* سال 1385 در مصاحبه با روزنامه خبر گفتم سه نفر میخواهند فوتبال را نابود کنند؛ محمد علیآبادی، علی سعیدلو و مسعود زریبافان. حالا ببینید این سه نفر چه کردند؟ مگر نگفتم؟
* مربیان ایرانی را هیچ کجای جهان نمیخواهند. الان تیم آخر در فوتبال افغانستان نامش شیر و بز است، بروید و تحقیق کنید تا متوجه شوید که آنها هم راغب نیستند یک مربی ایرانی را ببرند به باشگاه شیر و بز!
* مردم نیازمند هستند و در ایران فوتبال را فقط برای این میخواهیم که مردم را سرگرم کنیم تا یادشان برود چه اتفاقاتی در حال رقم خوردن است. کشور برزیل 1343 بازیکن خارج از کشور خود دارد. حالا این به کنار، میدانید برزیلیها چقدر پول بابت بازیکنانی که به دیگر نقاط جهان ترانسفر میکنند، به کشورشان برمیگردانند؟ همه این مسائل زنجیروار است. من با مربی خارجی مخالف نیستم اما ببینید هر مربی که به ایران میآید، چقدر پول از کشور خارج میکند و مثلا میبرد آمریکا؟! فوتبال در همه جای جهان یک سرگرمی است اما در ایران فقط سرگرمکننده است تا مردم فراموش کنند یک قرص نان دو هزار تومان شده! البته فوتبال قبلا طراوت داشت که حالا دیگر آن طراوت را هم از دست داده و دیگر فوتبال هم مثل سابق نیست. من نه دنبال پست و مقام هستم و نه از کسی میترسم که چنین حرفهایی را به زبان میآورم.
به من نگویید فوتبال الان چطور است چون من میدانم در نهایت چه میشود. مردم یک زمانی اهل فوتبال بودند اما حالا دیگر همهشان از این رشته محبوب فراری شدهاند. حتی میدانم دیگر کسی اخبار فوتبال را به صورت جدی پیگیری نمیکند چون طراوت از فوتبال رفته است. در جهان این طور نیست. همین شیرینی را ببینید (دادکان به شیرینیهایی اشاره میکند که برای اعضای تحریریه آورده است)، یک نفر با لذت آن را میل میکند و نفر دیگر صرفا برای سیر کردن شکم خود شیرینی میخورد. این دو مساله کاملا با هم متفاوت است. کسی که با لذت شیرینی میخورد، هورمونهایش ترشح میکند و به همین دلیل شیفته شیرینی میشود اما دیگری این لذت را تجربه نمیکند. فوتبال ایران هم همین شده. خیلیها هستند و کارهایی میکنند تا مردم از این رشته لذت نبرند.
باور کنید چنین مسالهای وجود دارد. در انگلیس، خانوادهها میروند برای تماشای فوتبال. نیمه که تمام میشود، جعبههای غذایشان را باز میکنند و روی سکو و صندلیها شام میخورند. آنها به صورت مداوم از فوتبال لذت میبرند اما در ایران نیمه اول که تمام میشود، مردم شروع میکنند به فحاشی علیه یکدیگر! یک عده هم هستند که میلیاردها تومان پول را به جیب میزنند و کسی از آنها خبری ندارد. کجای فوتبال ایران شبیه به فوتبال جهان است؟
* (درباره پیگیری علی دایی برای مدیرعامل شدن دادگان در پرسپولیس) مگر مربی میتواند فردی را مدیرعامل کند؟ من این موضوع را از شما میشنوم و اگر صحت داشته باشد باید تاسف بخورم. برای آنکه با این کار، اصول مدیریتی زیر سوال میرود. مگر یک مربی میتواند بگوید من میگویم چه کسی مدیرعامل شود؟ باشگاه به هر حال هیاتمدیره یا هیات موسس دارد و سلسلهمراتب اداری است که مدیرعامل را تعیین میکند، نه سرمربی. متاسفانه باید بگویم در فوتبال ایران همه چیزمان عیب و ایراد پیدا کرده است.
* اگر به بودن من نیاز باشد قبول میکنم به پرسپولیس بروم. مگر الان که دانشگاه آزاد هستم جای بدی است؟ مثلا باید بگویم قبلا در فدراسیون بودم و کسر شان است که حالا مدیر بخش دیگری شوم؟ مثلا بگویم فدراسیون کجا و دانشگاه آزاد کجا؟ نه، این حرفها نیست. البته معلوم نیست در آینده چه پیش میآید.
* در این مملکت هیچکس دلش نمیخواهد پرسپولیس و استقلال به آرامش برسند. من حرفم را صادقانه میزنم. هرگز این دو باشگاه آرامش را به خود نمیبینند. الان میگویند باشگاهها را خصوصی میکنیم، اولا چرا تا به حال چنین کاری نکردید؟ ثانیا اگر خصوصی هم بشود، مطمئن باشید باز هم مدیران دولتی در آن فعالیت میکنند.
باید خودشان باشند. مطمئنا این بخش از حرفهایم هم بوی سیاست میدهد ولی میخواهند این دو باشگاه همیشه مشکل داشته باشند تا از این راه بگویند ما مشغول حل کردن مشکلات دو باشگاه هستیم. من از شما میپرسم، فکر میکنید مدیریت بر پرسپولیس کار سختی است؟ به خدا قسم میخورم همین حالا بدهیها را تسویه کنند و باشگاه را بدهند به من، اگر نتوانستم باشگاه را به خوبی و خوشی بچرخانم، مرا در همین دروازه شهر دار بزنند.
میخواهند همیشه حرف و حدیث دور و بر پرسپولیس باشد وگرنه مدیریت بر 20 بازیکن، خیلی کار عجیبی است؟ خیلی سخت است؟ نه به والله. 20 بازیکن داری، باید پول بیاوری و مدیریت کنی. مگر باشگاه پرسپولیس شبیه فدراسیون است که نیاز به مدیریت گسترده و سخت داشته باشد؟ نه بابا، اصلا سخت نیست. موضوع اینجاست که نمیخواهند باشگاهها درست شود.
* اگر میخواستند به سر و وضع پرسپولیس برسند چرا رویانیان را آوردند؟ حالا چرا رویانیان را بردند؟ من به شما میگویم وقتی به رویانیان گفته بودند بیا و مدیرعامل باشگاه پرسپولیس شو، اول به من زنگ زد تا بپرسد باید چه کار کند.
من به رویانیان گفتم: سردار نرو! چون هم آبرویت را از دست میدهی و هم آرزویت را. همین الان بروید و جلد خبر ورزشی در همان روزهایی که رویانیان مدیرعامل پرسپولیس شده بود را بیاورید (در این لحظه، ما به دنبال آن جلد گشتیم و بالاخره پیدا کردیم که در روز 7 مهرماه سال 1390 تیتر یکمان این بود: «دادکان: رویانیان در پرسپولیس هم آبرویش را از دست میدهد و هم آرزویش را») به پیغمبر قسم میخورم به رویانیان گفتم به راحتی هر وقت که دلشان بخواهد تو را اخراج میکنند. نه میگذارند به آرزویت برسی و نه آبرویی برایت میگذارند. رویانیان چهرهای بود که باید از ظرفیتهایش استفاده میشد. بعد هم ظرفیتش که تمام شد، به راحتی او را کنار گذاشتند.
مگر میشود 5 بازی مانده تا پایان لیگ، تیم در آستانه قهرمانی است، آن وقت دستور دهند که رویانیان باید اخراج شود؟ ظرفیت پر شد، گفتند بفرمایید خانه خودتان! رویانیان وقتی آمد، منفی 2 یا منفی 3 بود، وقتی رفت 2 یا 3 شد و البته نباید بیشتر از این در فوتبال میماند و پیشرفت میکرد. هر کسی کار را یاد بگیرد، باید از این فوتبال برود.
* چند روز قبل اصفهان بودم، رفته بودم نجفآباد. بچههای اصفهان متوجه حضورم شدند و دعوتم کردند. یکی از مدیران سپاهان به من گفت فصل قبل به یک بازیکن 230 میلیون تومان پیشنهاد دادیم و کار تمام شده بود اما بازیکن آمد و گفت پرسپولیس به من 900 میلیون تومان پیشنهاد داده، اگر اجازه بدهید بروم پرسپولیس. ما هم گفتیم چه چیزی از این بهتر؟ بله، همین آقای رویانیان به بازیکنان 900 میلیون و یک میلیارد و 400 میلیون پول داد. نرخها را بردند بالا.
سه باشگاه هم این کار را انجام دادند؛ استقلال، سپاهان و پرسپولیس. پولها را ریختند در شکم این فوتبالیستهایی که میبینید. همینها را که میگویم از قول من تیتر کنید. الان میگویم بهترین مربی ایران بیشتر از 40 میلیون تومان نمیارزد، به بهترین بازیکن ایران هم نباید بیشتر از سالی 100 میلیون تومان پول داد. غیر از این باشد، باید لیگ را تعطیل کرد. بروند ببینیم به غیر از تیمهای ایران، کجای دنیا میتوانند مربیگری کنند یا فوتبال بازی کنند؟
* همانهایی که روزی به من گفتند از فوتبال برو، روزی هم گفتند برگرد. برادر رئیسجمهور به من پیشنهاد داد برگردم فدراسیون فوتبال، من جواب دادم نمیآیم. گفتم فکر میکنید اگر برگردم، فوتبال را این طوری تحویل میگیرم و همین طوری مدیریت میکنم؟ همان بهتر که مرا نمیخواستند چون من اگر الان بیایم، قول میدهم نگذارم بازیکنی بیشتر از 100 میلیون تومان و یک مربی بیشتر از 40 میلیون تومان بگیرد. شاید یک سال هم فوتبال را تعطیل کنم تا به همه چیز سر و سامان بدهم. باید بیفتیم در جاده مستقیم.
* همه چیز از جای دیگری خراب است. مگر نگفتند کمیته اخلاق، کمیته انضباطی، کمیته فلان و بهمان؟ کدامشان کارشان را به درستی انجام دادند؟ نه آقا! یکسری در حال کاسبی هستند. من اگر جایی کار کنم، باید سایر جایگاههایش مشخص باشد.
همین الان بروید و از مربیان دوران من، بازیکنان دوران من، کمیتههای دوران من سوال کنید در مورد کدام موضوع، اتفاق نظر نداشتیم؟ نه نظامی هستم که کسی را بترسانم و نه جایگاه عجیب و غریبی داشتم. فقط یک معلم بودم. حالا رئیس فدراسیون یک حرفی میزند، رئیس کمیته فلان چیز دیگری میگوید و رئیس کمیته بهمان چیز دیگری. همین کارها را کردهاند که اخبار 20:30 گزارش تهیه میکند و میگوید از همین تناقضگوییها بفهمید در فدراسیون فوتبال ایران چه میگذرد! به خدا قسم اگر زمان مدیریت من چنین اتفاقاتی رخ میداد، همین شما خبرنگاران محمد دادکان را دار میزدید!
* من اهل دعوا نبودم، فقط همیشه روی حرفهایم میایستادم و ثابتقدم بودم. حرفم را همیشه و بدون هیچ هراسی به زبان میآورم. میدانم مردم هم همین را میخواستند و انتظارشان این بود که رئیس فدراسیون، حرف خودشان را بزند. وقتی من رئیس فدراسیون بودم، خیلی از پدر و مادرها به من میگفتند خدا پدرت را رحمت کند، کاری کردهای که بچههای ما پنجشنبه و جمعه در خانه میمانند و سرشان به فوتبال گرم است. آنها محبت داشتند اما انصافا حرفشان درست بود. یکی از مسئولان بلندپایه کشور که روحانی هم هستند، من را دعوت کردند.
من هم به همراه هیات رئیسه فدراسیون فوتبال به خدمت ایشان رسیدم. ایشان گفتند شما برمیگردی به ورزش؟ و ادامه دادند که بزرگترین خدمتی که به این مملکت کردی این بود که فوتبال را به خانهها بردی. حالا فوتبال از خانهها بیرون رفته و دیگر مردم دل و دماغی برای آن ندارند. طراوت هم رفته و فوتبال از خانهها به خیابانها کشیده شده است. من و اعضای هیات رئیسه، وقت خروج از آنجا به خودمان میگفتیم چه حرف تاثیرگذاری گفتهاند. این صحبتشان به دل همه ما نشست. والله فوتبال شده بود عضوی از خانواده مردم. حالا ببینید چه بلایی سر فوتبال آمده است.
تیم ملی به جام جهانی رفت و مردم جشن گرفتند اما انصاف داشته باشید، شادی مردم، جنس شادیشان مثل قبل بود؟ خیلیها اصلا تیم ملی را نمیشناختند. این جشن کجا و آن جشن کجا؟ الان پرسپولیس و استقلال بازی دارند، سه هزار نیروی امنیتی را میفرستند ورزشگاه. هر چقدر آدم که در ورزشگاه میبینید، باید سه هزار نفر از آن را کم کنید چون نیروی امنیتی هستند!
به خدا قسم یک زمانی در همین ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی واقع در نزدیکی میدان هفت تیر) حتی یک بلیت هم پیدا نمیشد. همه سکوها و صندلیها پر میشد. جای نشستن نبود. نه فقط برای بازی استقلال مقابل پرسپولیس بلکه برای همه بازیها. آن زمان، سال 1355 جمعیت تهران یک میلیون و صد هزار نفر بود که یکدهم آن میرفت استادیوم. حالا 15 میلیون جمعیت داریم و سه هزار نفر میروند استادیوم! این یک فاجعه است. آنقدر در این فوتبال اتفاقات عجیب و غریب رخ داد که دیگر مردم بیتفاوت شدند و نرفتند استادیوم.
* چند روز قبل، کارلوس کیروش، بازیکنان و علی کفاشیان از مردم خواستند بیایند ورزشگاه و تیم ملی را تشویق کنند اما چند نفر رفتند؟ بیشتر از 10 هزار نفر؟ چرا اینقدر کم؟ چون مردم دیگر به دنبال فوتبال نیستند. یک روز برادر رئیسجمهور به من گفت بیا استادیوم چون بلیتها را مجانی کردهایم و مردم هم میآیند و ... من گفتم مطمئن باشید پنج هزار نفر هم نمیآیند. همان هم شد. حتی سه هزار نفر هم نیامدند ورزشگاه. مردم فرد دیگری را دوست دارند ولی مسئولان کوشش میکنند که افراد دیگری را عَلَم کنند. این شده فوتبال ما.
* (درباره پربیننده شدن برنامه 90 با حضور دادگان) من نه موهای قشنگی دارم، نه چهره زیبایی که مردم به خاطر آن برنامه را ببینند. کار فوقالعادهای هم انجام نمیدهم، فقط حرف خودِ مردم را به زبان میآورم. هر چند باز هم میخواهند مرا خراب کنند. مثلا تیم ملی رفت جام جهانی، شخص رئیسجمهور به من پاداش داد چون رئیس فدراسیون بودم ولی گفتند دادکان پنج میلیون تومان پاداش گرفته است! نباید میگرفتم؟!
نه انصافا این حق من نبود؟ بعد از جدایی من، شخصی که به فدراسیون فوتبال کمک میکرد برایم تعریف کرد دو نفر از مسئولان فدراسیون رفته بودند از او در بازار کمک مالی بگیرند. طرف که به من و پدرم خیلی لطف داشت، به آنها گفته بود حتما به شما کمک میکنم اما مگر محمد دادکان برگشته به فوتبال؟ آن دو نفر هم بلند شدند و از حجره این فرد با خجالت بیرون آمدند. بنده بدون گرفتن پول از دولت، از نهادها و فدراسیونهای دیگر، فدراسیون فوتبال را چرخاندم و حتی 400 میلیون تومان هم به سازمان تربیت بدنی کمک مالی دادم. من آن طور مدیریت کردم و آقایان بعد از من، این طور...!