پروين: به خاطر اشتباه من جام‌جهاني نرفتيم

بهانه گفت‌وگو با پروین تلاش وی برای آشتی دادن علی دایی و محمد مایلی‌کهن بود. پروین در این باره می‌ گوید: باید کمی بگذرد و آب ها از آسیاب بیافتد تا این دو نفر را با هم آشتی بدهیم.علی پروین گفت: احترام پیشکسوت در فوتبال ایران از بین رفته، کسی به ریش سفیدها عزت و احترام نمی‌ کند. هر روز روزنامه ها دارند از شکایت این از آن می‌ نویسند و همه فوتبال ما را شکایت برداشته. زمان ما کی اینطوری بود؟ مربی سر جای خودش، بازیکن هم در جایگاه خودش. بزرگتری، کوچکتری هم رعایت می‌ شد. الان اما اصلا این اتفاق نمی‌افتد و یکی از دلایل مشکلات اخیر فوتبال هم همین است.

وی ادامه داد: البته در نهایت خود مایلی‌کهن و علی دایی تصمیم می‌ گیرند که چکار کنند. اما ما تلاش می‌ کنیم این دو را با هم آشتی بدهیم. البته باید یک کمی فضا آرام بشود تا موضوع به سمت حل شدن پیش برود. مردم چه گناهی دارند که هر روز اختلاف بزرگ های فوتبال را می‌ خوانند و می‌ شنوند؟ به خدا خوب نیست.

سرمربی سابق تیم ملی گفت: الان امیر قلعه‌نویی هم از جواد نکونام شکایت کرده، والله خوب نیست که آدم ها در فوتبال اینطور مقابل هم قرار بگیرند. این رسمش نیست که شاگرد از مربی انتقاد کند. البته می‌ شود درباره مسائل فنی حرف زد، اما درباره مسائل خانوادگی و شخصی هم که نباید اظهارنظر کنیم. اما متاسفانه این اتفاق افتاده و کار به شکایت کشیده. البته به نظر من این مساله با شکایت کردن درست نمی‌ شود. باید بزرگترها بیایند وسط و از بازیکن سوال کنند چرا این حرف ها را زده؟

وی ادامه داد: فوتبال ایران پر از حرف های اضافی است. مثل اینکه می‌ گفتند در زمان ما دربی ها نتیجه اش از قبل معلوم می‌شود. شما فکر کنید ما برویم به بازیکنی که یک سال منتظر این بازی بوده، بگوییم اگر توپ گیرت آمد توی گل نزن. مگر می‌ شود؟ همه خوشحالی بازیکن ها به درخشش در این بازی است، چطور می‌ شود گفت که کم کاری کنند؟ تازه ما این حرف را بزنیم مگر می‌ شود بازیکن این راز را در دل خودش نگه دارد و صد جا نرود پشت سر ما لغز بخواند؟

پروین در ادامه گفت: گفتم که حرف و حدیث زیاد است. اگر یادتان باشد ما برای مسابقات مقدماتی جام‌جهانی 1994 با کلی آرزو به قطر رفتیم اما در آنجا بد باختیم. بعد از آن خیلی صحبت ها درباره من و تیم‌ملی شد و کار به خانه نشینی من هم رسید. اما واقعیت این بود که ما در آن مسابقات خوب نبودیم. تیم آماده به تورنمنت نرفت و من در این موضوع مقصر بودم. همین؛ برعکسش در بازی های آسیایی پکن که تیم عالی بود، بدن ها آماده و همه چیز برای قهرمانی ما مهیا. خدا بیامرز سیروس عالی بازی می‌ کرد. مهدی فنونی، مجید نامجو، شاهرخ، حسن زاده، عابدزاده و همه عالی بودند.

وي در ادامه گفت: این پول فوتبال را خراب کرده. عشق از بین رفته و مشخص است که دیگر شرایط دوره ما تکرار نمی‌ شود. من خودم یکی از آدم هایی بودم که دوست داشتم پول به فوتبال بیاید اما نه اینجوری. یادم هست مربی تیم‌ملی بودم و حمید استیلی و محمد خاکپور آمدند با پرسپولیس قرارداد ببندند. به آنها گفتم اگر برای تیم‌ملی آمده اید بدانید که من از حالت عادی هم سختگیرتر هستم. اما آنها گفتند فقط به عشق پیراهن قرمز قرارداد خواهند بست، من هم گفتم بروید ورزشگاه شیرودی هیات فوتبال تهران قراردادتان را ثبت کنید.

وی اضافه کرد: در یک دوره ای پرسپولیس از بازیکنان ستاره خالی شد. شاید من ناخودآگاه چون سرمربی تیم‌ملی بودم نخواستم که از ستاره های فوتبال کسی را به پرسپولیس بیاورم. شاید ترسیدم حرف و حدیث باشد ... پروین در ادامه خاطره ایی تعریف کرد و گفت: رضا شاهرودی می‌ خواست به پرسپولیس بیاید و من به او گفتم باید 200هزار تومان به ما بدهی و به پرسپولیس بیایی. پیراهن پرسپولیس و استقلال آن وقت ها قیمت داشت. به خاطر همین بازیکن ها سروکله شان را می‌ گذاشتند جلوی توپ، اما حالا چی؟ تا مربی بازیکن را جریمه می‌ کند یک تیم دیگر می‌ آید وسط و 200 میلیون می‌ گذارد روی پول قبلی و بازیکن را می‌ برد. حالا توی مربی هی دنبال تنبیه کردن باش. نمی‌ شود که.

مردمحبوب فوتبال کشورمان گفت: پرسپولیس با این شرایط به اینجا رسیده و حمید درخشان بنده خدا با سختی دارد تیم را پیش می‌ برد. ما خیلی تیم پرستاره ای نیستیم ولی انشاالله شرایطمان خوب می‌ شود. خدا کند بازی گردن کلفتی بشود و مردم راضی باشند اما من فکر می‌ کنم این بازی هم مساوی تمام شود. البته تقصیر مربی ها نیست، طرفدارها به مربی ها القا می‌ کنند که این بازی را نباز، هر بازی دیگری را می‌ خواهی بباز. اینطوری مربی بازی را با احتیاط شروع می‌ کند و اگر اتفاق خاصی در بازی نیفتد با همین احتیاط بازی به پایان می‌ رسد.

پروين در پایان یادی از مرحوم حجازی کرد و گفت: بهترین برد مربیگری من جلوی استقلال آن بازی 3 ـ صفر است و بهترین برد عمرم هم برد 6 ـ صفر؛ بدترین باختم هم آن بازی ای بود که تماشاچی ها آمده بودند کنار زمین. یک ـ صفر باختیم و آن ضربه من را مرحوم ناصر حجازی گرفت، خدا رحمتش کند.