به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ ساعت ۰۰:۲۳
کد مطلب : ۱۴۵۳۸۰
مدیر کل صندوق نجات کودکان: جامعه بین‌الملل مردم سوریه را تنها گذاشته است

یک و نیم میلیون سوری دیگر در معرض مرگ

گروه بین‌الملل: هفت سال از زمانی می گذرد که مرىم سوريه برای مطالبه حقوق سیاسی اجتماعی و نیز درخواست آزادی های بیشتر به خیابان ها آمدند. شورشی که ابتدا با تظاهرات مسالمت آمیز آغاز شد خیلی زود به جنگ داخلی مرگباری انجامید که برغم آغاز هشتمین سال وقوع آن و تصویب قطعنامه ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای برقراری آتش بس فوری در خاک این کشور، هنوز هیچ امیدی بر پایان قریب الوقوع آن متصور نیست. خشونت های دامنه دار به خصوص در مناطق محاصره شده بیش از نیم میلیون کشته برجای گذاشته و میلیون ها انسان را نیز از خانه و کاشانه خود آواره کرده است. در این جنگ خونین عبادتگاه ها، مدارس و بیمارستان ها نیز از گزند حملات در امان نیستند و حتی در بسیاری از موارد به عمد مورد هدف قرار می گیرند. بخش هایی از خاک سوریه به کلی تخریب شده، دیگر قابل شناسایی نیست و ترس و وحشت همچنان بر این کشور سایه افکنده است. این در حالیست که غیر نظامیان از جمله قربانیان بی دفاع این مناقشه و جنگ خونین به شمار می روند.
یک و نیم میلیون سوری دیگر در معرض مرگ
شبكه تلویزیونی یورونیوز، برای بررسی این وضعیت با هله تورنینگ-اشمیت، مدیر کل سازمان غیر دولتی و بین المللی «صندوق نجات کودکان» که سازمان تحت ریاست وی سوریه را به عنوان خطرناکترین کشور برای کودکان معرفی کرده و در حال کمک رسانی به بیش از 2.5 میلیون نفر از ساکنان این کشور است و دکتر رافائل پیتی، پزشک فرانسوی که از سال 2012 تاکنون بیش از بیست ماموریت در مناطق جنگی سوریه انجام داده و دوره های آموزشی برای پزشکان و پرستاران سوری برگزار کرده است گفتگو كرده كه می‌خوانید.
غیرنظامیان در سوریه قربانی بی تفاوتی جامعه بین الملل
* خانم اشمیت! اکنون که جنگ سوریه وارد هشتمین سال خود شده، آیا می توانیم بگوییم که جامعه بین المللی در قبال مردم سوریه ناکام بوده است؟
اشمیت: «به نظر من باید نتیجه گرفت که جامعه بین المللی مردم و کودکان سوری را ناکام گذاشته است. نگرانی بزرگ من تبعات بالاگرفتن مناقشه است، سازمان ملل متحد بارها استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه را تایید کرده و حالا با این شرایط دهشت بار روبرو هستیم که نزدیک به دو میلیون نفر در بخش هایی از خاک این کشور تحت محاصره قرار دارند، مناطقی غیر قابل دسترسی که عملیات کمک رسانی و ارسال آذوقه و دارو در انجا عملا غیر ممکن شده است.
این سطح جدیدی از فجایع وحشتناک در سوریه است که من می ترسم به تدریج به عنوان امری عادی تبدیل و پذیرفته شود. این بحران به طور اساسی یک جنگ آشکار بر ضد کودکان است. بمباران مناطق غیر نظامی، بمباران مدارس و بیمارستان ها چیزی نیست جز جنگ بر ضد کودکان و ما نبایست این را بپذیریم.»

* سال 2017 مرگبارترین سال برای کودکان سوری بود. از آغاز سال 2018 تاکنون نیز حدود یکهزار کودک در این کشور کشته یا مجروح شده اند. فکر می کنید این تلفات سنگیین به دلیل ماهیت این مناقشه و بمباران های هوایی است؟
اشمیت: «این مسئله ناشی از عوامل مختلف است. آنچه ما می بینیم این است که جنگ در مکان هایی جریان دارد که اساسا مناطق شهری هستند و در آنها غیرنظامیان زندگی می کنند. یادمان نرود که غوطه شرقی در حومه دمشق واقع شده و بسیاری از غیرنظامیان در آنجا زندگی می کنند. وقتی جنگ به این مناطق کشیده می شود در واقع این کودکان و غیر نظامیان هستند که هدف قرار می گیرند.»


* اما در باره کودک سربازان چه می گویید که از سال 2015 تاکنون شمار آنها سه برابر شده است؟
اشمیت: «آنچه در طی
«نزدیک به یک و نیم میلیون نفر بر اثر فقدان زیر ساخت ها و امکانات پزشکی- بهداشتی در سوریه با مرگ دست و پنجه نرم می کنند.»
دوران جنگ برای کودکان اتفاق می افتد این است که آنها به عنوان کودک سرباز به کار گرفته می شوند، ریسک سوء استفاده جنسی و کار کشیدن از آنها بالا می رود و البته بسیاری از دختر بچه ها مجبور به ازدواج می شوند زیرا از نظر خانواده ها این مطمئن ترین راه برای ایمن نگاه داشتن آنهاست، به اضافه اینکه باری نیز از نظر اقتصادی از دوش خانواده برداشته می شود.»
* کمی هم از تبعات دراز مدت این مناقشه صحبت کنیم به خصوص از جنبه آسیب های روانی که به دنبال دارد…
اشمیت: «آنچه ما می بینیم این است که کودکان از استرس ناشی از وقایع هولناک رنج می برند. ممکن است برای بسیاری از ما خیلی قابل درک نباشد اما واقعیت این است که کودکان در زمان بمباران ها از ترس و استرس پنهان می شوند، برخی از آنها حتی تشک خود را خیس می کنند، کودکانی هستند که نمی توانند شب ها بخوابند، اغلب آنها شرایط عادی یک کودک را ندارند. حال من از جامعه بین الملل می پرسم چگونه می توانیم از کودکانی محروم از آموزش بخواهیم که در آینده کشور خودشان را بسازند؟ بیش از یک میلیون و هفتصد هزار کودک سوری دچار سوء تغدیه هستند و از تحصیل محروم اند. آنها از استرس مهلک و وحشت ناشی از جنگ رنج می برند، چگونه خواهند توانست کشور خود را بازسازی کنند؟»

در ادامه گفتگو با دکتر رافائل پیتی، پزشک فرانسوی که تجربه آموزش کادر پزشکی در مناطق جنگی سوریه را پشت سر گذاشته است را می‌خوانید:
* پروفسور رافائل پیتی، شما به عنوان متخصص احیا و فوریت های پزشکی بیش از بیست بار، دقیقا بیست و یک بار به سوریه سفر کرده اید. برای ما از اوضاع آنجا بگویید. با توجه به اینکه گاهی اوقات بیمارستان ها نیز از روی عمد هدف قرار می گیرند، چطور می توان در این شرایط به کار درمان پرداخت؟ با کدام وضعیت دارویی و پرسنل؟
دکتر رافائل پیتی: «وقتی شما در بیمارستانی هستید که امکانات لازم در آن نیست، کاملا وخامت اوضاع را از نزدیک حس می کنید. این مسئله به خصوص زمانی که با ورود انبوهی از بیماران مواجه هستید بیشتر خود را نشان می دهد زیرا لازم است که از بین آنها دست به انتخاب بزنید. برخی از بیماران که شما می توانستید در شرایط عادی به درمان آنها بپردازید در چنین وضعیتی، با توجه به انبوه بیماران و کمبود امکانات از دست می روند.»
* می توان کمبود پزشک را به خوبی تصور کرد، بی شک عده ای از پزشکان مجرب از کشور رفته و تعداد زیادی نیز از بمباران ها فرار می کنندد…»
دکتر رافائل پیتی: «پزشکان مجرب و آنهایی که بالاترین توانایی را دارند دو یا سه سال پس از تلاش برای راضی کردن خانواده به ماندن، در نهایت کشور را ترک می کنند. آنها توسط دانشجویان پزشکی جایگزین
رژیم سوریه پس از سال 2011 ساختار و امکانات پزشکی را به طور مستقیم هدف حملات خود قرار داد. دولت مرکزی همواره سعی داشت نشان دهد که مناطق تحت کنترل شورشیان برای ساکنان امن نیستند، به همین جهت شبکه بهداشتی و پزشکی در کشور که تا قبل از سال 2011 به خوبی سازمان یافته بودند به کلی فرو ریخت
می شوند، گاهی نیز افرادی بدون کارایی و قابلیت های بالا تنها برای کمک به تیم پزشکی ملحق می شوند. دیده شده که زنان خدمتکار به عنوان پرستار انجام وظیفه می کنند و حتی به ماما تبدیل می شوند. برخی دانشجویان پرستار می شوند و دانشجویان سال اول گاهی عمل جراحی عروق انجام می دهند.»
* صحبت از پانصد هزار کشته است، نیم میلیون نفر. اوضاع بازماندگان چگونه است؟ چطور می توان از زخم های ناشی از بمب های بشکه ای که در بمباران های هوایی پرتاب می شوند، جان سالم به در برد؟
دکتر رافائل پیتی: «با توجه به اوضاع وخیمی که پیش از این در باره اش صحبت شد، گاهی اوقات درمان ممکن نیست و ما مجبور هستیم برای حفظ جان افراد به صورت گسترده دست به قطع اعضای آسیب دیده بزنیم. اینها یک نسل هستند، هزاران نفری که فردا در کشوری ویران باید با معلولیت خود دست و پنجه نرم کنند و این برای سوریه بسیار سنگین است که از یک طرف با این حجم از معلولیت روبرو شود و از سوی دیگر برای بازسازی خود تلاش کند.»
* شما در بین مشاهدات خود به تخریب و ویرانی بافت بهداشتی اشاره کرده اید، می توانید بیشتر در این مورد توضیح دهید؟
دکتر رافائل پیتی: «رژیم سوریه پس از سال 2011 ساختار و امکانات پزشکی را به طور مستقیم هدف حملات خود قرار داد. دولت مرکزی همواره سعی داشت نشان دهد که مناطق تحت کنترل شورشیان برای ساکنان امن نیستند، به همین جهت شبکه بهداشتی و پزشکی در کشور که تا قبل از سال 2011 به خوبی سازمان یافته بودند به کلی فرو ریخت. امکانات لازم برای رسیدگی مناسب به بیماری های مزمن از بین رفت، واکسیناسیون متوقف شد و بیماران سرطانی، دیابتی و افراد دارای فشار خون بالا از ادامه درمان بازماندند. بدین ترتیب اینک می توان تخمین زد که اکنون حدود یک و نیم میلیون نفر بر اثر فقدان ساختارهای پزشکی و بهداشتی به طور غیر مستقیم در معرض مرگ هستند.»
* پس می توان در مجموع از دو میلیون کشته صحبت کرد؟
دکتر رافائل پیتی: «دقیقا.»

بمباران های روزانه غوطه شرقی با انواع سلاح های متعارف، غیر متعارف و حملات شیمیایی با گاز کلر
* آخرین بار شما چهار ماه پیش عازم سوریه شدید، هرچند که همواره با همکاران خود در محل و به خصوص در غوطه در تماس هستید. در آنجا چه می گذرد؟ آخرین خبرهایی که می توانید با ما به اشتراک بگذارید، چیست؟
دکتر رافائل پیتی: «غوطه از سال 2013 تاکنون تحت محاصره است و از نه ماه پیش این محاصره تنگ تر شده است. کمبود آذوقه از پیش نیز در این منطقه بسیار جدی بود و حالا یک ماه است که ساکنان هر روز زیر شلیک انواع سلاح های متعارف و نیز بمب های ناپالم، خوشه ای و موشک قرار دارند. این حملات به طور مداوم و روزانه صورت می گیرد در حالی که گاه به گاه نیز شاهد حملات شیمیایی با گاز کلر هستیم، اتقافی که طی یک ماه شش بار صورت گرفت. بنابر این می توان گفت ساکنان غوطه مثل موش در زیر زمین ها به دام افتاده اند و گاهی اوقات شمار آنها در انبارها به قدری زیاد است که برخی مجبور می شوند برای خواب به فضای باز برگردند و خطر مواجه شدن با بمباران را به جان بخرند.»