پیرامون انتقال آب کارون و زنجیره انسانی

مگر مي‌شود فراموش كرد؛ در كنار همين كارون و در شهركي به نام دارخوين بود كه بچه هاي اصفهاني لشكر امام حسين (ع)، زنجیرة انسانی «خط شیر» تشكيل دادند و حماسه دفع تجاوز را با آغاز عمليات‌ «فرمانده‌ كل‌ قوا- خميني‌ روح‌ خدا»؛ در محور آبادان – دارخوئین آفريدند و زمينه‌ ساز شكست‌ حصر آبادان‌ شدند.

كارون و دارخوين تنها خط آغاز دفاع مقدس، ايستگاه و استراحتگاه قبل و بعد از هر عمليات رزمندگان اصفهاني لشكر امام حسين (ع) نبود؛ بلكه زخم‌خوردة هواپيماهاي ارتش بعثي و قتلگاه پاكان شهر ما نيز شد. ساختمان‌هاي چوبي سوراخ سوراخ شده و پر از جاي تركش بهترين گواه بر آبياري زمين اين شهرك به خون عزيزان ماست.

كارون و شهرك دارخوين يكي از دردناك‌ترين صحنه‌هاي جنگ را به خود ديده است. كارون و دارخوين به ياد مي‌آورد، آن روزي را كه پدر و مادران بچه‌هاي رزمنده به ديدار فرزندشان آمده بودند و در آغوش فرزندان خود زير بمباران هواپيماهاي عراقي به معراج رفتند و كربلايي ديگر برپا كردند. و اين چنين كارون پرخروش مايه مباهات و افتخار هميشگي اصفهاني‌ها شد. آنان «کارون، شاهرگ ایران زمین» را با خون خود بر صفحات تاريخ ایران زمین نوشتند و «هوا را از من بگیر، کارون را نه» را با بذل جان خويش و «کارون را نجات مي‌دهیم» را در عمل به نمايش گذاشتند!

پس برادر اهوازي من! مطمئن باش همچنان «کارون، شاهرگ ایران زمین» است و زنجیرة انسانی ما ايرانيان در حفظ آب و خاك وطن، ساليان درازي است از خط شير دارخوين تا پل سفید اهواز كه نه؛ بلكه در سراسر ايران امتداد دارد و «هوا را از من بگیر، کارون را نه»؛ نه تنها در شعار، بلكه در عمل همه ما ايرانيان متجلي بوده و هست. به ياري خدا يك بار ديگر؛ دست در دست هم مي‌دهیم و بدون شك همه سرزمين هاي تشنه ايران و حتي «کارون را نجات مي‌دهیم«.

مردم شريف و مظلوم خوزستان بادي بدانند كه همه جاي ايران سراي همه ايرانيان است و با قطره قطره خونمان حافظ مال و جان و ناموس و آب و خاك خوزستان عزيز، اين سرزمين مرزي و غمديده خواهيم بود