به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۵:۰۲
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۴ ساعت ۱۳:۴۴
کد مطلب : ۱۳۶۷۴۸
بيگدلي: به خاطر انتخابات سال ۸۴

جناب دکتر معین عزیز؛ پوزش بخواهيد

گروه سياسي: حجت الاسلام رحمت الله بیگدلی، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، از مصاحبه‌ی اخير مصطفی معین درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ انتقاد کرد. گفتني اينكه، کروبی، معین، هاشمی رفسنجانی و مهرعلیزاده، چهار کاندیدايی بودند که طيف‌هایی از اصلاح‌طلبان به آنها رای دادند و آرای اصلاح‌طلبان به این نحو تقسیم شد و در نهايت احمدي نژاد رييس جمهور شد! متن یادداشت بیگدلی در روزنامه‌ی مستقل، در پی می‌آید:

جناب مصطفی معین در گفت‌وگو با روزنامه شرق افاضاتی داشته‌اند که برخی از اهم گزاره‌های آن به‌شرح ذیل است:
۱. در سال ۸۴ هدفم این نبود که حتماً رییس‌جمهوری شوم.
۲. خانواده‌ام در سال ۸۴ همه مخالف کاندیداتوری‌ام بودند.
۳. پیروز نشدن ما در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم که در سال ۸۴ برگزار شد، یک باخت جبری نبود؛ دلایلی داشت که مهم‌ترین آن‌ها تفرق آرای اصلاح‌طلبان، شرکت نکردن در انتخابات از سوی جنبش دانشجویی و… بود.
۴. البته انتخاب شخص آقای خاتمی، من بودم. کمااین‌که بعد از رد صلاحیت هم دیدید که شاه‌بیت صحبت‌شان – «معین باید بیاید»- را پوستر کردند.
چند سؤال از جناب دکتر معین:
۱. شما که هدفتان رییس‌جمهوری شدن نبود، پس چرا وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شدید و علاوه بر فراهم کردن زمینه‌ی شکست اصلاح‌طلبان، تبدیل به‌بزرگ‌ترین عامل اختلاف و شقاق بین اصلاح‌طلبان شدید؟!
۲. حکما می‌گویند که انسان عاقل، کار عبث و بیهوده نمی‌کند، آیا شما که قصد رییس‌جمهوری شدن نداشتید، کاندیداتوری خود در سال ۱۳۸۴‌ را عاقلانه ارزیابی می‌کنید؟
۳. شما تصریح کرده‌اید که: «خانواده‌ام در سال ۸۴ همه مخالف کاندیداتوری‌ام بودند، پسرانم مستقیم به‌من گفتند و دخترم نامه نوشت.»
جناب معین، شما که قصد رییس‌جمهوری شدن نداشتید، پس چرا به‌نظر خانواده خودتان، و خیل دل‌سوزان کشور که مخالف کاندیداتوری شما بودند، وقعی نگذاشتید و تحت تأثیر عده‌ای که به‌دنبال جوشاندن دیگ آش برای خودشان بودند کاندیدا شدید و نتیجه کاندیداتوری شما فاجعه شکست اصلاح‌طلبان را علی‌رغم داشتن رأی بالاتر در مرحله اول انتخابات رقم زد؟!
۴. گفته‌اید: «البته انتخاب شخص آقای خاتمی، من بودم. کمااین‌که بعد از رد صلاحیت هم دیدید که شاه‌بیت صحبت‌شان – «معین باید بیاید»- را پوستر کردند. اما در آن شرایط، جبهه اصلاحات مدیریت نداشت. مدیری که بتواند اِعمال مدیریت کند. اگرچه رهبری اصلاحات را آقای خاتمی برعهده داشتند، ولی آقای خاتمی رئیس‌جمهور بودند؛ به‌همین‌دلیل چون شخصیت حقوقی ایشان اجازه نمی‌داد که وارد انتخابات شوند و کمک کنند، عملاً ایشان هم کنار بودند. گرایش ایشان به سمت من بود، ولی خب طوری نبود که بخواهند مثل سال ۹۲ مدیریت کنند. این هم یک محدودیت بود … .»
جناب دکتر معین، به‌نظر می‌رسد که این بخش از سخنان شما یا ناشی از توهم است و یا به‌منظور تراشیدن شریک جرمی چون آقای خاتمی برای عوامل شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۱۳۸۴ ایراد است؛ زیرا حجت‌الاسلام والمسلمین خاتمی در تاریخ ۱۹ دی‌ماه ۱۳۹۱‌ در حضور دو نفر از دوستان یعنی آقایان دکتر علی عبایی و مهندس میثم عطایی صریحاً به‌شخص این‌جانب (رحمت‌اله بیگدلی) گفتند که: «با کاندیداتوری شما مخالف بوده و مخالفت خود را هم رسماً به‌حامیان شما ابراز کرده و از آنان خواسته‌اند با توجه به‌کاندیداتوری آقایان هاشمی‌رفسنجانی و کروبی کاندیداتوری شما صلاح نیست!»
۵. گفته‌اید: «پیروز نشدن ما در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم که در سال ۸۴ برگزار شد، یک باخت جبری نبود؛ دلایلی داشت که مهم‌ترین آن‌ها تفرق آرای اصلاح‌طلبان، شرکت نکردن در انتخابات از سوی جنبش دانشجویی و… بود.»
جناب معین، این نکته از آبده بدیهیات است و هر بچه‌مدرسه‌ای نیز آن را می‌داند که تعدد کاندیداهای یک جریان در انتخابات، موجب تفرق آرا و شکست آن جریان می‌شود و شما این واقعیت را مدتی پیش در جریان انتخابات شورای شهر دوم تهران تجربه کرده و دیده بودید که چگونه اصولگرایان با دادن یک لیست اجماعی، شورای شهر را فتح و محمود احمدی‌نژاد را شهردار کردند، پس چرا شما با کاندیداتوری خود موجب تفرق آرای اصلاح‌طلبان شدید و زمینه شکست خسارت‌بار اصلاح‌طلبان و برآمدن احمدی‌نژاد و آن همه فساد و اختلاس و ناکارآمدی و … را فراهم آوردید؟!
۶. شما یکی دیگر از علل شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴ را «شرکت نکردن جنبش دانشجویی در انتخابات» دانسته‌اید.
جناب معین، شما در دولت اول آقای خاتمی، وزیر ایشان در وزارتخانه حساس علوم، تحقیقات و فناوری بودید.
حال اگر جنبش دانشجویی در انتخابات سال ۱۳۸۴ شرکت نمی‌کند، بخشی از چرایی این شرکت نکردن جنبش دانشجویی متوجه شخص شماست و این شما هستید که باید پاسخ دهید که چرا در سایه وزارت شما جنبش دانشجویی که آوانگاردترین بخش جامعه ما در حضور سیاسی بوده است به‌جایی برسد که در انتخابات شرکت نکند؟!
۷. جناب دکتر معین، از همه این‌ها که بگذریم از این نکته نمی‌توان گذشت که صلاحیت شما در انتخابات ۸۴ رد شده بود و شما با وساطت‌ آقای غلامعلی حداد عادل، چهره صد در صد اصولگرا و مخالف جدی جنبش اصلاحات و اصلاح‌طلبان و با حکم حکومتی وارد عرصه‌ انتخابات شدید و زمینه شکست اصلاح‌طلبان را فراهم آوردید و پیروزی مسلم اصلاح‌طلبان را مبدل به‌شکست کردید…
جناب دکتر معین، در خصوص چرایی و چگونگی بازگشت شما به ‌عرصه کارزار انتخاباتی سه نکته اساسی به‌ذهن متبادر می‌شود:
یک. اولین سوالی‌ که در ذهن هر انسان عاقلی مطرح می‌شود این است که چه صنمی‌ بین کسانی که خود را نوک پیکان اصلاحات می‌دانستند با نوک پیکان اصولگرایی وجود داشت که نوک پیکان اصولگرایی در دفاع از آنان وارد میدان شود و با گرفتن حکم حکومتی، کاندیدای آنان را که رقیب جبهه اوست به‌کارزار‌ انتخاباتی برگرداند؟!
واقعا عجیب است، گرفتن حکم حکومتی‌ برای کسانی که مخالف سرسخت حکم حکومتی بودند و در مخالفت با چنین حکمی، زمینه از دست رفتن پارلمان از دست اصلاح‌طلبان را برای چند دوره فراهم آوردند، به‌طوری که آثار مصیبت‌بار این زخم هنوز هم التیام نیافته است و همچنان پارلمان در دست اصولگرایان است.
دو. از آن‌جایی که من برخلاف این دوستان معتقد به‌توهم توطئه نیستم و دوست ندارم که افراد و گروه‌ها را مثل این دوستان متهم‌ به‌‌معامله‌ با اصحاب قدرت کنم، این نوع رفتار را در مرحله ذهنیت، ناشی از فهم نادرست از مناسبات قدرت در ایران و پیچیدگی‌های جامعه ایرانی و مطالبات مردم و در مقام عمل ناشی از نوعی سکتاریسم و انحصارطلبی‌ می‌دانم.
سه. نکته آخر هم این است که این چه نوع سیاست‌مداری‌ و سیاست‌ورزی است که برخی خود را مغز‌ متفکر اصلاحات و اصلاح‌طلب پیشرو و … بدانند و از ضعیف‌ترین حلقه اصول‌گرایی یعنی فردی چون آقای غلامعلی حداد عادل که در هر اظهارنظری‌ و اتخاذ‌ موضعی، چندین گاف بزرگ می‌دهد، فریب بخورند و با وساطت او وارد میدانی شوند که نتیجه آن شکست اسف‌بار اصلاح‌طلبان و سلطه فردی چون احمدی‌نژاد بر مقدرات کشور‌ و نابود کردن منابع انسانی و مادی آن شود؟
جناب دکتر معین عزیز؛ بدون تردید‌، تامل و داوری منصفانه درباره عملکرد خود از جمله چرایی‌ و چگونگی ورود شما به ‌انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۴ و نتایج اسف‌بار آن برای کشور و ملک و ملت و اعتراف صادقانه شما به ‌اشتباه و یک عذرخواهی معمولی‌ از ملت، حاکی از صداقت، انصاف و عبرت گرفتن از خطاهای بزرگ گذشته و تلاش برای جبران آن خواهد بود.