درک مفاهیم عمیق هرچند زمان بر است و سخت اما نیاز جامعه‌ای عمیق مطالعه کتاب‌هایی عمیق و دریافتن و روبه‌رو‌شدن با مفاهیم عمیق است. ساده‌سازی شاید بر‌ای کنکور جواب دهد اما برای ساختن جامعه‌ای با معیارهای توسعه کاربردی نخواهد داشت.