به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۳۱ - ۲۲:۴۳
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۰۴ ساعت ۰۱:۱۸
کد مطلب : ۱۷۴۷۰۶

نوروز باستانی، زمینه تاریخی و جلوه‌های فراملی آن

نوروز باستانی، زمینه تاریخی و جلوه‌های فراملی آن
گروه فرهنگی: دویچه‌وله آلمان در گزارشی درباره قدمت عید باستانی نوروز نوشت: نوروز عید باستانی اقوام ایرانی است که در فراز و نشیب تحولات سیاسی و التهابات تاریخی خاورمیانه نه تنها به زوال نرفته، بلکه پیوسته بر اهمیت آن افزوده شده است. بیش از ۳۰۰ میلیون نفر نوروز را می‌شناسند و آن را جشن می‌گیرند.
 
خاستگاه نوروز فلات ایران است، اما با گسترش قلمرو پادشاهی ایران این جشن به فرهنگ اقوام گوناگون ریشه دوانده است. امروزه اقوام تاجیک، ازبک، ترکمن، قزاق، بلوچ، قرقیز، هزاره و پشتون نوروز را جشن می‌گیرند و این عید به عنوان جشن بزرگ باروری و شادمانی و سرزندگی طبیعت تا قفقاز و مقدونیه و بالکان رخنه کرده است. اقوام زیادی با رسوم رنگارنگ نوروز آشنا هستند و پیام‌های رمزی آن مانند صلح و آشتی، شادمانی و کامرانی را بزرگ می‌دارند.

نوروز در سرزمین‌هایی مانند هند و پاکستان و نپال تا خاور دور شناخته شده است، هرچند گاه نام‌های دیگری دارد.  گفته می‌شود بازرگانان بیشماری که در کاروان‌های بزرگ در طول "جاده ابریشم" رفت و آمد داشتند، عید نوروز را، مانند بسیاری از آیین‌ها و عادات فرهنگی با خود از غرب به شرق آسیا بردند. به گفته سایت عربی "الجزیره" در سواحل شرق آفریقا این عید را به نام "نیروزی" جشن می‌گیرند. پیشینه نوروز، به نزدیک هشت هزار سال پیش می‌رسد.

اسطوره‌های نوروز
پیرامون نوروز و آیین‌های آن افسانه‌های زیادی شکل گرفته که تکرار آنها در این مختصر نمی‌گنجد. درباره پیدایش نوروز سخن‌وران بسیاری از جمله بیرونی و فردوسی و خیام گزارش داده‌اند. ایرانیان آن را با دوران پرشکوه جمشید پادشاه نامدار اسطوره‌ای مقارن می‌دانند. یکی از افسانه‌های مهمی که در تاریخ‌های اسطوره‌ای آمده این است که جمشید، که بر انسان‌ها و دیوان حکم می‌راند، تختی از طلا ساخت و بر آن نشست. دیوان آن را برداشته و جمشید را با تخت طلا از دماوند به بابل بردند. آن روز فرخنده، با اعتدال بهاری مصادف بود و نوروز نام گرفت. 

بنا به اساطیر کردی نوروز در پایان حکومت پرجور و بیداد پادشاهی ستمگر به نام سرجون پدید آمد که در  شاهنامه و اساطیر ایرانی به نام ضحاک یا آژدهاک شناخته شده است. ضحاک که دو مار مخوف بر شانه‌هایش روییده بود، هر روز مغز دو جوان را خوراک آنها می‌ساخت تا از گزند آنها در امان باشد. مردم ستمزده که از ظلم و جور پادشاه به جان آمده بودند، به رهبری کاوه آهنگر بر او شوریدند و به میمنت پیروزی بر ظلم و استبداد، بر فراز کوه‌ها آتش افروختند و شادمانی کردند. آن روز خجسته با ورود آفتاب به برج حمل همراه بود و مقارن اعتدال بهاری.

نوروز در دوران اسلامی
ایرانیان از زمان کیش‌های باستانی خود، جشن‌های زیادی داشتند مانند جشن سده و مهرگان و... اما نوروز بزرگترین آنها بود و سرآغاز تقویم و فراگشت سالانه آنها گشت. برخی از فقیهان، با تکیه بر احادیثی از پیامبر اسلام، عقیده داشتند که دین اسلام دو عید "فطر" و "اضحی" (قربان) را در میان مسلمانان، به جای دو عید باستانی نوروز و مهرگان قرار داده است. آنها نوروز را عید "فرسان مجوس" و بازمانده از کیش زرتشتی خوانده، جشن گرفتن آن را مکروه و بلکه حرام می‌دانستند. زمانی دراز ایرانیان نوروز را در نهان جشن می‌گرفتند. "تاریخ طبری" مواردی چند از صدر اسلام نقل کرده که مردم ایران از برگزاری جشن نوروز منع شده، یا به خاطر به جا آوردن آداب نوروز، مانند آتش‌بازی و آب‌پاشی و نهال‌کاری، آزار دیده‌اند.

با پیدایش دودمان عباسی و نیرو گرفتن نفوذ ایرانی در دستگاه خلافت، نوروز بار دیگر ارج و قرب یافت. گفته‌اند که خلفای عباسی این عید را به رعایای فارس خود تبریک می‌گفتند. بنا به روایت‌های تاریخی مصریان باستان با نوروز آشنا بودند. پس از اسلام نیز زمانی که در سده چهارم هجری دولت فاطمی با گرایش‌های شیعی در مصر به روی کار آمد، امیران این خاندان به برگزاری نوروز همت گماشتند. مخالفت با نوروز تا روزگار ما ادامه داشته است، چنانکه رژیم طالبان پس از سلطه بر افغانستان، نوروز را خلاف اسلام دانست و عید گرفتن آن را حرام کرد.

با انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ در ایران، زمامداران تازه که قصد داشتند کشور را یکسره با موازین شرعی اداره کنند، یک چند با نوروز دشمنی ورزیدند و کوشیدند آداب و رسوم آن را برچینند. آنها با تأکید بر پیشینه پیشااسلامی نوروز و ریشه‌های آن در کیش زرتشت، نوروز را مغایر اسلام می‌دانستند. این دیدگاه با مقاومت سرسختانه جامعه روبرو شد، به گونه‌ای که امروزه ایرانیان این عید را حتی مفصل‌تر و باشکوه‌تر از گذشته جشن می‌گیرند.