بعد از اقامتی دو روزه در بلژیک شریعتی عازم انگلستان و شهر ساتامپتون میشود و در خانه پسردایی همسرش ساکن میشود. خبر خروج شریعتی کمکم در سطح شهر پخش میشود و واکنشهای ساواک آغاز میشود. از آغاز ماه خرداد تا بیستم خرداد ساواک هنوز از خروج شریعتی مطمئن نیست. از این تاریخ به بعد خروج او برای ساواک قطعی میشود و همسر شریعتی ممنوعالخروج میشود. اسناد ساواک این سردرگمی را از روزهای پایانی اردیبهشت تا ۱۸-۱۷ خرداد به صراحت نشان میدهد. اسناد همچنین نشان میدهد که تصور ساواک این است که شریعتی با نام جعلی محمدعلی مزینانی از ایران خارج شده.
از تاریخ ۱۸-۱۷ نامهای سارا شریعتی مزینانی، احسان شریعتی مزینانی و پوران (بیبی فاطمه) شریعترضوی را ممنوعالخروج اعلام میکند. مشخص است که باز هم نمیداند که فرزندان شریعتی همچون پدرشان پیشوند شریعتی را در شناسنامه ندارند و اگر قرار بر ممنوعالخروجی است باید با نام مزینانی ممنوعالخروج شوند. بر همین اساس است که فرزندان شریعتی (سوسن و سارا) علیرغم این حکم در تاریخ ۲۸ خرداد از ایران خارج میشوند. حتی معلوم است که مامورین اطلاع ندارند که احسان شریعتی یک سال پیش ایران را ترک کرده و مقیم آمریکاست.
سوسن و سارا پس از خروج از ایران، به پدرشان که در فرودگاه لندن منتظرشان است میپیوندند. پوران شریعترضوی در فرودگاه تهران متوجه میشود که ممنوعالخروج است و به خانه برمیگردد. فرزندان همراه با پدرشان در خانهای اجارهای در ساتامپتون میروند و صبح فردای همان روز شریعتی را در آستانه در افتاده بر زمین میبینند. به دنبال این مرگ نابهنگام در آستانه ۴۴ سالگی و فردای رسیدن فرزندان او شایعات و شبهات زیادی را پیرامون مرگ شریعتی موجب شد. گواهینامه پزشک قانونی دال بر سکته قلبی است. مطبوعات ایران خبر مرگ شریعتی را اعلام میکنند و از او تحت نام متفکر مسلمان نام میبرند و یاد او را گرامی میدارند. در همان حال بنا بر اسناد، ساواک تلاش دارد از طریق دیپلماتیک جسد شریعتی را به تهران منتقل کند. بر همین اساس پوران شریعترضوی را که تا آن تاریخ ممنوعالخروج بوده است از ممنوعیت سفر خارج میکند تا تدارک بازگشت شریعتی را به ایران ببیند و طی مراسمی باشکوه به خاکسپاری شریعتی وجههای دولتی دهد.
پیش از رفتن پوران شریعترضوی به لندن، احسان شریعتی که در آن زمان در آمریکا به سر میبرده است به انگلستان میآید و به عنوان فرزند ارشد مانع میشود. در تاریخ خرداد ۵۶ احسان هنوز 18 ساله نشده (در شهریور 18 ساله میشده) از اینرو دوستان مجبور به دستکاری در پاسپورت او میشوند. تکاپوی دولت شاهنشاهی برای انتقال جسد به تهران و برگزاری مراسمی «آبرومندانه» به قصد خنثی کردن التهابی که خبر مرگ زودهنگام شریعتی در محافل دانشجویی و در سطح دانشگاهها، بازار، حوزه و … ایجاد کرده بود، اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور را بر آن داشت که مانع از انتقال جسد به تهران شوند. انتقال جسد شریعتی به سوریه به کمک و همیاری امام موسی صدر ممکن گردید. اسناد ساواک نشان میدهد که برای خاکسپاری شریعتی - به رسم امانت - در زینبیه دمشق، کارشکنیهای بسیاری از سوی سفارت ایران در سوریه صورت میگرفته است اما امام موسی صدر با تمهیداتی موفق میشود این مراسم را به سرانجام برساند. هنگامیکه مسئول قبرستان زینبیه در دمشق مورد مؤاخذه مقامات قرار میگیرد که چرا مجوز دفن یک شخصیت مخالف دولت ایران را داده است از شخصیت به خاک سپرده ابراز بیاطلاعی میکند و اینکه به او گفته شده که او یک ایرانی شیعه بوده که در غربت فوت شده است. انعکاس مرگ شریعتی در ایران ابعاد گستردهای پیدا کرد و بسیاری از مراکز دانشگاهی، محافل سیاسی و فرهنگی را در سراسر کشور ملتهب ساخت. به عنوان نمونه (بر اساس اسناد ساواک) تجمعهایی در مسجد ارگ تهران و دانشگاه تهران برگزار شد.
مرگ شهادتگونه یا قتل مرگگونه؟
- توضیح احسان شریعتی: عکس گواهی فوت پزشکی قانونی شهر ساتهمپتون انگلیس که از سوی اینجانب فقط برای تحویل گرفتن جسد امضاء شده است، گزارشی است اداری (سطحی و سرپایی)، متناقض و غیرقابل استناد. در این سند سه علت ظاهری محتمل (بدون آنژیو و کالبدشکافی) برای مرگ آورده شده که با یکدیگر همخوان نیستند.
Cause of death: علت مرگ
a) Cardiac failure. نارسایی قلبی
b) Myocardial ischaemia. بیماری، ایسکمیک، قلب
c) coronary atheroma. تصلب شرائین
Natural Causes. علل طبیعی
Certified by Msg Emanuel Coroner for Southampton after post mortem without inquest
تصدیق شده توسط وکیل امانوئل، نماینده ژوری برای ساتهمپتون پس از مرگ بدون بازرسی (آنکت).
تقاضای بررسی حقوقی (آنکت) از سوی وکیل ما صورت نگرفت زیرا به توصیه وکیل ما پرونده به پلیس و بخش جنایی منتقل میشد و جنازه را تحویل خانواده نمیدادند و احتمال استرداد وی به دولت ایران وجود داشت. حال آنکه خانواده قصد به امانت سپردن جنازه دکتر در زینبیه دمشق را داشت (ساواک مامورانی برای تحویل جنازه به لندن فرستاده بود). دکتر در آستانه خروج از کشور در بیمارستان مشهد توسط دکتر فرهودی چکآپ کامل و دقیق شده و هیچگونه مشکل قلبی و قبلی نداشت. در سفر روز پیش دکتر از پاریس به لندن، در مرز بازجویی شده بود و کیفش ضبط شده بود که در ایام تشییع بازگردانده شد (در آن زمان به اتباع خارجی که به انگلیس میرفتند واکسنهای ضد بیماریهای واگیردار نیز تزریق میشد). همچنین آیا دکتر در خانه فوت کرده بوده است (طبق تشخیص «پزشکی قانونی»)، در اینصورت چرا با صندلی چرخدار (ویلچیر) به بیمارستان منتقل شده است؟ بیمارستان ساتهمپتون در پاسخ به استعلام مکتوب ما میگوید پرونده چنین شخصی در آرشیو ما موجود نیست! چرا؟ و … انبوهی از پرسشها و تناقضات دیگر.