به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۰۹:۰۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۱۸ ساعت ۱۳:۵۶
کد مطلب : ۱۶۹۱۵۹

دختر حادثه سیرجان باز هم قربانی شد!

گروه جامعه: ماجرای سیرجان که دیروز در فضای مجازی پربازتاب شد، نمودی از خشونت عریان در جامعه است که همگان را دلنگران می‌کند. اما با نگاهی عمیق‌تر می‌توان خشونتی پنهان را در واکنش طیفی از کاربران شبکه‌های مجازی دید که با تحقیر و سرزنش قربانی، بازگشت او به زندگی را دشوار می ‌کنند.
دختر حادثه سیرجان باز هم قربانی شد!
واقعه کوتاه و تکان‌دهنده بود. به مدد شتابی که شبکه‌های اجتماعی در انتقال اطلاعاتِ وقایع ایجاد کرده اند، اکنون نه تنها همه رسانه‌ها، واقعه سیرجان را با جزییات نوشته‌اند، بلکه با مداخله به موقع دستگاه قضا و پلیس فتا، پسر سیرجانی نیز بازداشت شده‌است.ماجرا مربوط به انتقام‌گیری پسری جوان از دختری نوجوان است. بنابر اخبار منتشر شده چندی پیش دختر نوجوان به پسر و دختر مورد علاقه‌اش فحش می‌دهد و پسر سیرجانی برای انتقام‌ با طرح دوستی دختر را به سیرجان کشانده و با کمک یکی از دوستانش به ضرب و شتم او می‌پردازد. ماجرا تا همین جا به حد کافی عجیب و حیرت آور است، اما حیرت‌آورتر آنکه پسر جوان از ضرب و شتم دختر فیلم‌برداری می‌کند و به صورت زنده در اینستاگرام خود پخش می‌کند.اکنون کاربران اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی از جمله توییتر و تلگرام فیلم را با زیر نویس «هشدار! حای صحنه‌های دلخراش» دست به دست می‌کنند و ذیل آن به اظهار نظر می‌پردازند.

تردیدی نیست که واقعه رخ داده به جهت خشونت بالا و وقاحت فرد در عیان‌سازی این خشونت تکان‌دهنده است. به خصوص آنکه تعداد قابل توجهی از دنبال‌کنندگان پسر جوان در کامنت‌های خود به تایید و تشویق او پرداخته‌اند. هر چند تعداد آن‌ها در مقایسه با مخالفان و کسانی که ابراز انزجار و تاسف می‌کنند، زیاد نیست اما نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.برخی از کاربران توییتر با اشاره به همین نکات از گسترش خشونت در جامعه ابراز نگرانی کرده‌اند. اما آیا به راستی جامعه خشن‌تر شده‌است یا به مدد شبکه‌های اجتماعی آنچه که پیش از این بوده را عیان‌تر و شفاف‌تر می‌بینیم؟ به آسانی نمی‌توان به این پرسش پاسخ داد بلکه برای یافتن جواب آن نیازمند انجام پژوهش‌های تخصصی هستیم.اما در هر دو حال باید شکرگذار وجود شبکه‌های اجتماعی باشیم که مانند یک زنگ خطر متولیان و تحلیلگران را به واقعیت جامعه هشدار می‌دهد و ما را نسبت به گسترش خشونت در جامعه حساس می‌کند.اما آیا ضرب و شتم و شکنجه تنها شکل خشونت است؟ «پیر بوردیو» جامعه‌شناس فرانسوی با به کار بردن مفهوم «خشونت پنهان» برای اولین بار این امکان را فراهم کرد تا به خشونت نهفته در کلمات و اظهار نظرها نیز نظری بیافکنیم؛ خشونتی که چون پنهان است و مورد نقد قرار نمی‌گیرد می‌تواند بیش از خشونت فیزیکی زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد.

اگر با این نگرش به واکنش‌های کاربران شبکه‌های مجازی نگاه بکنیم، در کنار همدلی و دلسوزی‌ای که برای دختر جوان به کار رفته‌است، خشونت پنهان و خزنده‌ای را خواهیم دید که با «ساده‌لوح»، «احمق»، «خنگ»، «زودباور» و ... خواندن دختر به سرزنش او می‌پردازند.در واقع دختر دوبار قربانی می‌شود؛ یک بار از سوی پسری که او را فریب می‌دهد و بار دوم از جانب ما که به او برچسب می‌زنیم و به خاطر فریب خوردن سرزنشش می‌کنیم. دختر نوجوانی که از سر کودکی و در فقدان مراقبت‌های لازم خانوادگی چنین تجربه تلخ و حشتناکی را پشت سر گذاشته است، حالا قبیله‌ای از توییتری‌ها را پیش روی خود دارد که به تحقیر او می‌پردازند و حس گناهکار بودن و حماقت را در او تشدید می‌کنند. این در حالی است که روح دختر زخمی‌است و بیش از پیش نیازمند دریافت حمایت است.اگر نقدی بر این جامعه وارد است نه صرفاً در گسترش خشونت، بلکه در نوع مواجهه با قربانیان خشونت است. آیا خانواده، مدرسه و جامعه حمایت و مراقبت کافی را در اختیار قربانی خشونت قرار می‌دهد تا بتواند این اتفاق را پشت سر بگذارد و زندگی خود را از سر بگیرد. یا چنان بی‌رحمانه او را به خاطر اشتباهش و فریب خوردنش تحقیر خواهیم کرد که تا سال‌های سال نتواند کمر خمیده‌اش را راست کند. آیا همه ما در قربانی کردن دختر دست نداریم؟
مرجع : ایرنا