به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۰:۱۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۳ ساعت ۱۲:۲۷
کد مطلب : ۱۳۳۴۰۸

حاشیه نویسی بر انتخاب شهرداران

امیر راعی فر- روزنامه بهار
پس از پایان پروسه انتخابات در حوزه شهری که منجر به تشکیل پارلمان‌های جدید شهری و روستایی گردید،  بزرگترین چالش پیش روی این شبه دولت‌های منطقه‌ای، همانا در انتخاب شهرداران خلاصه می‌گردد. انتخابی که خود می‌تواند آبستن اتفاقاتی شود که در گذشته‌ای نه چندان دور شاهد آن بوده ایم. برای ورود به این مبحث، پرداختن به اهمیت جایگاه شهرداران منتخب از جایگاهی خاص برخوردار می‌باشد.شهرداری‌ها به‌عنوان بازوی اجرایی مدیریت شهری که با توجه به در اختیار داشتن منابع مالی سنگین امکان اثرگذاری‌های سیاسی و فرهنگی بسیاری را دارا هستند، از اهمیتی خاص را در حیطه سیاست برخوردارند. تجربیاتی تلخ و نه چندان دور در حوزه گزینش شهرداران، اهمیت این کرسی مدیریت شهری را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

در پاره‌ای موارد رزومه‌سازی‌های پوشالی و  انجام رفتارهای نمایشی جهت شناساندن چهره‌هایی با سوابقی نه چندان قابل قبول به‌عنوان افرادی توانمند را می‌توان از کارکردهای سیاسی شهرداری در کشور برشمرد. در دسترس بودن منابع مالی سنگین به‌طور خاص در کلان شهرهای کشور و دارا‌بودن حاشیه امنیتی منحصر به جریانی خاص، همواره به عنوان نکاتی قابل نقد در گزینش شهرداران متعلق به یک طیف خاص فکری بوده است. بروز پدیده‌ای همچون محمود احمدی نژاد که با وام گرفتن از ساده‌زیستی و پاک دستی مسئولان نظام در ابتدای تاریخ انقلاب، نمونه بارزی از میزان اهمیت تصدی گری بر امور شهرداری‌ها می‌باشد که نباید به سادگی از آن عبور کرد.
حال که به یمن حضور و حمایت مردمی و با آرایی بسیار بالاتر از دوره‌های گذشته انتخابات شوراهای شهر و روستا، در جای جای کشور به‌خصوص در اکثر کلان شهرهای کشور اصلاح‌طلبان با اختلافی آشکار به پیروزی دست یافته‌اند،‌ باید گردن نهادن به خواست اکثریت جامعه را سرلوحه انتخاب شهرداران  قرار بدهند. با کمی دقت در چینش منتخبان شوراها و بررسی عقبه سیاسی و فرهنگی این منتخبان، به سادگی می‌توان به خواست بدنه اجتماعی جهت تغییر رویکردهای اصولگرایانه در مدیریت شهری پی برد. به بیانی دیگر اصلاح طلبان باید با شنیدن ندای تغییر، بر خواست عمومی جامعه احترام گذاشته و در گزینش خود نه تنها به امر اصلاح‌طلب بودن شهرداران پافشاری نمایند بلکه باید به مولفه‌هایی که ورای اصلاح طلبی در تجربه تاریخی شورای اول بدان دچار شدند پشت پا زده و گزینشی درخور انتخاب مردم برای مدیریت شهری داشته باشند.

این روزها نحوه ورود به گزینش شهرداران از سوی اعضای شوراهای شهر، خود تبدیل به عارضه‌ای شده است که بیم آن می‌رود تا از دل برخی نگرانی‌های کاذب نتیجه‌ای خلاف خواست عمومی جامعه بیرون بیاید. باید توجه داشت که پروسه انتخابات بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های سیاسی حاکم بر اقلیم انتخاباتی، امری است که نه تنها امکان بروز مشخص ندارد بلکه در صورت انجام شدن نیز محکوم به شکستی قطعی خواهد بود. حال نکته حائز اهمیت در اینجا است که چگونه می‌توان از پروسه یک انتخاب سیاسی که در عرصه جامعه رخ داده است انتظار گزینشی غیر سیاسی را داشت و یا به‌طور کلی انتظار یک گزینش غیر سیاسی در امور اجرایی یک شهر امریست صحیح یا ناصحیح. به طور قطع آنچه از نظر یک فعالیت شفاف سیاسی قابل پذیرش است، حصول نتیجه بر مبنای خواست اکثریت جامعه است. اکثریتی که با حضور خود در انتخابات به عنوان رکن جمهوریت نظام، خواست خود را در پروسه‌ای قانونی و مسالمت آمیز به کرسی نشانده‌اند. اعلام نظر صریح مردم در پای صندوق‌های رای جهت بازگشتن دیدگاه‌های شفاف سیاسی اصلاح طلبانه به حوزه مدیریت‌های شهری مبین  تاکید بر حاکمیت مدیریت‌های اصلاح‌طلب بر شوراهای شهری و روستایی و مدیریت آنها است. حال نکته قابل توجه در این میان، دغدغه‌های گه‌گاه خودساخته‌ای است که از سوی طلایه‌داران این پیروزی انتخاباتی مطرح می‌گردد.

پرداختن به موضوع سیاسی نبودن یک شهردار در یک کلان شهر و امتیاز ویژه قائل بودن جهت تخصص یک فرد نسبت به خواستگاه سیاسی اش و گاهی حتی دامن زدن به شبهات امنیتی در راستای ریشه دار شدن مدیریت‌های اصلاح طلب در برخی از کلان شهرها از آفاتی است که پس از این پیروزی‌های تاریخی، شاکله مدیریتی اصلاح‌طلبان را تهدید می‌نماید. باید توجه داشت که مفهوم سیاسی بودن گزینش منتخبان شورای شهر، به هیچ عنوان منافاتی با تخصص‌گرایی در این حوزه مدیریتی ندارد. یعنی می‌توان از میان افرادی با سابقه شفاف سیاسی و با در نظر گرفتن تخصص‌های منتهی به امور مدیریت شهری بهترین گزینه‌های ممکن را جهت تصدی‌گری امر مدیریت شهری برگزید.

و اما در آخر آنچه که باید ذیل این بحث بدان توجه ویژه شود همراهی اصلاح طلبان در پروسه انتخابات و خالی نکردن عرصه عمل و خدمت در حوزه کشور داری آن هم پس از فشارهای خردکننده بعد از اتفاقات سال ۸۸، بزرگترین سند پایبندی این جریان اصیل سیاسی نسبت به حفظ کیان سیاسی و امنیتی کشور است که هم نظام و سیستم‌های تعریف شده مدیریتی باید قدردان این حمایت اخلاقی اصلاح طلبان باشند و هم مشارکت جویان سیاسی اصلاح طلب باید در راستای تحکیم راه در پیش گرفته بر سر مطالبات خود پایمردانه بایستند.