دلتنگی مرد بعد از طلاق(از همسرم جدا شدم و خیلی داغونم)

چنین افرادی معمولا بعد از مدتی از تصمیم خود پشیمان می‌شوند و دوست دارند پس ازاین شکست عشقی دوباره به زندگی قبلی خود بازگردند. از خانواده و دوستان خود فاصله می‌گیرند و کمتر به سلامت جسمی و روحی خود توجه می‌کنند و درعوض ترجیح می‌دهند تا بیشتر وقت خود را صرف فکر کردن دربارۀ گذشته و خاطرات مشترک خود با همسرشان کنند. این افراد به شدت نیازمند کمک‌های حرفه‌ای از سوی یک روانشناس هستند که ما سعی می‌کنیم برخی از این توصیه‌ها را به صورت خلاصه در این مقاله مطرح کنیم.

راهکارهایی برای کنار آمدن با دلتنگی بعد از طلاق در مردان
سعی نکنید آشتی کنید
رویای بسیاری از آقایان در دقیقه نود و در آستانه جدایی این است که راهی را برای آشتی و سازش دوباره با همسر یا همسر سابقشان پیدا کنند، تمام تجربیات وحشتناک را فراموش کنند و دوباره خوش و خرم در کنار هم زندگی کنند. 
آقایان سعی می‌کنند با این خیالپردازی‌ها از روبه‌رو شدن با حقیقت تلخ طلاق و وظیفه سخت پذیرش جدایی فرار کنند، چون اصلاً دوست ندارند که از این به بعد به تنهایی به زندگی ادامه بدهند. تمام آقایانی که در آستانه جدایی قرار دارند، واقعیت طلاق را تا حدی انکار می‌کنند؛ اما گیر افتادن در فاز انکار بسیار خطرناک است.
بنابراین اگر دائماً با همسر سابقتان تماس می‌گیرید، به او التماس می‌کنید یا از او خواهش می‌کنید که برگردد، دست نگه دارید و فقط به خاطر برگرداندن او دست به هر کاری نزنید. از گذشته دست بکشید، دل به دریا بزنید و نخستین گام را برای ورود به دنیایی ناشناخته بردارید. به این ترتیب موجی از احساسات و هیجانات جدید و غالباً سهمگین وجودتان را دربرمی‌گیرد، اما لازم است که به جای انکار کردن این احساسات، آنها را بپذیرید، در غیر این صورت شرایط بدتر خواهد شد.

سعی نکنید عزت نفستان را بدون پایه و اساس ارتقاء دهید

ارزشی که برای خودتان قائل هستید، نیز مسلماً تحت‌الشعاع مسئله طلاق قرار می‌گیرد. مردانی که طعم تلخ طلاق را می‌چشند، اعتماد به نفس و عزت نفسشان به شدت پایین می‌آید و در نتیجه برای این که حالشان بهتر شود، دست به اقدامات بد و نامطلوب می‌زنند.
منظور از اقدامات نامطلوب کارهایی است که آقایان انجام می‌دهند تا خودشان را قدرتمندتر، در موضع کنترل و خواستنی‌تر احساس کنند و به این ترتیب عزت نفسشان را برای مدتی کوتاه بالا ببرند. اما مشکل اینجا است که هر اثری که با چنین سرعت شتابزده‌ای به دست بیاید، ماندگار نخواهد بود. مشروبات الکلی، خشونت، روابط نامشروع، مواد مخدر و بسیاری رفتارهای نادرست و پرخطر دیگر که باعث می‌شود روحیه‌تان برای مدت کوتاهی بهتر شود، اثر خود را به سرعت از دست می‌دهد و شما را درهم‌شکسته‌تر و ناراحت‌تر از قبل به جا می‌گذارد. این رفتارهای ناپسند گاهی اوقات به نوعی اعتیاد تبدیل می‌شود، چرا که سعی می‌کنید غرورتان را با کارهای بیهوده ارضا کنید، اما تنها نتیجه‌ای که می‌گیرید، این است که احساساتتان بیشتر جریحه‌دار می‌شود.   

برخیزید و رو به آینده‌ای روشن حرکت کنید
هر اتفاقی هم که بیفتد، همیشه حرف‌ها و غیبت‌های بی‌پایانی را درباره اتفاقات ازدواج قبلیتان خواهید شنید. اجازه ندهید این حرف‌های بیهوده روحیه‌تان را تخریب کند و خودتان در این گفتگوها شرکت نکنید. سرتان را بالا نگه دارید و به مسائل مهم زندگیتان از قبیل شغل، رابطه با فرزندان و به  حل و فصل مسائل قانونی طلاق بپردازید. به پایان رسیدن ازدواج و زندگی مشترک سخت است. نظرات دیگران درباره رابطه‌تان مهم نیست. با همسر سابقتان مودبانه رفتار کنید و به آهستگی پیش بروید.

از صفر شروع کردن سخت است، اما اشکالی ندارد
طلاق از بسیاری جهات به این معنا است که باید همه چیز را دوباره از صفر شروع کنید. رابطه هر شرایطی که داشته باشد، وقتی دو نفر برای مدتی طولانی کنار هم زندگی می‌کنند، الگوها و عادت‌های جدیدی پیدا می‌کنند، اما زمانی که رسماً از هم جدا می‌شوند، مسلماً این عادت‌ها نیز ریشه‌کن می‌شود. وقتی از همسرتان جدا می‌شوید، تمام کارهای خانه را باید دست تنها انجام بدهید و خودتان به تنهایی نان‌آور خانه می‌شوید، تحمل این همه مسئولیت در ابتدا دشوار است، اما به تدریج به آن عادت می‌کنید. محکم و قابل اعتماد ماندن در این دوران سخت برای تاب‌آوریتان مهم است، به علاوه به این ترتیب به الگوی مناسبی برای فرزندتان تبدیل می‌شوید.

قبل از شروع رابطه جدید به خودتان فرصت بدهید
برخی آقایان بعد از جدایی به راحتی وارد رابطه جدید می‌شوند، اما شروع یک رابطه عاطفی جدید برای بعضی آقایان سخت‌تر است. اگر قلبتان شکسته باشد، مسلماً برایتان آسان نخواهد بود که به سرعت دسته گلی بخرید و به خواستگاری بروید. پس به خودتان زمان بدهید. به خودتان اجازه بدهید تا زندگی مجردی را با تمام سختی‌ها و خوشی‌هایش دوباره درک کنید. زندگیتان یک روزه ساخته نشده است و دوباره ساختن آن هم یک روزه انجام نمی‌شود.

از فرزندانتان به عنوان بازیچه استفاده نکنید

این توصیه واضح به نظر می‌آید، اما وقتی درگیر نبردی تلافی‌جویانه با همسر سابقتان می‌شوید، غالباً متوجه نمی‌شوید که کارهایتان تا چه حد به فرزندانتان آسیب می‌زند. کودکان قربانیان بی‌گناه طلاقند و هرچند پدرها غالباً بعد از طلاق از فرزندانشان جدا می‌شوند، اما بازیچه قرار دادن کودکان یا سوءاستفاده کردن از موقعیت برای بدبین کردن آنها نسبت به مادرشان و خوب جلوه دادن خودتان هیچ فایده‌ای ندارد.
بهترین کاری که می‌توانید در حق فرزندانتان بکنید، این است که پایدارترین و دوست‌داشتنی‌ترین زندگی ممکن را در چنین موقعیتی برایشان فراهم کنید. پدر خوب بودن، حتی در ظرفیتی محدود، بهترین کاری است که در این شرایط می‌توانید بکنید. به علاوه وقتی بدانید که در چنین شرایطی هم صلاح فرزندانتان را می‌خواهید و برای خوشبختی آنها تلاش می‌کنید، احترام بیشتری برای خودتان قائل می‌شوید. احترام به خود نقش مهمی در غلبه بر مشکلات ناشی از کم ارزش پنداشتن خود دارد، مشکلاتی که آقایان را بعد از طلاق در بدبختی فرومی‌برد. 

به فرزندانتان بفهمانید که همچنان در کنارشان باقی می‌مانید
هر موقعیتی متفاوت از دیگری است، اما اگر فرزند داشته باشید، به احتمال زیاد آنها از این به بعد با مادرشان زندگی خواهند کرد. مسلماً برگشتن به خانه خالی برایتان سخت خواهد بود. اما از یاد نبرید که هر قراری برای نگهداری از فرزندانتان گذاشته باشد و حضانت با هر کسی که باشد، شما همچنان نقش مهمی در زندگیشان دارید. تا جایی که می‌توانید زمان بیشتری را به فرزندانتان اختصاص بدهید. فعالیت‌های مفرحی را در کنار فرزندانتان انجام بدهید و برایشان خاطره بسازید. به این ترتیب رابطه‌تان با فرزندانتان پیشرفت می‌کند و این صمیمیت در پشت سر گذاشتن این دوران سخت به شما کمک می‌کند.

خود را برای نوع جدیدی از همکاری با همسر سابقتان به منظور تربیت فرزندانتان آماده کنید
تربیت فرزندان بعد از ازدواج قلمروی کاملاً جدیدی است، به خصوص اگر تنش و هیجانات بین شما و همسر سابقتان بالا باشد، آنچه در این میان مهم است، این است که هر دو بهترین رفتار را از خود به نمایش بگذارید. پشت سر همسر سابقتان نزد فرزندانتان بدگویی نکنید و هرگز آنها را به خاطر طلاق سرزنش نکنید. هر اتفاقی هم که بین شما و همسر سابقتان افتاده باشد، او هنوز هم مادر فرزندانتان و انسانی شایسته احترام است.

تنهایی سخت است

اشکالی ندارد که شما و همسر سابقتان تصمیم بگیرید که زندگی جدیدی را برای خود بسازید. هیچ ایرادی ندارد که درد را احساس کنید، احساس تنهایی کردن در خانه خالی بخشی از این کوله‌بار درد است. برای غلبه بر این اندوه لازم است که قلبتان را با عشق خانواده و دوستانتان پر کنید. اندوهتان را با کسانی که به شما اهمیت می‌دهند و دوستتان دارند، قسمت کنید. درد و دل کردن با دیگران برای برخی آقایان راحت‌تر است، درهر حال اعتراف کردن به روزگار سخت پس از طلاق هیچ خجالتی ندارد. اشکالی ندارد که به خودتان زمان بدهید و در واقع فرصت دادن به خود بخشی عادی از فرآیند بهبود است، اما ارتباطتان را با کسانی که نگرانتان هستند، قطع نکنید. مطمئن باشید که قرار گرفتن در حلقه دوستان و عزیزانتان به بهبود روحیه‌تان کمک می‌کند.  

بخشش را تمرین کنید
 شاید این توصیه به نظر بسیاری از آقایان خنده‌دار باشد و ما هم احساساتشان را کاملاً درک می‌کنیم.
"چی؟ زنی رو که اون حرفای وحشتناک رو به من زد، ببخشم؟ هرگز!"
نفرت بدترین و آسیب‌زننده‌ترین کاری است که می‌توانید در حق خودتان انجام بدهید. بسیاری از آقایان بعد از طلاق تلخ ، عبوس و سرشار از نفرت می‌شوند. هیچ فایده‌ای ندارد که وجودتان را لبریز از خشم کنید، از این خشم به عنوان نشانه هشدار اشتباهی برای خودتان و دیگران استفاده کنید و با نفرت از "شیطان" مجسمی که در ذهنتان از همسر سابقتان ساخته‌اید، حرف بزنید. این حرف‌های نیشدار کمترین آسیبی به همسر سابقتان نمی‌زند، اما مانعی بر سر راه شادی و خوشبختی خودتان می‌شود.
تنها راه برای پشت سر گذاشتن این دوران سخت و برگشت به زندگی سالم این است که خودتان و همسر سابقتان را ببخشید. قرار نیست از چیزی چشمپوشی کنید و همه چیز را ببخشید. منظورمان از بخشش این است که دیگر بار نفرت را حمل نکنید و حتی اگر هرگز رفتار همسر ساقتان را درک نکنید و متوجه طرز فکرش یا اتفاقاتی نشوید که زندگیتان را به نابودی کشاند، تنفر را از قلبتان پاک کنید. برای آن که بتوانید همسر سابقتان را ببخشید، اول باید به تصویر درستی از خود برسید و برای خودتان ارزش قائل شوید. بخشش آخرین گام از سفر دشوار بهبودی بعد از طلاق است.

به عنوان یک روش کارآمد به مشاوره فکر کنید

تحمل این همه اتفاقات گوناگون برایتان سخت است و احتمالاً احساسات و هیجانات مختلف به ذهنتان هجوم می‌آورد. شاید به شدت احساس تنهایی می‌کنید. باید بدانید که سلامت روانتان به اندازه سلامت جسمتان مهم است. مشاوره خانواده بهترین راه برای این است که موقعیتتان را از دید یک فرد بی‌طرف بررسی کنید. مشاور متخصصی آموزش دیده است که می‌تواند توصیه‌های مفیدی را فراتر از نصیحت‌های دوستان و خانواده در اختیارتان بگذارد. بعضی مشاورها در زمینه طلاق و جدایی تخصص دارند و از مهارت‌هایشان برای کمک به شما در مقابله با مشکلات و برگشت به زندگی سالم بهره می‌گیرند.