به روز شده در ۱۴۰۳/۰۱/۱۰ - ۱۰:۵۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۵ ساعت ۱۴:۱۹
کد مطلب : ۱۹۲۷۰۳
درباره وقایع پس از افزایش قیمت بنزین

از ۳۰۰ حزب فقط ۳ حزب موضع‌گیری کردند!

از ۳۰۰ حزب فقط ۳ حزب موضع‌گیری کردند!
گروه سیاسی: روزنامه ایران نوشت: کمتر از 4 ماه دیگر رقابت‌ها بر سر ورود به پارلمان آغاز خواهد شد؛ شاید در وضعیت کنونی کشور سخن گفتن از انتخابات مجلس شورای اسلامی یازدهم، «زودهنگام» و «بی‌وقت» باشد اما در همین چند روز کم نبودند اخباری از گوشه و کنار کشور که درباره برخی حوزه‌های انتخابیه اظهار نظرهای جدی می‌کنند که نشان از عزم جدی و برنامه‌ریزی در این حوزه دارد
 
مثلاً از هفته‌ها پیش کاندیداهای اصولگرایان از قم محل بحث بوده است و خود را در اخباری نظیر. حذف علی لاریجانی از فهرست اصولگرایان قم نشان داد؛ برای نمونه دیروز اعضای شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم «بر لزوم عدم ورود مصداقی به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه قم تأکید کردند» و امروز هم دبیر حزب مؤتلفه استان قم از مخالفت حزب متبوعش با لیست انتخاباتی جبهه شورای هماهنگی اصولگرایان قم خبر داد.
 
هر چند اوج فعالیت‌های یک حزب و جریان سیاسی در تمام کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه و حتی عقب مانده خود را در انتخابات نشان می‌دهد، اما انتخابات تنها زمین بازی احزاب نیست. اگرچه انتظار عمومی از احزاب برای داشتن برنامه در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... اقل توقعات از یک تشکل سیاسی است، اما از این حداقلی‌تر، آگاه شدن از مواضع احزاب در رویدادهای مختلف است. اما در یک هفته گذشته کدام یک از احزاب اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل و... مواضع خود را در موضوعات محل بحثی چون سهمیه‌بندی بنزین، اعتراض‌ها و ناآرامی‌ها مشخص کردند؟

گر از 3 بیانیه‌ای که از سوی احزاب اصلاح‌طلب اتحاد ملت ایران و ندای ایرانیان همچنین حزب اصولگرای مؤتلفه اسلامی صادر شد، بگذریم نتیجه جست وجوها درباره مواضع قریب 300 حزب فعلی درباره این موضوعات و مسائل ریز و درشت و فرعی آن  تقریباً هیچ است. یکی از اتفاق‌هایی که در اعتراض‌های دی ماه 96 و اعتراض‌های اخیر رخ داد، این بود که اعتراض‌ها  خیلی زود رادیکال و خشن شد. این خشونت‌ها می‌تواند محصول هر کدام از طرفین ماجرا باشد اما در این میان نمی‌توان چشم خود را بر نقش احزاب و به عبارت ساده‌تر «بی نقشی» احزاب و جریان‌های سیاسی در چنین هنگامه‌هایی بست؛ تشکل‌هایی که فلسفه وجودی‌شان حلقه واسط بودن میان مردم و حاکمیت است. اینکه چرا احزاب در ایران به رغم عِده و عُده‌شان گرفتار چنین وضعیتی هستند، مجال دیگری می‌طلبد اما ناگفته پیداست مادام که در بر همین پاشنه بچرخد،  انتظار نتیجه‌ای دیگر داشتن، خیلی واقع‌بینانه نیست. کیست که نداند اهمیت تصمیمات و وقایع دو هفته اخیر که فراگیری‌اش تک تک 80 میلیون نفر جمعیت ایران را تحت تأثیر قرار داد، از انتخابات سه ماه دیگر در حوزه انتخابیه یک استان که کمتر از انگشتان یک دست در مجلس نماینده دارد به مراتب بیشتر است و با این وصف سکوت احزاب در روزهای اخیر چه توضیح و توجیهی دارد؟