به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۱۹:۰۲
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۵ ساعت ۱۴:۵۴
کد مطلب : ۱۸۷۰۹۹

گلشیفته فراهانی: خروج از ایران پر از زخم بود

گلشیفته فراهانی: خروج از ایران پر از زخم بود
دنیای تصویر آنلاین نوشت: گلشیفته فراهانی بازیگر ایرانی این روز‌ها با فیلم نغمه‌های عرب در جشنواره ونیز حضور دارد. وی مصاحبه‌ای با ریپابلیکا انجام داده است که در زیر آن را می‌خوانید.

نقش سلما در (نغمه‌های عرب) کیست؟
سلما یک روانشناس متولد تونس است. او تونس را در ده سالگی ترک کرده. وقتی که روانشناس می‌شود، تصمیم به بازگشت می‌گیرد، و فکر می‌کند می‌تواند کمک کند. سلما عقیده دارد که مردم نیاز به حرف زدن و گوش دادن دارند. اما این ظاهر داستان است. فکر می‌کنم در آخر فیلم به سلما باید کمک شود. زمانی که فیلمنامه را خواندم، خیلی خندیدیم. فیلمنامه بسیار بامزه بود و در عین حال سرسری نبود. عمق داشت. طنزی داشت که باعث تفکر شما می‌شود.

نغمه‌های عرب درباره شرایط زنان مسلمان در کشور‌های مسلمان حرف دارد. دراین باره با کارگردان صحبت کردید؟
من فکر می‌کنم چیزی که مانلی می‌خواست این بود که بیشتر نغمه‌های عرب داستانی جهانی دارد و می‌تواند در هر جایی رخ بدهد. البته به فرهنگ تونس ارتباط دارد. اما همانطور که در فیلم می‌بینید زنان قوی‌تر از مردان هستند.

شما در پروژه‌های متنوعی ایفای نقش کرده اید از پروژه‌های هالیوودی تا شاهکاریی از فیلمسازانی مانند اصغر فرهادی یا فیلم‌های مستقل. چقدر تغییر لهجه برای‌تان چالش برانگیز بوده. از نظر شما چه تفاوتی میان فیلم‌های با بودجه کلان و پروژه‌های مستقلی مانند «نغمه‌های عرب» وجود دارد؟
فکر می‌کنم بخشی از این به شخصیت خودم برمی‌گردد که نمی‌خواهم در یک قالب باقی بمانم. نمی‌خواهم بازیگر سینمای مستقل باشم یا بازیگر سینمای فیلم‌های پول پاروکن یا بازیگر فیلم‌های ایرانی یا فرانسوی یا اسپانیایی هر چیز دیگری باشم. نمی‌خواهم به عنوان نمادی شناخته شوم. شخصیت من هم اینطوری است. در دی ان‌ای من است. من هر محدودیتی را می‌شکنم؛ بنابراین کار در سینما‌های مختلف بخشی از این ویژگی است. در عین حال بیشتر احساس می‌کنم به سینمای مستقل تعلق دارم. چون در سینمای مستقل مشارکت، گفت: وگو بیشتر است. مقدار زیادی باید دقت داشته باشی، تلاش کنی، عرق بریزی..

بهترین لحظه هنری و بهترین لحظه‌ایی که در کارنامه خود داشتید.
فکر می‎کنم بهترین و بدترین لحظه زندگی من خروجم از ایران باشد. بدترین بود، دردناک بود. پر از زخم بود. در عین حال اوج گیری من شد... من تابعیت فرانسه را دارم. در اروپا زندگی می‌کنم. بیشتر شهروند اروپا و دنیا هستم. خوش شانس بودم که پس از خروج از ایران و رفتن به کشور‌های مختلفی مانند آمریکا توانستم بفهمم کجا زندگی کنم. سالهاست در فرانسه زندگی می‌کنم. من کشور فرانسه و مردم وفرهنگش را دوست دارم. به لحاظ ذهنی تاوان فراوانی دادم تا بتوانم خودم را در یک فرهنگ سنگین و عظیم جا بدهم. من حالا خودم را فرانکوفون می‌دانم. پاسپورت فرانسوی دارم.

چه احساسی دارید که در اینجا حضور دارید. یکی از بازیگران همکار شما آدام درایور برای شیرطلایی رقابت می‌کند. نمی‌دانم فیلم او را (داستان ازدواج) را دیده‌اید که شانس بزرگی برای جایزه دارد؟
حضور در ونیز به خصوص برای جشنواره همیشه شگفت‌انگیز بوده. من احساس می‌کنم در میان خانواده ام هستم. چون چند سال پیش در هیات داوران بودم و بار‌ها به جشنواره آمده‌ام. دقیقا همه محل‌ها را می‌شناسم.. البته وقتی خودمان در جشنواره فیلم داریم، وقت دیدن فیلم‌های دیگر را نداریم یا اینکه وقت کار‌های دیگر. اما برای آدام درایور آرزوی موفقیت می‌کنم؛ و همینطور دیگر بازیگران. به هر حال جشنواره ونیز یک جشن است.

ما همه دورهم جمع می‌شویم تا برای سینما جشن بگیریم. به خصوص سینمای این روز‌ها که آُسیب‌پذیرتر شده. پس ما بخاطر فیلم‌ها دور هم جمع می‌شویم تا جشنی بگیریم برای تلاشی که انجام داده ایم. من بودن کنار بقیه را ارج می‌گذارم. چه چیزی بهتر از این. این که من چه کسی هستم، ما چه فیلمی ساختیم، در چه بخشی فیلم داریم، چه جایزه‌ایی قرار است بگیریم، اهمیت ندارد. فقط دور هم جمع شدیم. این شگفت انگیز است.