به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۶ - ۱۰:۰۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۶ ساعت ۱۲:۰۶
کد مطلب : ۱۴۱۶۶۶

محدودیت‌های دولت محلی

رضا صادقیان
نهاد شهرداری را می‌توان به نام دولت محلی نام‌گذاری کرد. نهادی که همزمان وظیفه ارائه خدمات شهری، رسیدگی به امور شهر، دخیل بودن در توسعه، سامان‌دهی سیستم حمل و نقل عمومی، جمع‌آوری پسماند از سطح شهر و حتی دریافت عوارض سالیانه خودروها را برعهده دارد، البته ماموران عظیم ‌الجثه سد معبری هم دارد که با انجام فنون رزمی آشنایی خاصی دارند! همزمان همین نهاد دستی بر تبلیغ فرهنگ عمومی و رسمی دارد، صاحب فرهنگسرا است، مدیریت شماری از کتابخانه‌های عمومی را برعهده دارد، گاه مجری برگزاری مراسم‌های عزاداری و جشن می‌شود و... حضور نهاد شهرداری را می‌توان در اکثر تغییرات شهری و سیاست‌ها مشاهده کرد، می‌توان مدعی شد اکثر شهروندان شهرداری را همان دولت می‌شناسند، آنچنان که فعالیت‌های استانداران را به عنوان سیاست‌های رسمی دولت درک می‌کنند. بدون‌تردید چنین دولت محلی هرچقدر چابک‌تر باشد، در ارائه خدمات شهری به شهروندان موفق‌تر عمل خواهد کرد. براساس سخنان ریاست شورای شهر اصفهان، در حال حاضر شهرداری بیش از 11 هزار نیرو دارد، شهرداری تهران نیز بیش از 68 هزار نفر نیروی کار دارد ولی کمی بیشتر از 120 هزار نفر حقوق می‌گیرند، همزمان بار تمام کم‌کاری، کارنابلدی، اشتباه‌کاری‌ها و هر ایراد دیگر برعهده شخص شهردار گذاشته خواهد شد و از طرفی هزینه تمام این کمبودها به عنوان حقوق، پاداش و هر نام و نشان دیگری از جیب هزینه‌های جاری شهرداری به حساب کارمندان پرداخت می‌شود، نیرویی که خودش یکی از عامل‌های اصلی بروز برخی کاستی‌ها در سطح شهر شده است، وضعیت محیرالعقولی است، ولی هست و همه این مشکلات بر دوش شهرداران فعلی گذاشته شده است. از تغییرات چارت مدیریتی گرفته تا تعدیل نیروهای کاری در بخش‌های مختلف وغیره.

دست به دست شدن برخی پرونده‌ها و آه و نفرین مردم در هنگام مراجعه به این دستگاه خدمات‌رسان، حکایت بزرگی و بلاتکلیفی شهروندان در برابر چنین نهاد بزرگی است. احمد مسجدجامعی درباره وقوع زلزه در تهران گفته است: مردم تهران احساس بی‌کسی و تنهایی کردند. باید به گفته‌های او اضافه کرد: مردم در هنگام مراجعه به شهرداری حسی شبیه به شب زلزله تهران دارند، حس بی‌کسی و ناتوانی. شهرداری، دولت دوازدهم و یا هر نهاد و سازمان دیگری که از شمار زیاد کارمندان رنج می‌برند، نه تنها موفق نخواهند شد کاری از پیش ببرند بلکه خودشان توانی برای حرکت و تحرک لازم را به دلیل چاقی و بی‌قواره بودنشان ندارند. یکی از مشکلات اصلی شهرداران در شهرهای تهران، اصفهان و دیگر کلان‌ شهرها وجود ساختاری بزرگ و غیرتوانمند است. به عبارتی، کارمندانی که قرار است به عنوان عاملان سیاست‌ها و کارگزاران اجرایی به بهبود شرایط کمک کنند، خودشان وظیفه سنگ سر راه و نقش مسیری ناصاف را ناخواسته برای «ارباب رجوع» بازی می‌کنند. از دیگر محدودیت‌های شهرداری‌ها می‌توان به دخل و خرج این نهاد اشاره کرد. ساختاری که بودجه‌اش را خودش می‌نویسد و براساس صلاح‌دید برخی اشخاص صاحب نفوذ و سیستم مدیریتی ارشد خرج می‌شود. وجود چنین سیستمی سبب شد تا کاندیدای لیست امید در انتخابات شورای شهر سخن از شهر شیشه‌ای و شفافیت در مسائل مالی بگویند، شهری که بتوان بند به بند خرج‌هایش را رصد کرد و کار را به اظهار نظرهای فلان مدیر برکنار شده و یا شهردار ختم بخیر نکرد. در این مورد، شفاف کردن دخل و خرج شهرداری، شهردارهای اصلاح‌طلب نیز مشکلات زیادی خواهند داشت. سیستمی که طی سال‌های متوالی به کارهای مخفی، نامشخص، ناپیدا و دارای ابهام خو گرفته باشد، به سادگی به سوی شفافیت گام برنمی‌دارد.

بار بخشی از خاصه خرجی‌ها و به عبارتی ول‌خرجی‌ها در هر دوره‌ای بر روی دوش شهرداری‌ها گذاشته شده است. برگزاری مراسم تجلیل از ورزشکاران و قهرمانان، دادن خانه و جایزه‌های قابل توجه به برخی شخصیت‌ها از جمله مدال‌آوران، هزینه اجرا کردن برنامه‌های تبلیغی، دادن سالن اجتماعات به سازمان‌ها و هزینه شماری از کارهای دیگر برعهده شهرداران بوده است. هزینه‌های که گاه آنقدر غیرضروری است که برگزار شدن و نشدن آن هیچ تاثیری بر روی زندگی شهروندان در شهر نداشته است، با این حال برگزار و همه هزینه‌هایش از جیب شهرداری پرداخت می‌شود. چنانچه شهردارها بتوانند مقابل چنین ول‌خرجی‌هایی ایستادگی کنند، بدون‌تردید دستشان برای هزینه کردن برای طرح‌های شهری بازتر خواهد شد و همه این‌ها بخشی کوچک از گرفتاری پیش‌روی شهردارها است، شخصیت‌هایی که مردم چشم به فعالیت‌های آنان دارند و مهمتر اینکه مطالبه تغییرات در سیستم مدیریت شهری و کارآمدتر کردن خدمات‌رسانی را به صورت ملموس خواهان هستند.
برچسب ها: شهرداری شهروندان