به روز شده در ۱۴۰۲/۱۲/۲۹ - ۱۲:۰۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۳۰ ساعت ۱۱:۱۹
کد مطلب : ۲۳۷۲۸۱

تناقضاتی كه در جامعه کم نیستند

تناقضاتی كه در جامعه کم نیستند
عباس عبدي در روزنامه اعتماد نوشت: زندگي در جامعه‌اي كه تناقضات آشكار و پنهان آن فراوان است، شهروند را دچار مشكلات روحي و رواني مي‌كند و متاسفانه تناقضات در جامعه ايران كم نيست. در هر گوشه‌اي شاهدي بر وجود تناقض‌هاي رفتاري يا گفتاري مي‌توان يافت. از سياست خارجي گرفته تا سياست داخلي و اقتصاد و فرهنگ و رسانه، سراسر متناقض است. سيستمي كه زماني قطعنامه‌هاي شوراي امنيت را كاغذپاره مي‌دانسته امروز براي پايان يافتن زمان يكي از اين قطعنامه‌ها خوشحالي مي‌كند.
مساله ما اين نيست كه چه كسي آن قطعنامه‌ها را كاغذپاره مي‌دانست و امروز چه كسي از منقضي شدن موعد قطعنامه تحريم تسليحاتي خوشحال است. هر دو در يك نظام هستند و بودند. سيستمي كه زماني مي‌گفت «تحريم نمنه‌د» حال آدرس كاخ سفيد را براي توجه مسووليت مشكلات مي‌دهد. در سياست داخلي همواره بر حضور و راي مردم در چهل سال گذشته فخر فروخته و آن را عامل بقاي حكومت مي‌دانند، بعد در مسيري مي‌روند كه نامزدها حتي نتوانند كسر قابل توجهي از آراي مردم را نمايندگي كنند. در حالي كه شبكه‌هاي اجتماعي هر روز در حال گسترش است و مردم از آن طريق كسب خبر و نظر مي‌كنند، رسانه رسمي را هر روز بسته‌تر از پيش مي‌كنند. با وجود چنين ساختار رسانه‌اي؛ در سياست فرهنگي، ابعاد مميزي در وضعيت عجيبي قرار دارد كه حتي مضحكه شده است. در اقتصاد نيز همه از تورم و گراني مي‌نالند ولي در عين حال راه‌حل‌ها بر افزايش نقدينگي و انتشار پول بدون پشتوانه است.
مثل اينكه براي خاموش كردن آتش، از پاشيدن بنزين استفاد كنيم! همه اينها يك طرف، تناقض در عرصه علم را چگونه بايد هضم كرد؟ از يك سو، چپ و راست بر افتخارات علمي كشور تاكيد مي‌شود. افتخاراتي كه يا همان شاخص‌هاي مرسوم تعداد مقالات علمي و پژوهشي و از اين موارد است، يا ساختن فلان فناوري و تجهيزات را به رخ مي‌كشند و... از سوي ديگر با تمام توان در حال تزريق و بادكردن شبه‌علم هستند. شبه‌علم را چه در عرصه تجهيزات و فناوري مثل كروناياب يا كشف معادن زيرزميني با چشم و... و چه در عرصه پزشكي و طبابت تبليغ مي‌كنند و فراموش نكنيم كه اين دومي بازار بسيار چربي هم دارد. البته همين جا بگويم كه طي 8 ماه گذشته تق اين بازار درآمده است.
شخصا علاقه‌مند شدم كه پس از كرونا نظر مردم را درباره گرايش به اين روش‌هاي مثلا طبي عجيب و غريب بدانم. به ويژه پس از آتش زدن كتاب مرجع پزشكي كه اتفاقا با هدف جلب‌توجه بود و متاسفانه شبكه‌هاي اجتماعي نيز ناخواسته بلندگوي تبليغاتي اين رفتارها شدند. به همين دليل عضو كانال فردي كه كتاب را آتش زده بود شدم. بازديد مطالب آن حول و حوش ميانگين ۲۰۰۰۰ يا به‌طور ميانگين حدود 40 درصد اعضاي كانال بود كه نسبت به تعداد اعضا رقمي واقعي بود. ولي پس از آن و به‌رغم آنكه نياز مردم به امور درماني بيشتر شده تاكنون بيش از 20 درصد اعضاي كانال كم شده و متوسط بازديدها نيز نصف يا يك‌سوم شده است، اين نشان مي‌دهد كه مردم پشت صحنه ماجرا را فهميده‌اند. به ويژه اين جماعت هر متني كه مي‌نويسند، يك تلفن و آدرس هم براي خريد دارو مي‌دهند تا از اين طريق امرارمعاش كنند! وجود اين‌گونه كانال‌ها و اقدامات مهم نيست، همه جاي جهان هست و ربط مستقيم دارد با ناآگاهي و نااميدي مردم، ترامپ هم چنين عقايدي دارد و آشكارا بيان مي‌كند.آنچه مهم است و نشان از تناقض مذكور در فوق دارد، تبليغ مستقيم و غيرمستقيم صداوسيما از اين مثلا طب و نيز رسميت دادن نسبي آن از سوي وزارت بهداشت است. ويديوهاي كوتاهي كه از برنامه‌هاي تلويزيون در ترويج اين شبه‌علم به نام طب، منتشر مي‌شود مصداق بارز آن تناقضي است كه به آن اشاره شد. از يك سو افتخار كردن به شاخص‌هاي مرسوم علم و از سوي ديگر دميدن به كوره سوزاننده فهم و شعور و دانش، از طريق شبه‌علم. جالب اينكه بعيد است حتي يكي از مجريان‌ اين برنامه‌ها، دستورات غيرعلمي مهمانان خود را اجرا كنند و طبيعي است كه هدف توليد و پخش اين برنامه‌ها معطوف به منافع ديگري است. اگر بتوان تناقض را در سطح اين رسانه هضم كرد، در سطح وزارت بهداشت چه بايد گفت كه طي 9 ماه گذشته ده‌ها تن از كاركنان درمانش را در مبارزه با كرونا از دست داده است ولي به جاي احترام به علم و بهبود وضعيت خادمان علم پزشكي، در حال به رسميت شناختن شبه‌علمي است كه تاكنون يك درمان موفق مبتني بر روش علمي را براي تاييد به مراجع معتبر عرضه نكرده‌اند.آيا جامعه ايران مي‌تواند با اين حد از تناقضات ادامه دهد؟ پاسخ منفي است. آثار منفي اين تناقضات تاكنون ديده شده و از اين پس بيشتر هم خواهد شد. تناقض در حوزه علم فقط به اين موارد محدود نمي‌شود. استفاده از مدارك جعلي و اخيرا نيز فرستادن ديگري به جاي خود براي دادن امتحان، نمادهاي ديگري هستند كه با افتخار كردن به شاخص‌هاي علم تطابق چنداني ندارد كه در تعارض است.
برچسب ها: جامعه ایران
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها