به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۸:۵۲
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۷ ساعت ۱۲:۴۱
کد مطلب : ۱۳۳۷۱۷
ابعاد کمتر گفته شده مسئله کودک‌آزاری

قربانیان معصوم یک اختلال روانی

می‌گل هشترودی- روزنامه بهار
دنیای آدم بزرگ‌ها باز هم قربانی گرفت. این بارهم دختری 7 ساله به نام کیمیا. کیمیایی از جنس آتنا‌ها و ستایش هایی که این روزها بیش از هر زمانی صدای قربانی شدنشان بلند است. کیمیایی که به گفته خودش 70 بار مورد تجاوز از سوی ناپدری قرار گرفته حالا در بیمارستانی بستری است. چقدر ساده دنیای کودکی‌شان حرام مردانی می‌شود که قرار بود روز و روزگاری پشت پناه آنان باشند و حالا نا امن‌ترین آغوش را برایشان رقم زده اند.
روز گذشته احمد خاکی معاون اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران گفت: بیشترین تماس‌های مردم استان تهران با اورژانس اجتماعی در مورد کودک آزاری و کمترین تماس آنان مربوط به اختلال هویت جنسی است. از مجموع، 923 هزار و 305 تماس تلفنی با اورژانس اجتماعی در یکسال گذشته، 2 هزار و 637 مورد از این تماس‌ها در مورد کودک آزاری و 9 تماس نیز مربوط به اختلال هویت جنسی بود. 50 مورد از این تماس‌ها نیز در رابطه با دختران فراری بود که ساماندهی شدند.  این یعنی دنیای کودکان این روز‌ها بیش از هر زمانی آسیب پذیر شده است چون هر کس با هر بهانه‌ای به این دنیای کوچک دست درازی می‌کند و آنچه می‌خواهد از آن می‌برد و در این بین کودکان آسیب پذیر‌تر از آن هستند که بتوانند شکایتی کنند و از آن جایی که فرهنگ‌سازی لازم برای آموزش آن‌ها ایجاد نشده معمولا‌ تنها قربانی محسوب می‌شوند. اما به قطعیت می‌توان گفت یک انسان سالم نمی‌تواند این طور بی‌رحمانه بر دنیای کودکی بتازد و او را مورد تعرض قرار دهد. پدوفیلی نوعی بیماری روانی است که تعرض گران به کودکان در دایره این نوع بیماری قرار می‌گیرند.

پدوفیلی چیست؟
پدوفیلی مشکلى روانى است که کمتر در محافل عمومى در مورد آن صحبت مى‌شود. این بیماری یک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که در آن فرد از لحاظ جنسی جذب کودکان می‌شود و می‌توان گفت این نوع جذب‌شدن غیر‌طبیعی و غیر عادی است. پدوفیلی با خیال پردازی‌ها و یا فعالیت‌های جنسی با کودکان قبل از سن بلوغ، مشخص می‌شود. مبتلایان به پدوفیلی در اکثر مواقع مردان بوده و به هر دو جنس دختر و پسر جذب می‌شوند، لازم به ذکر است فرد پدوفیلی با بزرگسالان غیر همجنس خود نیز به خوبی رابطه برقرار می‌کند. افراد پدوفیلی معمولا خودشان را اینطور توجیه می‌کنند که کارشان در راستای کمک به کودکان قربانی بوده است و در همین راستا ممکن است به خود بگویند که به پروسه رشد کودک کمک کرده‌اند و یا کودک قربانی از عمل آنها لذت برده است. با این حال دائما به قربانیان شان تاکید می‌کنند که چیزی به والدین و نزدیکان خود نگویند. آمار ۲۰ درصدی آزار جنسی کودکان در آمریکا، پدوفیلیا را تبدیل به شایع‌ترین انحرافات جنسی کرده است. متجاوزان در اکثر موارد فامیل، خویشاوندان و کسانی بوده‌اند که با خانواده کودک ارتباط نسبتا نزدیکی داشته اند. اشکال مختلف رفتارهای مرتبط با پدوفیلیا می‌تواند از صرفا نگاه کردن به کودک تا درآوردن لباس و لمس وی را شامل شوند. مطالعات نشان داده‌اند که کودکانی که مورد غفلت والدین شان قرار می‌گیرند و یا تنها هستند بیشتر در معرض خطر آزار یک فرد پدوفیلی قرار دارند و با همه این تفاسیر پدوفیلی را بد‌ترین نوع انحراف جنسی می‌دانند. .

دلایل بیماری پدوفیلی
از آنجایی که این امر یک پدیده اجتماعی نابه هنجار محسوب می‌شود، برای بحث و بررسی آمار واقعی در دسترس نیست. اخیرا یک پژوهش در آلمان نشان داده است که افراد پدوفیلی احتمالا دچار کمبود سلول‌های خاکستری در قسمت‌های مهمی از مغز هستند. به گزارش این گروه سلول‌های خاکستری افراد پدوفیلی در قسمتی از مغز که محل تصمیم‌سازی‌های سطح بالا و استدلال است، حدود 2 تا 4 درصد کمتر از مقدار معمول بوده و البته چیزی که از این قبیل بررسی‌ها برمی‌آید بیشتر این است که کسانی ممکن است دست به این کار بزنند که کنترل مناسبی بر رفتارشان ندارند و این دلیل بروز این تمایل نیست.  به  طور کلی تعرض جنسی به کودکان به جز تمایل جنسی ممکن است دلایل دیگری مثل در دسترس نبودن بزرگ سالان و بی دفاع بودن کودکان داشته باشد.  متخصصان معتقدند پدوفیلى یا «بچه‌بازى» مشکلى است که یا به دلایل ژنتیکى و تغییرات هورمونى بروز مى‌کند و یا ریشه در دوران کودکى نحوه‌تربیت و برخوردهاى اجتماعى فرد دارد. این حالت از دوران بلوغ خود را نشان مى‌دهد و متأسفانه درمان قطعى ندارد.

پدوفیلی اختلال جنسی یا انحراف جنسی؟
اختلالات جنسی بخشی از اختلالات روانی محسوب می‌شوند و یکی از اختلالات مشهور جنسی، پدوفیلی است. مساله عمده‌ای که پدوفیلی را از دیگر ناهنجاری‌های جنسی متمایز ساخته و نیازمند توجه مخصوص کرده، این است که در پدوفیلی، اختلال به شخص محدود نبوده بلکه سبب صدمه‌ مستقیم جسمی و روانی جبران ناپذیر بر افراد دیگر، بالاخص اطفال، می‌گردد. آسیب غیر قابل جبران به اطفال و نتایج روحی و روانی این آسیب‌ها از ابعاد بسیار مهم این اختلال است. این آسیب ها، عمدتا در تمام طول عمر فرد اثر خود را باقی می‌گذارند و همچنین کودکان قربانی پدوفبلیا، در بزرگسالی، تاثیرات اجتماعی تکان دهنده‌ای به‌وجود می‌آورند اما آن طور که پژوهش‌ها نشان می‌دهد معمولا بزه کاران جنسی به‌خصوص در خشونت‌های جنسی علیه کودکان، معمولا خود قربانی این رفتارها در کودکی بوده اند، با توجه به اینکه پدوفیلی صدمات روانی و جسمی شرح داده شده را بر اطفال وارد می‌سازد، به‌صورت واضح، یک نوع سوءاستفاده از اطفال بوده و جزو انحرافات جنسی شمرده می‌شود.

قربانیان جرایم جنسی خشم نهفته‌ای دارند
اما از همه چیز مهم‌تر قربانیان این گونه اتفاقات هستند و ضربه‌های جبران ناپذیر روانی که به آن‌ها وارد می‌شود. این‌که یک کودک در سن پایین به یکباره از دنیای کودکانه خود جدا شده و با مسائلی روبه رو شود که برایش غیر قابل درک است ضربه‌های روانی مهلکی به او وارد می‌آورد و این تنها در شرایطی است که سرنوشت او سر انجامی مثل آتنا یا ستایش نداشته باشد. مریم رامشت روانشناس اجتماعی درباره این موضوع می‌گوید: قطعا کسانی که در دوران بچگی مورد سوء‌استفاده جنسی قرار گرفته‌اند در بزرگسالی دچار آسیب می‌شوند و مشکلات متعددی خواهند داشت. چون سن این افراد کم است همه احساسات را درون خودشان می‌ریزند و این کار آسیب بسیار جدی به آنها می‌زند. یعنی هر چقدر سن کمتر باشد درجه آسیب رسیدن به فرد بیشتر است. البته مقدار این آسیب با توجه به جنسیت متفاوت است و معمولا پسرانی که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرند بیشتر اختلالاتی که در بزرگسالی از خودشان نشان می‌دهند به صورت پرخاشگری و اختلال شخصیت از نوع اختلالاتی که به اطرافیان آسیب می‌رسانند، است، چون به صورت ناخود‌آگاه خشم نهفته‌ای را نسبت به جامعه و اطرافیان، درون خودشان دارند.

گاه این افراد در بزرگسالی دیگران را مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌دهند و به این شکل انتقام درونشان به‌شدت رشد می‌کند، در حالی که اگر قربانی یک خانم باشد و در دوران کودکی مورد آزار قرار گرفته باشد اثرات آن متفاوت است و معمولا خشم درونی دختران فروخورده می‌شود و بیشتر به شکل غم و اندوه در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد و معمولا خانم‌هایی که در کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌‌اند در بزرگسالی در ارتباط زناشویی معمولا ناتوان هستند و خیلی احساس خوشایندی در این زمینه ندارند. ولی باز هم نمی‌توان حکم کلی صادر کرد.

خانواده نقش بسزایی در شدت آسیب کودک دارد
او با تاکید بر این‌که آسیب‌ها بر حسب این که در خانواده چه عکس‌‌العملی نسبت به فرد نشان داده شده متفاوت است می‌گوید: این موضوع خیلی مهم است که وقتی اعضای خانواده متوجه می‌شوند کودک‌شان یا حتی بزرگسال دچار آسیب جنسی شده است چه عکس‌العملی نشان بدهند. واکنش آنها در میزان آسیبی که فرد می‌بیند و اختلال رفتاری که در بزرگسالی از خودش نشان می‌دهد تاثیر دارد. معمولا این افراد در خانواده‌ای که پذیرنده و حمایتگر باشد و فرزندان خودش را مورد محبت و لطف و حمایت بیشتری قرار دهد و آنها را مورد قضاوت قرار ندهد و به آن‌ها  کمک کند کمتر آسیب می‌بینند و در بزرگسالی اختلال شخصیت و اختلال‌های روانی کمتری از خودشان بروز می‌دهند، اما اگر خانواده پذیرنده نباشد و سرزنشگر و قضاوت‌گر باشد و اگر فرد را طرد بکند بر حسب نوع رفتاری که اعضای خانواده دارند خشم را درون فرزندان خود افزایش می‌دهند و هر چقدر میزان خشم و عصبانیت فرد نسبت به محیط، خانواده و اطرافیان بیشتر شود او بیشتر می‌خواهد در آینده این عقده یا فشار روانی را که در درونش به وجود آمده است نسبت به جامعه ابراز کند و رفتارها و اختلال شخصیت به مراتب شدیدتر خواهد بود. به این دلیل است که ما می‌گوییم اگر فردی در هر سنی مورد آزار جنسی قرار بگیرد بسیار مهم است، اما دوران کودکی مهم‌تر است، چون در کودکی معمولا این موضوع را ابراز نمی‌کنند. خانواده‌ها باید آموزش ببینند که فرزندان خودشان را مورد حمایت، توجه یا‌تربیت قرار دهند تا فرزندانشان کمتر مورد سوءاستفاده‌های جنسی قرار بگیرند و اگر قرار گرفتند حتما باید زیر نظر مشاور نسبت به‌ترمیم آسیب‌های روحی و روانی که فرد دیده است اقدام شود.

مواظب کودکان باشیم
بیماران پدوفیلی در کشور ما کم نیستند و هر ساله تعدادی از دختران و پسران زیر ۱۳ سال مورد آزار و اذیت جنسی این افراد قرار می‌گیرند  و تنها فرهنگ‌سازی درست در جهت آگاهی بخشیدن به کودکان می‌تواند راه حلی مناسب برای جلوگیری از این نوع خطر‌ها باشد. کودکان آینده سازان این مرزو بوم هستند و باید در بستری آرام زندگی را تجربه کنند.