به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۳۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۱۲ ساعت ۱۵:۲۶
کد مطلب : ۱۳۶۰۴۳
نحوه مواجهه رئیس‌جمهور آمریکا با مسئله برجام

دیپلماسی ایرانی و پریشانی‌ ترامپ

دیپلماسی ایرانی و پریشانی‌ ترامپ
روزنامه بهار: زمزمه‌های دلواپسانه به بهانه آن که «اگر‌ ترامپ بیاید برجام چه می‌شود؟ » را می‌شد از همان روزهای ابتدایی گرم شدن رقابت‌های انتخاباتی در ایالات متحده شنید. «دلواپسان» وطنی پیش از آن که‌ترامپ به قدرت برسد با استفاده از امکانات تبلیغی گسترده‌شان این گونه وانمود می‌کردند که حضور دونالد‌ترامپ در کاخ سفید برابر است با پاره شدن برجام و اعلام ناکارآمدی سیاست خارجی دولت اعتدال که در توافق هسته‌ای موسوم به برجام متبلور است. آنان تعمد داشتند با بی توجهی نسبت به این موضوع بدیهی که برجام توافقی دو جانبه نیست که ایالات متحده بتواند به سادگی آن را فسخ کند چنین وانمود کنند که مخالفت‌ترامپ با برجام به معنای پایان توافق و بازگشت تحریم‌هایی است که اثرات منفی بی‌سابقه‌ای را بر معیشت و زندگی روزمره مردم گذاشته بود. آن‌چه در عمل رخ داد چه بود؟

آیا‌ترامپ با همه مخالفت‌هایش با برجام توانست به آن سادگی که تندروها در ایران تبلیغ می‌کردند برجام را کنار بگذارد؟ آیا رژیم اسرائیل و اندک کشورهایی در منطقه توانستند بر اراده جامعه جهانی در مسیر اجرای برجام کوچکترین تاثیری بگذارند؟ آیا آمریکا توانست به آن‌چه مطابق متن برجام (و نه آن‌چه در تصورات و توهمات ما هست) موظف به اجرای آن بود بی توجهی کند؟ با نگاهی به مسیر اجرای برجام در چند ماه اخیر شاهد آن هستیم که نه مخالفان برجام در منطقه و نه دولت‌ترامپ نتوانسته‌اند خللی را در مسیر اجرای توافق هسته‌ای ایجاد کنند.

اگر از جوسازی‌های رسانه‌ای رییس‌جمهور آمریکا بگذریم شاهد آن هستیم که در عمل هم وزارت امور خارجه این کشور در چند نوبت پایبندی ایران به تعهدات برجامی خود را اعلام کرده و هم شخص دونالد‌ترامپ آن بخش از برجام که توقف بخشی از تحریم‌ها را نیازمند دستور رییس‌جمهور آمریکا می‌داند را اجرا کرده است. از همین رو می‌توان به جرات گفت که حضور‌ترامپِ مخالف برجام در کاخ سفید در عمل تا الان هیچ اتفاق ناگواری را در مسیر اجرای برجام رقم نزده است و برخلاف تبلیغات دلواپسانه برخی در ایران برجام به قدری مستحکم است که کشور ابر قدرتی همچون ایالات متحده آمریکا هم امکان، توان و ظرفیت بر هم زدن آن را به هیچ عنوان ندارد.

با نگاهی دگرباره به کنش رییس‌جمهور آمریکا، حداقل در حوزه سیاست خارجی شاهد آن هستیم که او دچار نوعی سردرگمی شده است. این سردرگمی ‌ترامپ را می‌توان در نوع مواجهه‌ای که با همکاران خود دارد و همچنین تناقض‌گویی‌هایش به خوبی مشاهده کرد. اما پرسشی که می‌توان در این باب مطرح کرد این است که دقیقا چه چیزی‌ترامپ را دچار سردرگمی کرده است؟ توانایی بالای مشاوران و دیپلمات‌های کارکشته حاضر در دولت آمریکا بر کسی پوشیده نیست و نمی‌توانیم بگوییم که علت این پریشان احوالی آشکار که در رفتار و گفتار‌ترامپ هنگامی که در مباحث سیاست خارجی وارد می‌شود هویداست ناشی از کم دانشی و یا ناتوانی دیپلمات‌های آمریکایی است.

به نظر می‌رسد که باید ریشه این سردرگمی مسئولان آمریکایی و به ویژه‌ترامپ در حوزه سیاست خارجی را باید در این سوی میز جستجو کنیم. واقعیت آن است که اگر دولتمردان ایرانی از تابستان۹۲ به این سو مسیر سیاست خارجی کشور را تغییر نمی‌دادند و همان ماجراجویی‌ها ادامه پیدا می‌کرد و یا اگر در انتخابات۹۶ اکثریت جامعه به جای سیاست تعامل سازنده با جهان به افرادی رای می‌دادند که تحریم را فرصت می‌خواندند و خیال مدیریت بر جهان را در سر می‌پروراندند امروز،‌ ترامپ کار ساده‌ای در پیش داشت و می‌توانست با چند رفتار و گفتار تحریک‌آمیز مقامات ایرانی را به کنار گذاشتن برجام‌ترغیب کند. نمونه‌ای کوچک از این نوع رفتارها را چندی پیش در مجلس شاهد بودیم که البته به واسطه مخالفت اکثریت نمایندگان مجلس با اقلیت تندرو به جایی نرسید.

از این واقعیت گریزی نیست که آمریکای‌ترامپ به دنبال بهانه‌ای می‌گردد که ایران را به‌عنوان ناقض برجام معرفی کند تا کنار گذاشتن توافق هسته‌ای با هزینه کشورمان تمام شود. هوشمندی تیم سیاست خارجی دولت اعتدال تاکنون سبب آن شده است که با وجود برخی فشارهای داخلی دولت بهانه‌ای را به دست آمریکایی‌ها ندهد و می‌توان گفت که هر بار اعلام پایبندی ایران به برجام از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نوعی مانع بر سر راه‌ترامپ برای بر هم زدن این توافق بین‌المللی است. برجام تا زمانی که ایران به متن این توافق پایبند باشد از سوی طرف‌های دیگر نقض نخواهد شد و افزایش مبادلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران با طرف‌های دیگر برجام سبب تقویت بیش از پیش آن خواهد بود. 

در پایان می‌توان یادآور شد که همانطور که دیپلمات‌های ایرانی توانسته‌اند با توانایی‌هایشان و همینطور پشتیبانی ارکان نظام سیاسی با برجام هم عمده خطوط قرمز را حفظ کرده و هم موانع تحریمی اثرگذار را از پیش پای مردم بردارند این توانایی را دارند که به سوی حل‌وفصل پرونده‌های باز دیگر و تحریم‌های غیر مرتبط با پرونده هسته‌ای نیز حرکت کنند به شرط آن‌که همچون پرونده ‌هسته‌ای شاهد ایجاد اجماعی داخلی برای تحقق این خواسته اکثریت باشیم.