به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۰۹ - ۲۱:۵۸
 
۲
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۰ ساعت ۱۱:۲۴
کد مطلب : ۱۸۹۷۱۰
شکاف بین اصلاح‌طلبان بیشتر شده است

امروز نعش اصلاح‌طلبی روی دستان ماست!

محمدرضا تاجیک
محمدرضا تاجیک
گروه سیاسی: روزنامه جوان (نزدیك به سپاه پاسداران) نوشت: اختلافات درونی اصلاح‌طلبان زیاد شده است و به همین نسبت، بروز بیرونی این اختلافات هم افزایش یافته و ادبیات اعتراض هم تندتر شده است.
محمدرضا تاجیک اخیراً آب پاکی را روی دست اصلاح طلبان ریخت و گفت که بهتر است این جریان فعلاً مدتی تعطیل شود! تاجیک گفته: «امروز نعش اصلاح‌طلبی روی دستان ماست. کسانی که این نعش را روی دست ما گذاشته‌اند باید مورد نقد جدی قرار بگیرند. امروز که جریان اصلاحات دچار بحران مقبولیت شده این عده ساز جدایی سرداده‌اند. این یک جفا و خیانت تاریخی است که توسط برخی به‌اصطلاح اصلاح‌طلب علیه جریان اصلاحات صورت می‌گیرد... من معتقدم جریان اصلاحات نیاز به یک تعطیلی تاریخی دارد و برای مدتی باید از سرزمین قدرت خارج شود.»
سیدمحمدصادق خرازی، دبیر کل حزب ندای ایرانیان هم بخشی از جریان اصلاحات را اینگونه توصیف کرده است: «اصلا قائل به این نیستند که اصلاحات خودش نیاز به اصلاح دارد. جریان سیاسی‌ای که برای خودش شأن اصلاحی قائل نباشد، بحران اصلی دارد. مگر می‌شود گروهی خودش قائل به اصلاح نباشد؟»
این انتقادات شاید در ظاهر روشنفکرانه به نظر بیاید، اما نشان از اختلافات درونی در آستانه انتخابات مجلس دارد. همه خواص اصلاح طلب هم اهل حفظ ظاهر نیستند و گاه با ادبیاتی سخن می‌گویند که فقط می‌شود تعجب کرد.
مثلاً عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح‌طلبان در بخشی از یک مصاحبه گفته که «اصلاح‌طلبان باید بپذیرند اگر شرکت در انتخابات را مشروط نکنند، نزد جامعه مدنی و مردم به عنوان نامردان و پفیوزهای سیاسی قلمداد خواهند شد. اصلاح‌طلبان نباید تنور انتخابات را برای جریان مقابل گرم کنند بلکه باید شرایط معقول بگذارند.»
یا آنکه بهزاد نبوی در مورد تحریم انتخاباتی که حجاریان طرح کرد، صراحتاً گفت: «برای من به عنوان یک اصلاح طلب تحریم انتخابات احمقانه است، چون تنها وسیله تغییر وضع موجود به وضع مطلوب صندوق رأی است.»
به نظر می‌رسد اصلاح طلبان هر بار در قدرت قرار می‌گیرند، یأس ناشی از نداشتن برنامه و ایده برای اداره کشور را با تئوری‌پردازی و سخنرانی و یادداشت نگاری و پیش کشیدن بحث‌های تئوری جبران می‌کنند، بی آنکه در عمل چاره‌ای برای مشکلات بیندیشند. در مقام تئوری پردازی، رسیدگی به اختلاف برای کسانی که کاری جز حرف زدن ندارند، طبیعی است.