به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۰ - ۱۳:۳۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۱ ساعت ۱۱:۲۱
کد مطلب : ۱۳۵۵۴۵

عاقبت ساده‌انگاری و شوخی با اقتصاد

عاقبت ساده‌انگاری و شوخی با اقتصاد
داریوش احمدیان
از روزی که خبر امضای برجام منتشر شد تا همین امروز هیچ سخنرانی از رئیس‌جمهور روحانی را نمی‌توان یافت که او در آن از لزوم جذب سرمایه خارجی و فناوری نو نگفته باشد. تفاوتی ندارد که در جلسه هیئت دولت است یا در مجلس، یک سخنرانی انتخاباتی و سیاسی در بین حامیانش است یا در حضور رهبری و مسئولان بلند پایه نظام، او از هر فرصتی که در اختیارش قرار بگیرد استفاده می‌کند تا تکرار کند که مهم‌ترین برنامه ایران در حال حاضر «جذب سرمایه خارجی و وارد کردن فناوری‌های نو» است.

ممکن است فردی که از دور و بدون اطلاع از مناسبات قدرت در ایران تکرارهای روحانی را مشاهده می‌کند به این پرسش فکر کند که رئیس‌جمهور ایران به چه دلیلی این مطالب یدیهی را هر چند وقت یک بار تکرار می‌کند و مگر کسی پیدا می‌شود که در جهان امروز مخالف جذب سرمایه خارجی و کمک گرفتن از فناوری‌های جدید باشد؟ برای پاسخ به این پرسش خوب است که خاطره‌ای که روحانی در نطق اخیرش در مجلس که در همین زمینه گفت را مرور کنیم. رئیس‌جمهور می‌گوید در جمعی که مسئولان کشور حضور داشتند فردی از مسئولان نقدهایی را به قراردادهای نفتی اخیر مطرح می‌کند و در نهایت می‌گوید خودمان در داخل این کار را می‌کنیم. روحانی در پاسخ به این فرد می‌گوید که می‌دانی سرمایه این کار چه میزان خواهد بود؟

 آیا این مقدار سرمایه را داریم؟ و فرد مورد نظر در پاسخ می‌گوید نه چنین سرمایه‌ای در داخل نیست افراد ساده‌اندیشی که تصور می‌کنند سرمایه کلان مورد نیاز برای مقابله با بحران بیکاری در دسترس است و یا در حوزه صنعت، انرژی و. . . نیازی به همکاری با کشورهای خارجی و انتقال تکنولوژی نداریم اندک نیستند. افرادی که یا به واسطه جهل و یا به دلیل آن که قراردادهای خارجی باعث کاهش منافعشان خواهد شد هر زمان که صحبت از مذاکره‌ای برای انعقاد توافق با خارجی‌ها می‌شود «وا اسلاما!» سر می‌دهند و از طریق‌تریبون‌ها و رسانه‌های پرشمارشان «دلواپسی»‌های بی مبنا و بی معنایشان را به جامعه منتقل می‌کنند. این افراد هیچگاه به شکل مستقیم نمی‌گویند که ما با جذب سرمایه خارجی و یا همکاری با کشورهای غربی مخالفیم بلکه می‌گویند «ما با جذب سرمایه موافقیم اما. . .» و به قول بیژن زنگنه، وزیر نفت همین «اما» ی آن‌ها ما را (اقتصاد ایران را) می‌کشد.

واقعیت آن است که کشورمان به دلیل عملکرد فاجعه بار دولت‌های نهم و دهم در حوزه اشتغال در یک بحران عمیق به سر می‌برد. به طوری که به واسطه صفر بودن میزان اشتغال خالص بین سال‌های ۸۵ تا ۹۱ امروز علاوه بر حدود یک میلیون نفری که سالانه به‌عنوان متقاضی شغل وارد بازار کار می‌شوند با لشکری از بیکاران مواجه هستیم. با یک محاسبه ساده می‌توان متوجه شد که اگر تمامی سرمایه‌های داخلی نیز برای ایحاد اشتغال به میدان بیاید باز هم امکان حل این بحران وجود ندارد و چاره‌ای جز تلاش همگانی برای جذب سرمایه خارجی نیست. ازسوی دیگر یکی از ارکان سیاست‌های اقتصاد مقاومتی ارتقاء بهره‌وری است.

پرسشی که می‌توان در این باره مطرح کرد این است که آیا می‌توان انتظار داشت که بدون توجه به فناورهای نوین شاهد افزایش بهره‌وری باشیم؟ به نظر می‌آید آنان که با نگاهی غرب ستیزانه هر نوع همکاری با غرب را حتی در حوزه اقتصادی بر نمی‌تابند باید یک بار دیگر با واقعیات روی زمین در حوزه اقتصاد آشنا شوند و به خاطر بیاورند که این عرصه جای اوهام و خوش‌خیالی نیست و هشت سال دولت‌های نهم و دهم به خوبی نشان داده است که عاقبت ساده‌انگاری اقتصادی و شوخی و به بازی گرفتن این علم چه خواهد بود.
مرجع : روزنامه بهار

۱۳۹۶/۰۶/۰۱ ۱۲:۳۹
شرکت های تولیدی حاضر نیستند از فناوری که در داخل کشور هم عرضه میشود استفاده کنند. قبول بفرمایید ما وقتی فناوری را در داخل کشور داریم چرا باید از خارج وارد کنیم. ایا برای مثال ما در زمینه تلید نرم افزار توانایی کمی داریم که بیاد برویم و از خارج وارد کنیم؟ البته من مخالف ورود فناوری به داخل نیستم و هرکجا که توان داخلی نیست باید از توان خارجی استفاده کرد ولی اقتصاد دانش بنیان نیز باید توسط شرکت های داخلی حمایت شود. در مورد سرمایه هم فکر میکنید بیش از هزار میلیارد نقدینگی کجا حبس شده و اگر ما این حجم نقدینگی را به اقتصاد مولد می اوردیم چی میشود. البته در خرید خارجی هم برای خیلی ها منفعت دلالی خوبی دارد. در نهایت بهتر ما نه از اینور بوم بافتیم و نا از انور بوم (355210)