به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۳۹
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ ساعت ۱۴:۲۳
کد مطلب : ۱۴۴۶۶۴

کج‌راهه مدیریت

کج‌راهه مدیریت
رضا صادقیان
مصاحبه علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت دوم محمد خاتمی با خبرگزاری ایسنا بیش از آنکه حکایت از گفتگویی درباره سیاست و مدیریت کلان کشور در ابتدای دهه هشتاد و بازگو کردن بخشی از کنش‌های تصمیم‌سازان سیاست باشد، انعکاس دهنده شیوه مدیریتی نادرست و بعضا هزینه‌ساز برخی چهره‌های سیاسی-مدیریتی است.مدیریتی که گاه با اتکا به نگاه‌های شخصی، دیدگاه‌های محدود و غیرقابل اصلاح و اصرار ورزیدن به مباحثی که در حوزه ریاست خویش تعریف نشده و بخشی از شرح وظایف ایشان نیز نمی‌باشد، باعث تخریب چهره کشور و زیر سوال بردن کلیت قدرت سیاسی می‌شوند.

علی یونسی در مصاحبه گفته است: کارشناسان (وزارت اطلاعات) ، پس از مصاحبه با زهرا کاظمی، رسما اعلام کردند که به لحاظ فنی و علمی، زهرا کاظمی جاسوس نیست اما دادستان وقت تهران آقای سعید مرتضوی بر اصرار خود باقی ماند و این پرونده را از وزارت اطلاعات تحویل گرفت و به اطلاعات نیروی انتظامی واگذار کرد.مصاحبه شونده در ادامه همین گفتگو می‌گوید: گویا (کاظمی) در فرآیند بازرسی، تحویل اشیا و انتقال به بازداشتگاه و نه در بازجویی، به‌دلیل مقاومت برای تحویل اشیا  مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد و سر او به جدول خیابان  اصابت می‌کند و منجر به خونریزی مغزی او می‌شود که اگر چنانچه به موقع به بیمارستان منتقل می‌‌شد حتما نجات می‌یافت.

ماجرای مرگ یک روزنامه‌نگار مقیم کشور خارجی، با توجه به حساسیت‌هایی که کشورهای اروپایی و آمریکا درباره اتباع خود و حتی شهروندان دو تابعیتی دارند، از نظر بعد رسانه‌ای و حاشیه‌هایی که برای کشور به وجود آورد آنقدر سنگین بود که تا مدت‌های کلیه روابط خارجی کشور و برخورد رسانه‌های غیر فارسی زبان به این مورد خاص مرتبط شده بود. مسئله‌ای که با توجه به در نظر گرفتن عواقب ناگزیر آن از سوی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز زنهارهایی به اهل قدرت و مدیران مربوطه داده شد.

در زمینه بازداشت، بازجویی و در نهایت رها ساختن فردی که مظنون به جاسوسی بوده چنانچه در مسیر عادی خود راه می‌پیمود و از ابتدای امر تا انتها سازمان مربوطه عهده‌دار این وظیفه می‌بود، هیچگاه شاهد فشارهای سیاسی از سوی کشورهای دیگر به دلیل مرگ نابهنگام یک شهروند دو تابعیتی نمی‌بودیم. از طرفی نیازی به بازسازی چهره کشور به دلیل یک تصمیم نادرست و رفتار خطا در عرصه بین‌الملل نمی‌بود، به عبارتی روشن‌تر، همین زمان و هزینه را می‌توانستیم در بخش‌های دیگر صرف کارهای مهمتر می‌کردیم.

در اینجا بحث درباره یک شخص و تصمیم نادرست نیست، بلکه سخن اصلی درباره هزینه‌ها و مسیری خطرناک است که براساس تصمیم‌های یک فرد اتخاذ می‌شود ولی کلیت کشور و ساختار کلان را به مدت زمان قابل توجه درگیر خود می‌کند. گاهی موضع‌گیری یکی از شخصیت‌های اجرایی و سیاسی باعث می‌شود، حرف و نقدهای بسیاری در حوزه عمومی منتشر شود و یا اینکه کشورهای خارجی همان گفته را بهانه قرار دهند و نظر منفی خود را اعلام کنند، ولی همین مواضع به سرعت به حاشیه رفته و از سوی بخش‌های دیگر قدرت‌ترمیم و رفع می‌شود.

ولی تصمیم‌ها و رویکردهایی که گاه به تحمیل هزینه‌های به کلی نادرست ختم می‌شود، از چنین قاعده‌ای خارج خواهد بود و چه بسا تا سال‌ها بخشی از بحث‌های طرفین قرار بگیرد.چنانچه مدیران، تصمیم‌سازان و سیاست‌گذاران با دقتی بیش از هر زمان و هنگامه‌ای که پای تصمیم‌های مهم و کارساز در میان باشد، لازم و بلکه واجب است کلیت و بازخورد آن تصمیم در نظر گرفته شود و تا جای ممکن کشور را از حاشیه‌های غیرضروری و نادرست دور کرد.