به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۰۹:۵۱
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۲۲ ساعت ۱۴:۱۷
کد مطلب : ۱۳۸۱۹۹
مثل «ژرژ وه آ»

حجازی هم می‌توانست رئیس‌جمهور شود

محمد رضایی- روزنامه بهار
ژرژ وه آ برنده توپ طلای جهان در حالی در لیبریا رئیس جمهور شد که ما اهالی ورزش خودمان را نه تنها به خود ورزش راه نمی‌دهیم و اجازه نمی‌دهیم مدیریت کنند بلکه برای شورای شهر و ریاست جمهوری هم آنها را نمی‌پذیریم! ژرژ وه آ رئیس جمهور لیبریا شد تا اولین بازیکنی باشد که از فوتبال تا ریاست جمهوری می‌رود. «وه آ» که توپ طلای بهترین بازیکن را هم گرفته بود در واقع به جایگاهی رسید که کسی به آن فکر نمی‌کرد البته پیش از این بودند بازیکنانی مثل پله که تا وزارت هم صعود کرده بودند و وزیر شده بودند اما رئیس جمهور نه.در ایران اما این یک بحث کهنه است که موافق و مخالف زیاد دارد. در سال 1388 ناصر حجازی کاندیدای ریاست جمهوری شد. او کروات زده و بسیار شیک در قامت کاندیدای مستقل وارد حوزه ثبت نام شد و ثبت نام کرد.

* او می‌خواست بیشتر از یک مربی  فوتبال باشد
« یک ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری فکری در ذهن ناصرخان جرقه زد. او می‌گفت: من می‌روم ثبت‌نام می‌کنم تا همه متعجب شوند و ببینند حضور یک ورزشی در یک مقام سیاسی چقدر عجیب است بلکه بفهمند حضور آن‌ها هم در ورزش عجیب و نگران‌کننده است. اگر تأیید صلاحیتم کردند که بعید است و رأی آوردم برای هر وزارتخانه بهترین گزینه را پیدا می‌کنم اما اجازه نمی‌دهند تا آن مرحله جلو بروم و اصلاً تأیید صلاحیت نمی‌کنند اما حداقل این ‌جوری حرفم که ورزش جای آن‌ها نیست را زده‌ام.اواخر اردیبهشت ماه ناصر حجازی همراه با بهمن اسدی، دوست قدیمی‌اش، راهی وزارت کشور شد. هنگامی که وارد سالن اصلی برای ثبت‌نام شد مرحوم سیدرضا زواره‌ای کار ثبت‌نامش را به اتمام رسانده بود. او سال‌ها رئیس سازمان ثبت اسناد کشور و از اعضای شورای نگهبان بود. سلام گرمی با حجازی انجام داد و وقتی دور شد ناصرخان سؤال کرد این آقا را نشناختم که به او گفته شد فلانی است. هنگام حضور ناصر حجازی، چهره خوش‌تیپ و محبوب ورزش کشور در وزارت کشور برای ثبت‌نام، تمام عکاسان و خبرنگاران او را احاطه کرده بودند. دقایقی بعد شهردار وقت تهران محمود احمدی‌نژاد، با تعدادی همراه وارد شد تا ثبت‌‌نام کند. چون هیأت همراه داشت، ناصر حجازی سؤال کرد این آقا چه سمتی دارد که دورش شلوغ است و پاسخ شنید شهردار تهران. آن روزها وی تایید صلاحیت نشد و خیلی‌ها هم اعلام کردند که این طبیعی بوده است برخی هم گفتند این که دموکراسی نیست، باید خود مردم کاندیداها را رد یا تایید کنند.

* حجازی را رد صلاحیت کردیم!
در واقع خود ناصر حجازی هم به این فکر نمی‌کرد که رئیس جمهور شود ( کاش می‌شد و احمدی نژاد رئیس نمی‌شد تا قیمت  دلار و مسکن و... چهار برابر شود) او می‌خواست با این حضور پیامی را مخابره کند و کرد البته خیلی‌ها این پیام را نگرفتند و همچنان هیات مدیره‌های باشگاه‌ها و مدیران «حیات خلوت سیاسیون» است اما هر چه هست فرقی نمی‌کند مهم اینست که ژرژ وه آ و لیبریا این تصور را باطل کردند و نشان دادند که می‌شود یک فوتبالیست رئیس جمهور شود.در ایران اما ماجرا انگار بد جا افتاده است، انگار ما اینجا در ایران یک نفر را می‌بینیم و کل اعضای گروهش را قضاوت می‌کنیم.مثلا یک اسنپی مرتکب خطایی شده اما کل اسنپ را می‌خواهیم مجازات کنیم یا یک ورزشی مثل عباس جدیدی کاری می‌کند  ما کل ورزشی‌ها را از شورای شهر را بیرون می‌ریزیم.در واقع باید درست تر حرکت کنیم و هر کس را در جایگاه خودش بررسی کنیم. دایی و حجازی و... هم در این ورزش هستند که سالمند و با مطالعه و تحصیل کرده.

* وقتی لیوان دست فوتبالی‌ها باشد 5 ستاره هم می‌شویم
به همین فوتبال نگاه کنید، وقتی برای اولین بار مجمع مقابل وزیر می‌ایستد و انتخاب مستقل خودش را دارد و تاج را به گزینه وزارت ترجیح می‌دهد نتیجه اش می‌شود 5 ستاره شدن فوتبال ایران.تصور نکنید که در مقر فیفا هر روز صبح بلند می‌شوند و به برخی تیم‌ها ستاره می‌دهند و برخی را پنج ستاره می‌نامند. خیال نکنید که در سایت فیفا هر روز یک تیم را ستاره می‌نامند. اینکه فوتبال ایران را 5 ستاره نامیده‌اند تنها به دلیل عملکرد فوق العاده و قابل تحسین تیم کی روش هم نیست، آنجا در زوریخ هر روز لقب تعارف نمی‌کنند و تنها به یک تیم هم نگاه نمی‌کنند.امروز فوتبال ایران لقب 5 ستاره گرفته چون تیم بزرگسالان عالی عمل کرده و با رکوردی جذاب به روسیه رسیده است، فوتبال ایران لقب 5 ستاره گرفته چون در رده‌های پایه هم خوب عمل کرده و 4 تایی شدن آلمان  پر ادعا توسط نوجوانان ایران  اوج تبلور کوشش‌های زیاد برای رده‌های پایه بود.فوتبال ایران لقب 5 ستاره گرفته چون در فوتسال مردان، فوتسال بانوان و فوتبال ساحلی جزو مدعیان برتر دنیا شده است.بسیاری از مدیران می‌آیند و به دلایل سیاسی و جناحی همه سازه‌های مدیر قبلی را دور می‌ریزند و خودشان می‌روند نقطه سر خط! تاج اما سازه‌های کفاشیان را ادامه داد و کوشید و نواقص را برطرف کرد تا امروز به 5 ستاره برسد. فوتبالی تصمیم گرفتن نتیجه اش همین می‌شود که امروز شده است، حالا لیوان دست فوتبالی هاست و آنها در خود فوتبال نشان داده اند از بقیه بهترند، شاید در ریاست جمهوری هم از احمدی نژادها بهتر باشند.نباید آنها را از یاد برد و همه را با یک چوب زد.

* مدیران سیاسی می‌توانند نوجوان‌ها را در اوج نگه دارند؟
تیم نوجوانان فوتبال ایران را ببینید، آنها 4 گل به آلمانی زدند که همه ما می‌دانیم 8 سال بعد مدعی قهرمانی دنیا خواهند بود ودیروز هم کاستاریکا را در هم کوبیدند. فاصله امروز نوجوانان ما با آنها حتی بیش از چهار گل بود اما در آینده آنها برای قهرمانی دنیا می‌روند و ما برای قهرمانی در آسیا هم ممکن است موفق نباشیم. دلیلش همین نکته است که سیاسیون زیاد به فوتبال می‌آیند و این فضا را هم نمی‌شناسند و به همین دلیل این بچه‌ها رها می‌شوند به حال خودشان.آنها رها می‌شوند و می‌روند سیاسیون نمی‌دانند با این‌ها چه باید بکنند کدام مربیان را بیاورند کدام مسیر را بروند و برای حفظ آنها چه باید انجام دهند؟ آنها در باشگاه‌ها نمی‌توانند این نوجوان‌ها را برای فوتبال ایران حفظ کنند و رشد دهند.این موضوع ضربه زننده است کاش به اهالی فوتبال به درستی اعتماد کنیم و از همین مدیران که محصول  سی سال اخیر کشور هستند صحیح استفاده کنیم.