قطبی: رویای من حضور در لیگ قهرمانان آسیاست

آنها که اسمش را شومن گذاشته بودند لابد دیروز از شنیدن خبر خوشحال نشدند. اینکه افشین قطبی توانست تیم شیجیاژوانگ را بعد از پیروزی دو بر صفر در آخرین هفته از لیگ دسته اول چین (جیا لیگ) به لیگ برتر راهی کند. موفقیتی درخشان آن هم برای کسی که از نیمه راه تیم را تحویل گرفت.افشین قطبی نیم فصل دوم لیگ گذشته به ایران آمد و با فولاد در رده هشتم قرار گرفت. جایگاهی که برای تیم پرتلاطم فولاد نتیجه بدی نبود و در حالی‌که گفته می‌شد او احتمالاً جای برانکو بنشیند اما به یکباره از ایران رفت. او به همان اندازه که شگفت آمده بود، غریب رفت.قطبی وقتی هدایت تیم شیجیاژوانگ را برعهده گرفت آنها در رتبه ششم بودند و به نظر می‌رسید امیدهای‌شان برای صعود رنگ باخته است اما باز هم معجزه لحظه آخر به داد کسی رسید که مهم‌ترین موفقیت فوتبالی‌اش در ایران را مدیون یک لحظه تکرار نشدنی است. گل سپهر حیدری در آخرین ثانیه بازی پرسپولیس - سپاهان سال‌هاست تنها گلی به شمار می‌رود که در چنین لحظه حیاتی سرنوشت قهرمان را رقم زده است.تیم او در حالی موفق به صعود شد که رقیب اصلی‌اش در خانه حریف باخت. یک شکست غافلگیرکننده که باعث شد افشین قطبی روی دست بازیکنان به آسمان پرتاب شود؛ او که با آمدنش به تیم انرژی بهتری بخشید و با پیروزی‌های متوالی خود را تا بالای جدول رساند.

موفقیت قطبی در لیگ دسته اول چین، بزرگترین موفقیت دوران حرفه‌ای او بعد از صعود به فینال جام پادشاهی ژاپن در تیم سابقش شیمیزو در فوتبال ژاپن است. این یعنی افشین قطبی در سه کشور ایران، چین و ژاپن دستاوردهای موفقی به‌عنوان سرمربی داشته و می‌تواند خود را یک سرمربی بین‌المللی بداند. او در ایران بارها با این برچسب فروکوفته شد که یک آنالیزور است و قدرت سرمربیگری ندارد اما حالا که از زیر یوغ این انتقادها جسته است چه کسی جز آنها که حسادت شغل دوم‌شان است می‌توانند این موفقیت را انکار کنند؟افشین قطبی با موهای یکدست نقره‌ای و لبخندی که به صورتش سنجاق شده هیچ‌وقت اهل مبارزه‌های چشم در برابر چشم در رسانه‌ها نبود. سعی می‌کرد نرم‌خو و آرام به نظر برسد و به همه «احترام» بگذارد.او فارغ از کارنامه فوتبالی‌اش یکی از کسانی است که تأثیر عمیقی روی ادبیات بسیاری از مربیان ایرانی در رده‌های مختلف گذاشت. با همه نقدهایی که در این سال‌ها به او وارد شده است نمی‌توان منکر شد که در فوتبال پر ستیزه ایرانی که پرخاش در آن خریدار دارد، نمونه‌ای از کسانی است که کوشید محترم باشد، پاکیزه حرف بزند و رقبا را تحقیر نکند.